• شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • السبت 12 شوال 1445
  • Saturday 20 April 2024
سیاسی

اردیبهشت داغ

   28 فروردين 1396  274

کیاست - مهدی برزین - تنور انتخابات به اصطلاح در حال گرم شدن است، تا جایی که بعضی را از چسباندن نان دچار هراس کرده است. یکی تنها آمد و دیگری اعضای کابینه احتمالی اش را هم آورد. کسی هم آمد که سه روح داشت در سه بدن.

دیگرانی هم بودند که روز آخر در دقیقه نود به در وزارت کشور رسیدند، دوستی برای پوشش همکارش و یکی به آخر مانده هم که یاد یک تراژدی را زنده کرد اما غافل از آنکه بازی که یک بار انجام شده، این بار بوی کمدی می دهد به تلخی تخلیات دانته!

آخری که راهش ندادند چون دیر احساس تکلیف کرده بود، پس روغن ریخته را نذر امام زاده کرد و به نفع رقبایش!! اعلام انصراف کرد.

حالا اما دیگر صف بندی ها مشخص شده است. تا زمان اعلام نتایج بررسی صلاحیت ها و  اعلام لیست احراز صلاحیت شدگان هر کدام از اردوگاه ها تلاش خواهند کرد تا در فضاهای مختلف، طرفداران خود را آماده رقابت ها کنند.

چرا انتخابات ریاست جمهوری تا این حد مهم است که از همه طیف ها برای رسیدن به آن تلاش می کنند؟ خیل کسانی که احساس تکلیف می کنند چرا نمی توانند تکلیف خدمت خود را در جای دیگر انجام دهند؟

این چه یوسفی است که این همه خریدار دارد! مگر قرار است رییس جمهور چه کند؟ چقدر از قدرت در اختیار اوست؟

رییس جمهور به عنوان دومین مقام رسمی کشور و کسی که سوگند یاد می کند مجری قانون اساسی و حافظ آن باشد، در  برابر ملت و مجلس مسوول است و کابینه را تشکیل می دهد.

کابینه ترکیبی از مسوولیت هاست که در همه شئونات زندگی مردم نقش دارند. وزرا و معاونان رییس جمهور با در دست گرفتن سکان هدایت وزارتخانه ها و سازمان های مختلف در واقع کشور را اداره می کنند.

ارایه لوایح در هر زمینه ای به مجلس نیز از اختیارات دولت است، در ضمن اینکه خزانه کشور در دست بانک مرکزی است که رییس آن را رییس جمهور تعیین می کند.

پس بیراه نیست که قبای رییس جمهور این همه خریدار دارد، هر گروه و جمعیتی که فکر می کند توانایی اداره مملکت را دارد، پا به میدانی گذاشته که صحنه پیروزی در آن را مردم رقم می زنند.

مردم نیز خواسته های خود را دارند، از اشتغال و بهبود کسب و کار گرفته تا رسیدن به جایگاه بلند منطقه ای و بهتر شدن شرایط بین المللی کشور تا انواع خواسته های کوچک و بزرگ که نمود آن را در زمان ثبت نام افراد متقاض برای ریاست جمهوری می بینیم.

یکی می خواهد کشت خشخاش را آزاد کند و یکی می گوید به هرکس دو میلیارد تومان پول می دهم؛ چون پدرم بساز و بفروش است!

اما آیا سیستم ریاست جمهوری، یک چوب جادو یا جعبه آرزوهاست که شخصی بیاید آنجا بنشیند و هرکس هر چه خواست برآورده کند؟

آیا امکانات کشور کفاف می دهد که یک کارت عابر بانک در اختیار هر شهروند باشد تا اگر بشود دنیا را با آن بخرد؟

یک دولت و حکومت وظیفه دارد چه برای مردم بکند؟ اشتغال ایجاد کند یا خانه بسازد و یا اصلا پول نفت را چلوکباب و میوه بخرد بگذارد توی سفره تا همه با هم بخورند؟!

آیا دولت می تواند هر که هر چه خواست را وارد کند و یا برعکس جلوی هر جنسی را بگیرد و قیمت ها را دستور بدهد که کاهش یابد و حقوق ها را زیاد کند؟ اصلا تصور مردم از خزانه و پول نفت یا معدن و منابع کشور چیست؟

مدام شنیده می شود کشور ایران ثروتمند است و ما روی طلا نشسته ایم، با این منابع چرا بیکار داریم!

کسی نمی پرسد آیا نفت خودش می آید در خانه و می گوید مرا بفروش و برو خرج کن، معدن فلان سنگ، برش خورده و صاف می رود توی کشتی تا صادر شود یا کشور چقدر آب دارد که کشاورزی کند و محیط زیستش را حفظ کند و 80 میلیون نفر آب بخورند و زنده بمانند؟

چرا مردم از خود نمی پرسند که دولت کیست؟ نقش ما در دولت و حکومت کجاست و اگر دولت برنامه دارد روی هوا که پیاده نمی کند یا برای اجرای آن که از کرات دیگر، کارگر و مهندس وارد نمی کند.

دولت هر کشور غیر از ساختار آن از آدم ها تشکیل شده، برادر و خواهر من یا شما، پدر یا مادر من یا شما و فرزندان آنها و اینها. ثروت یعنی آدم ها و کسانی که بتوانند چیزی را تولید کنند که جایی و گوشه ای در دنیا به کار کسی بیاید و برای آن پول بدهد.

دولت آیا باید صبح تا شب هر چه در این مملکت هست را بفروشد و  نقدش کند در دست ملت تا با آن جنس خارجی یا داخلی بخرند، بنشیند حقوق کارمند بدهد تا پشت میز از فضیلت های خودش داد سخن دهد و نهایتاً کار را با چند امضا به پایان برسانند.

بخشی از مردم به خاطر آنچه کمبود مطالعه و پیگر نبودن اوضاع خوانده می شود، هنوز تصور درستی از رییس جمهور و توانایی و ظایف آن ندارند، از تفکیک قوا کمتر مطلع هستند و گاهی در نسخه های مشابه برخی کشورها سیر می کنند.

اینها همان مردمی هستند که در جای دیگر از حقوق خود مطلع نیستند، از قدرت و مسوولیت شان درک کاملی ندارند، در برابر برخی مسایل سر فرو می آورند مثل رشوه ای که یک کارمند از او طلب می کند یا فشاری که یک کارفرما به کارگرش وارد می کند، آنگاه پیش خودش دولت را مقصر می داند.

یک جا انتظار دارد، دولت همه بزهکاران را بگیرد و اعدام کند و در جای دیگر همه سیستم قضایی را زیر سوال می برد و با دیدن مثلا تصاویر زندان های نروژ می خواهد از فردا زندان های ما نیز آن چنان شود.

اینها ضعف های شهروندی است که باعث می شود گاهی اوقات نیز در پی انتخابی برود که اصولا به برنامه اعتقادی ندارد، بر اساس مقدار پول عمل می کند و تا جایی که منابع هست مصرف می کند و در پایان می گوید دیگر نیست و برود!

اما چرایی ضعف شهروندان در این موارد کجاست؟ پاسخ مشکلات مردم را چه کسی باید بدهد، بالاخره دولت هست و حکومت، مردم هم از آسمان نیامده اند.

چه کسی و چگونه باید برای مردم توضیح دهد که کار دولت مستقیما ایجاد اشتغال نیست، به چه نحوی باید این مطلب روشن شود که نباید همه منابع کشور را فروخت، همه جا نمی شود کشاورزی کرد یا اگر دولت همینطور پول به سیستم اقتصادی شهروندان در حالی که ما به ازایی وجود ندارد، واریز کند چه بر سرشان می آید!

آیا توضیحات آنها را قانع می کند، می توان بعد از این همه سال اقتصاد دولتی که نزدیک به هفتاد سال دولت ها در همه جای اقتصاد دست گذاشته بودند و همه روابط تجاری و بازرگانی یا کارآفرینی و اشتغال را زیر سلطه کامل خود گرفته بودند برای مردم صحبت از دولت حداقلی کرد که فقط مالیات می گیرد تا حفظ نظم کند.

کدام ساختار مدنی کامل، شکل گرفت تا شهروندان در آن با بیان خواسته های خود و در بوته نقد گذاشتن آنها دریابند که دولت بنگاه خیریه نیست، دنیا هم مثل زمان فلان شاه نیست که برون مثلا هندوستان را غارت کنند و غنیمت را بیاورند بین مردم تقسیم کنند.

آیا سیستم آموزشی در برابر آموزش شهروندان و توانا کردن آنها در درک سره از ناسره چقدر تلاش کرده، اگر تلاش کرده تا چه حد موثر بوده است؟

آیا قانون گذار و مجری آن توانسته شرایطی را فراهم کند که فرصت های برابر و مناسب در همه جای کشور توزیع شده باشد تا هر کس بنا به استعداد و ظرفیتش به کسب درآمد بپردازد؟

معلوم است که یک جای کار می لنگد، انگار دولت و مردم در جاهایی زبان هم را درک نمی کنند، با مقتضیات کارشان و اختیاراتشان آشنا نیستند، آن کس رای می خواهد مثلا وعده می دهد به هر نفر 200 یا 300 هزار تومان پول می دهم و او هم حساب می کند می روم گوشه خانه می خوابم و یارانه می خورم!

اما توضیح نمی دهد اگر مبلغ آنقدر شد که پول را از توی حباب هوا خلق نمی کنند، باید جایی دیگر تامین شود و اثرات تورمی وحشتناک دارد.

نکته در نشناختن و نخواستن است، نگاه به سیستم اداره فلان کشور یا درآمد مردمانش بدون دیدن منابع انسانی آنها، ساعات کار مفیدشان، سلامت اداری یا حتی مقدار جمعیت و وضعیت اقلیمی شان که نمی تواند شبیه یک سرزمین دگر باشند.

وقتی احزاب قوی شکل نگرفته باشند، برنامه ای برای اداره کشور پیشنهاد نشده باشد، کف و سقف خواسته ها مشخص نباشد آنگاه در سطح خرد و کلان شاهد هستیم که هر کس یک حرفی می زند از آرزوهای طول و دراز  گرفته تا درخواست های عجیب و غریب شخصی!

طیفی از خواسته ها، روش ها و نگاه های متفاوت درباره ریاست جمهوری به وجود می آید، در پایان بسیاری نیز چون خواسته مشخص یا دست یافتی ندارند دچار سرخوردگی و ناامیدی می شوند.

با صندوق های رای قهر می کنند، مسوولیت های اجتماعی خود را انجام نمی دهند و در اداره جامعه هنجارها را رعایت نمی کنند.

آنچه که گم شده است و بزرگترین معضل پیش روی ما بوده و خواهد بود، مسوولیت پذیری در همه سطوح است، ابتدا باید آموخت که چه کسی چه مسوولیتی بر عهده دارد، اختیاراتش برای ایفای آن تا کجاست و باید برای انجامش چه کند؟

فعال سیاسی بداند که چه بگوید، چه می تواند بکند و تا کجا می تواند برود، شهروند هم از حق و هنجارهایی که بر عهده و گردن اوست آگاه شود و در افق دید خود آینده را ببیند.

ما نیاز به یک بازتعریف از بسیاری مفاهیم برای خودمان و یادآوری وظایفمان هستیم تا در سایه آن برای آینده ای برنامه ریزی کنیم که امروز هم آمده است و انگار در تعطیلات سال نو آن را گم کرده ایم.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس