• شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • السبت 12 شوال 1445
  • Saturday 20 April 2024
سبک زندگی

یوگا؛ ورزش یا طریق معنویت!؟

   06 خرداد 1396  318

احتساب - علیرضا منصوری - امروزه یوگا به ایران و اغلب کشورهای جهان(به خصوص کشورهای غربی) در قالب یک ورزش معرفی می گردد و اکثر کسانی که با یوگا آشنا و به این مشغول هستند، در مراحل اولیه، آن را به صورت حرکات جسمی می شناسند که با اهداف لاغری، زیبایی اندام، زایمان بدون درد، آرامش و ... با یادگیری و انجام آن مبادرت می کنند.

یوگا، امروزه در ایران به طور گستراه ای نفوذ پیدا کرده و به محیط کوچه و بازار، محیط های کار و فعالیت، محیط های آموزشی و حتی مکان های مذهبی رسیده است.

در نگاه اول یوگا، ورزشی است که با انجام حرکات(ورزشی) خاص شروع می شود و در نهایت به بدنی با تناسب اندام بسیار زیبا، انعطاف بالا به همراه گردش خون عالی و آرامشی رویایی ختم می شود. اما به تدریج، یوگا به عنوان یک ورزش ذهنی و در ادامه به عنوان یک طریقت معنوی وارد زندگی پیروان این آیین خواهد شد.

 اگر نگاهی به کتاب های ترجمه شده ای که بانیان اولیه ورود یوگا به ایران ترجمه نموده اند، بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که مساله یوگا به جسم و حرکات ورزشی ختم نمی شود و اصلا هدف اولیه و اصلی یوگا چیزی فراتر از این می باشد.

آنچه که در کتاب ها و یا مراکز عمومی به صورت علنی آموزش داده می شود، درحقیقت همه یوگا نیست و در واقع دریچه و روزنه ورود به یک مرام سری و محرمانه می باشد.(ساتیا سنگاناندا، ص 68).  «یوگا در حقیقت تعالیم سری است که سینه به سینه منتقل شده است»(شایگان، ص620).

یوگا در ابتدا با عنوان ورزش وارد جوامع می شده و به عنوان یک مذهب و طریق معرفت و عرفان مطرح نبوده است. در حدود دو قرن پیش یوگا به تدریج وارد جوامع غربی شد و برای اینکه با واکنش های مقابله ای و مخالفت های کلیسا مواجه نشود، در ابتدا به عنوان ورزش معرفی شد و آموزه های شبه معنوی و عرفانی آن را به عنوان اسراری محرمانه نگه داشته شد و با پیدا شدن مریدان قابل اعتماد به تدریج واقعیت های پنهانی یوگا به آنها انتقال داده شد و در واقع این راهی بود بدون بازگشت...!

کسانی که درون این سیستم آموزشی می بینند، در واقع آگاهی ای نسبتا عمیق از آموزه های یوگا دریافته و در نهایت نمی توانند حقایق آن را برای دیگران بازگو کنند. البته با درکی نظام مند و بینشی موشکافانه و عمیق نسبت به تعالیم یوگا و همچنین بررسی ریشه های آن می شود به لایه های پنهان و سری این مکتب ورزش نما پی برد.

متاسفانه عدم نگرش سیستمی و مجموعه ای به آموزه های یوگا، به همراه ترجمه های تحریف آمیز از منابع آن موجب غفلت از خطرات نهفته در درون این مکتب شده و نفوذ آن را در بین اقشار مختلف راحت تر کرده و کار به جایی رسده که برخی از افراد اقدام به تطبیق یوگا با عرفان اسلامی نموده اند و حتی در چند سال گذشته اقدام به تصرف نماز هم کرده اند و برای  این فریضه و عبادت متعالی(با ویژگی ها و فواید بیشمار آن که هنوز ابعاد بسیار کوچکی از آن هم برای ما روشن نشده است)، فایده های خیالی و توهمی بافته اند و نماز را در یک و یا چند فایده انحرافی محدود کرده اند.

این انطباق منحرافانه در حالی انجام پذرفته که تفاوت های اساسی و بسیار عظیم و شکافی بسیار شگرف میان این دو وجود دارد. درواقع اگر جمله ای از یوگا را از منابع یوگا مورد توجه قرار دهیم و آن را در سیستم ارزشی معنوی اسلامی قرار دهیم، ممکن است بسیار زیبا و موجه به نظر برسد، اما اگر این جمله را در کنار سایر واژه ها و آموزه های یوگا قرار دهیم و مطلب را کشف رمز کنیم(طبق سایر آموزه ها و مفاهیم یوگا) معنای آن به کلی تغییر کرده و تناقض آشکار آن با عرفان و آموزه های اسلامی مشخص می گردد. مفاهیمی نظیر «خدا»، «پرهیزکاری»، «بی آزاری»، «قناعت» و «پاکی» از جمله تعابیری هستند که با ترجمه های منحرفانه از نوشته های اصلی یوگا مطرح شده اند و این درحالی است که معنای اصلی آن که در کتب هندو قدیم(که منابع اولیه و اصلی یوگا هستند)، با معنای آن در فرهنگ اسلامی تفاوت بسیار دارد.

جایگاه و زادگاه اصلی یوگا:

درواقع یوگا را نمی توان از هندوییسم جدا کرد و می توان با قاطعیت گفت که: تعالیم یوگا،  بعد و جنبه آیینی شریعت آیین هندویسم و ریشه آن در متون مقدس این دین است. وداها کهنترین متون هندویی هستند و بخش چهارم آن یعنی اتهروه(ساتیش چاندرا چاترجی و دریندرا موهان داتا. معرفی مکتب های فلسفی هند. مترجم: فرناز ناظرزاده کرمانی. قم: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.) می تواند به عنوان ریشه یوگا شناخته شود. اتهروه ودا احساسات و عواطفی نظیر ترس، هراس از مرگ، غضب، شهوت، نفرت و دردهای جسمانی و راه های تغییر این وضعیت ها را مورد توجه قرار می دهد. و معمولا این طور گفته می شود که «در این ودا لغتنامه ها و نفرین ها و ادعیه سحرانگیز بسیار است.» (جان ناس.ص142) مساله اصلی در اتهروه غلبه بر رنجهای بشری در سطح روحی و جسمانی است. به خصوص مرگ و بیماری مورد توجه است و برای جاودانگی و سلامتی دستورالعمل هایی سحرآمیز ارایه می دهد. این دقیقا راهی است که یوگا دنبال می کند. و رسیدن به نوعی خودشناسی را برای رهایی از رنج ضروری می داند.) سیدجلال موسوی نسب (آناندا جیوتی).ص37(

موسس یوگا «پتنجلی» بوده که در حدود قرن دوم پیش از میلاد، مبانی و مسایل یوگا را مدون نمود. وی در کتاب مشهور خود به نام«یوگا سوترا» (که معتبرترین و مهمترین و در واقع فصل الختام نظریات یوگیست ها می باشد)، مراحل مربوط به مشهورترین طریق یوگا(راجا یوگا) را تبیین نموده است. یوگاسوترهشامل 996 سوتره می باشد که دقیقترین و علمی ترین متنی است که تا کنون در مورد یوگا نوشته شده است و در چهار فصل تدوین شده است.

اساسی ترن اشکالی که بر یوگا وارد است، برگرفته شدن یوگا از آیین هندوییسم می باشد که این اشکال اساس و پایه اکثر ایراداتی است که در یوگا وجود دارد.

 پتنجلی اساس یوگا را از آیین هندوییسم گرفته و همانطور که بیان شد، آیین یوگا در واقع مرحله عملی هندوییسم می باشد. ریشه یوگا در «وداها»؛ کهن ترین متون «شروتی»؛ در آیین هندوییسم یافت شده است و حداقل چیزی که هم اکنون از هندوییسم آشکار است، مجموعه ای آکنده از خدایان و الهه های مختلف می باشد در بخش اول متون ودایی که «ریگ ودا» می باشد، در ابتدا با خدایان مختلف و متعددی روبرو هستیم ولی در نهایت خدای یگانه را می بینیم که سایر نیروهای طبیعی(خدایان دیگر) در فرمان او هستند. البته توجه شود که این مطلب به معنای توحید در هندوییسم نیست و خدایان متعدد هنوز در کنار خدای یگانه وجود دارند و این جز شرک نیست.

وداها دارای چهار بخش می باشد و بخش چهارم آن یعنی «اتهر ودا» به عنوان ریشه و منبع اصلی ودا به شمار می آید و در این بخش از وداها، احساسات و عواطف انسانی مانند ترس، هراس از مرگ، شهوت، نفرت و دردهای جسمانی و راه های تغییر این وضعیت ها مورد بررسی قرار گرفته است. نکته قابل تامل درباره ی اتهرودا، این است که در آن مساله غلبه بر رنج های بشری مورد توجه قرار گرفته شده است. حال باید دقت کرد که در کدام ورزش مساله رنج های بشر مورد توجه قرار گرفته شده است و آیا جز این است که یوگا- همانطور که بزرگانش (در ایران مانند سیدجلال موسوی نسب که به پدر یوگای ایران معروف است) – فراتر از یک ورزش می باشد و داخل در مسایل اعتقادی و فکری پیروانش شده است؟!

«جان بیرناس» در این باره می گوید: در این ودا(اتهروه ودا که ریشه یوگا از آن است) لغت نامه ها و نفرین نامه ها و ادعیه سحرانگیز بسیار است.(جان بیرناس.ص ) و همچنین سید جلال موسوی نسب(ملقب به اناندا جیوتی)، معتقد است که مساله اصلی در اتهروه ودا، غلبه بر رنج های بشری است و این دقیقا راهی است که یوگا دنبال می کند و رسیدن به نوعی خودشناسی برای رهایی از رنج را ضروری می داند. ((در ادامه بیان خواهد شد که این خودشناسی قرار است انسان را از چرخه تناسخ (که در اسلام مساله ای مردود است) برهاند)).

از دیگر مسایلی که در یوگاه مطرح است، اوراد و اذکاری است که یوگا برای غلبه بر رنج های بشری توصیه می کند و با نام «منتره» شناخته می شود. اتهروه ودا یکی از کتب اساسی سحر و جادویی است که مربوط به دنیای اهریمنی است و مطابق با آن گونه معتقدات سحر و جادو است که فقط میان گروه فرومایه جامعه متداول است.(شایگان.ص45). این ودا در بردارنده ی افسون هایی است، جادویی و طلسم هایی برای فایق آمدن بر مشکلات طبیعی.(هیلنز،ص77)

جان بیر ناس تاکید دارد که بخش چهارم وداها(اتهروه ودا)، مجموعه است مشتمل بر افسون ها و اوراد(منترها) که از سحر و جادوی زمان های بسیار دیرین باقی مانده است(ناس،ص142).

یوگا دیدگاهی خاص در مورد مرگ و زمان دارد و معتقد است زندگی و زمان دو روی یک سکه می باشند. به طوری که زندگی و جاودانگی برای انسان موضوعی خواستنی است و زمان آن را نابود می کند و می بلعد و البته این دو از هم جدا نمی شوند. «پتنجلی» می گوید: ترس از مرگ یک نیروی ذاتی و مسلط در همه افراد بشر است، حتی در آنهایی که خیلی تعلیم دیده اند.(ساتیاناندا،ص).

 یوگا در ادامه برنامه ها و دستوراتش که بسیار فراتر از یک ورزش و در حد و اندازه یک آیین و مذهب، پیش رفته است، در مورد خداوند هم با هندوییسم یکی می باشد. در آیین هندو توحید به تثلیث کشیده شده است و خدای یکتای قادر مطلق به خدای خالق(برهما) ، خدای نگه دارنده(ویشنو) و  خدای مرگ و ویرانی(شیوا) تقسیم می شود.

موسوی نسب می گوید: «شیوا اولین معلم یوگا بوده است و برای اولین بار آن را به الهه«پاروتی» آموزش داده است.(موسوی نسب،ص37) و مجسمه های شیوا معمولا به حالت«لوتوس» و انجام مراقبه های یوگا دیده می شود و گاهی هم در حالت رقص«نِتِ رَجَه» می باشد. رقصی که جهان را آفریده است و نابود می کند. معمولا بری شیوا چشم سوم را میان دو ابرو رسم می کنند که نماد روشن بینی است. توجه شود که این مسایل مورد قبول یوگا می باشد.

نگریستن به مجسمه یا تجسم ذهنی کالی(جنبه مونث شیوا) برای انجام مراقبه های یوگا توصیه می شود.

یوگا در مراحل عمیقش با تمرکز بر روی کالی می تواند به غایت مورد نظر در مراحل اسرار آمیز  خود برسد. البته پرستش و تمرکز بر الهگان و خدایان مونث هندویی مانند کالی و «شَکتی» بیشتر در«تنتره» یوگا مورد تاکید و توجه قرار می گیرد که جریان های متاخرب به شمار می روند.(ساتیاسنگاناندا،ص48)

در حال حاظر در غرب یوگای تنتره مورد توجه قرار گرفته است و در سراسر دنیا هم به شیوه های نوین آموزش داده می شود. در یوگای تنتره ای پرستش الهگان مونث و تکیه بر انرژی زنانه به عنوان انرژی حیاتی و نیروی خلاق درون، اساس کار را تشکیل می دهد.

پرستش الهه شکتی که نمادی از نیری مونث درونی است و با برانگیخته شدن آن یوگی(پیرو یوگا) به شعورکیهان یا روح برتر می رسد. شیوا نمادی از آگاهی و شعور برتر کیهانی است. شعور برتر کیهانی و روح برتر در اغلب عرفان واره های نوظهور و دیرینه، وجود دارد و در واقع برای کنار زدن خداوند، به میان آمده است. شیوا که الهه مرگ و نابودی است و مذکر است، آمیزش او با شکتی یک نماد کیهانی است و دارای اثر در زمین می باشد و یوگا به این افکار ارج نهاده اصرار بر اجرای آنها دارد. در بخش های محرمانه آیین یوگا(ازآن جهت یوگا خوانده شد که تا کنون ثابت شده که یوگا ورزش نبوده بلکه پوسته آن ورزشی و هسته و نهاد آن آیینی برگرفته از هندوییسم است.)  عبادات نمادین، نمایش دهنده اتفاقات و رخدادهای کیهانی (مانند آمیزش جنسی شیوا و شکتی) می باشند. این مساله موجب شده که عبادات تنتره در اشکال غنی خود به تدریج تکمیل شده و به صورت بسته  های سمبلیک در خارج و درونی برای تجارب محرمانه درآید(ساتیاسنگاناندا،ص68). آنچه بسیار مهم است، در این آیین های محرمانه «آمیزش مقدس» صرت می گیرد(درواقع به همین خاطر به صورت محرمانه در آمده است)و رفتار های بیشرمانه جنسی، تشبّه به رخدادهای کیهانی  عباداتی نمادین تلقی می گردد.

عبادات در یوگای تنتره به صورت پرستش نیروی زنان، به عنوان نماد خلاقیت و زندگی پیش می رود و آمیزش جنسی به نیایشی در معبدِ تن تبدیل می شود(ساتیاسنگاناندا)،ص45) و همچنین این اعمال بی شرمانه که در محافل محرمانه به عنوان عبادات انجام می پذیرد، با تمرینات ذهنی و تمرکز همراه است که فرد را در مسیری جادویی و شیطانی قرار می دهد. به طوری که از به کار بردن «جادوی سیاه» هم پرهیز نمی شود.(ساتیاسنگاناندا).

اهداف یوگا:

البته و صد البته انتظار می رود، عده ای از یوگاکاران، با مطالب بیان شده مخالف باشند و شاید اصلا از این گونه مسایل در مورد یوگا باخبر نباشند. این طبیعی است که مسایل یوگا به هرفردی از افراد و یوگاکاران به یک نسبت گفته نمی شود و شاید اغلب کسانی که وارد آیین یوگا(به عنوان ورزش) می شوند، در ابتدای امر و حتی تا اواسط راه خبری از مسایل اعتقادی یوگا نداشته باشند و این آموزه ها در خلال کار و به صورت بسیار تدریجی و با رنگ و لعاب مذهبی و در بسیاری از مواقع اسلامی به خورد پیروان داده می شود.

البته کسانی که می دانند و یوگا را آموزش می دهند بسیار هستند. آنان اهداف و آموزه های سری و محرمانه را مخفی نگه می دارند و یا طوری وانمود می کنند که آنچه مخاطب در جستجوی آن است، همان یوگا است.

«پارمهم سجی» (در دهه 1960) می گفت: یوگا برای زیبایی اندام، رفع چروک های پوست و زیبایی چهره است. (اناندا جیوتی ،ص34) قبول اینکه یوگا فقط یک ورزش بدنی است، که به کار چاقی و لاغری و یا بدن سازی می خورد، کوته نظری است(آناندا جیوتی(موسوی نسب، پدر یوگای ایران)، ص38)

درواقع بهتر است اینگونه عنوان شود که یوگا و آنچه که در آن به صورت ورزش به نظر می آید و تعلیم داده می شود، مقدمه ای است برای اینکه شخص را به وادی اهداف اصلی یوگا هدایت کند. حتی اگر یک یوگا کار در ابتدا و پس از انجام تمرینات یوگا(مانند سلام به خورشید و ...) احساس کند هیچ اتفاقی و نتیچه ای برای او حاصل نشده است. ولی در واقع او به سوی محرمانه های یوگا هدایت شده است.

نیسچالاجویدوی، از اساتید بزرگ و جهانی یوگا اینگونه می گوید: گهگاه می شنوم یا می بینم که بعضی بیماران قلبی با وجود دنبال کردن برنامه یوگا، کنترل استرس و رژیم غذایی، به نتایج مطلوبی دست نیافته اند. دردهای قفس های سینه، گلسترول و فشار خون آنها هنوز بالاتر از حد طبیعی است. چرا این برنامه در مورد آنها اثر نمی کند؟ موضوع تنها این نیست که ما یوگا کنیم یا حرکاتی را انجام دهیم، بلکه حالت های یوگا، تنفس و مراقبه کردن، تمرین هایی هستندکه ما را به درون می برند و باید با بیرون هماهنگ باشند. یا این مساله که ما باید چگونه با جسم و ذهن خود رفتار یا بدرفتاری می کنیم؟ با دیگران چگونه رفتار می کنیم؟ چگونه زندگی را می گذرانیم؟ آیا به ندای قلب مان گوش می دهیم، یا نمی گذایم پیامهایی که به ما می دهد، شنیده شود؟ قضاوت کردن دیگران می تواند منجر به بسته شدن دل های ما بشود، حتی اگر کسی جانی، قاتل و بزهکار باشد، ما می توانیم کاری را که او انجام داده محکوم کنیم و یا مجازاتی مناسب برایش در نظر بگیریم. اما اگر عشق خدا را از او دریغ بداریم و قلبمان را ببندیم، خودمان را هم مانند او تنبیه کرده ایم.(نیسچالاجوی دوی،ص)

ملاحضه می شود که یوگا چگونه دستورات اخلاقی می دهد و وارد معنویت می شود و وارد محدوده از زندگی می شود که به هیچ ورزشی ارتباط ندارد و دیگر اینکه ملاحظه می شود که چگونه برنامه غذایی یوگا، مقدمه ای برای ورود به راهی ناشناخته با اهدافی نامعلوم است.

هدف حقیقی یوگاچیست؟ یوگا با متون، باورها، آیین ها و خدایان هندو عجین شده است و با شیطانی ترین خدایان و تعالین هندی آمیخته شده است. می توان گفت که یوگا در واقع شکلی از بعد عملی و آیینی باورها و پرستش خدایان شیطان گونه هندویی است.

از پتنجلی پرسیده شد، هدف یوگا چیست؟ او در پاسخ گفته است: یوگا رسیدن به اتحاد قوای سه گانه(جسم، روان و روح) است که به منظور بیداری  کندالینی و رسیدن به مرحله سمدهی انجام می گیرد. پتنجلی در یوگا سوتره اضافه می کند؛ یوگا در واقع متوفق کردن هرگونه خودآگاهی و فعل و انفعالات ادراکی است.(یوگاسوتره،فصل: بند). درواقع این توقف هدف یوگا نیست، بلکه یکی از مراحل پیش از رسیدن به هدف است. شاید تصور شود که این توقف برای تسلط کامل روح بر همه قوای انسان می باشد. اما وقتی که آگاهی از روح گرفته شد، دیگر چیزی برای روح باقی نمی ماند و خود آماده تسلیم شدن می شود. در اینجا گفته می شود که منظور از روح، روحی بزرگتر و آگاهی برتر به نام «آتمن» می باشد که همان شیوا یا ایشوره است. به راستی آن روح برتر و آگاهی برتر چیست؟ آیا چیزی جز نیروهای شیطانی که با عنوان شعور کیهانی، که در یوگا و سایر عرفان های کاذب مطرح می باشد و در نهایت، اتصال و رسیدن با آن همه چیز و هدف نهایی است و جای خدا را در این عرفان واره ها گرفته است.

نکات پایانی در مورد یوگا:

1-      طرفداران و پیروان آیین یوگا درصدد تصرف آموزه های اسلام و تطبق غیر منطقی و نامحسوس و درواقع تصرف مبانی و مفاهیم مترقی اسلام از جمله نماز، وضو، و سایر احکام اسلام نموده اند و اقدام به تحدید فلسفه بلند و عظیم این فرایض نموده اند.

2-      یوگا به عنوان جایگزین دین معرفی می شود که می تواند انسان ها را به تعالی و سعادت برساند. موسوی نسب در کتاب گنجینه اسرار عنوان می کندکه «یوگا و عرفان یکی است و به علم خداشناسی شهرت دارد». وی در جایی دیگر میگوید: «عرفان اسلامی همانگونه خداجویی دارد که یوگا».

3-      موسوی نسب(آناندا جیوتی، پدر یوگای ایران) به شدت با ورزش خواندن یوگا مخالف است و بیان می دارد؛ «معتقدم آن هایی که یوگا را ورزش می نامند، به فرهنگ کشور خیانت می کنند تا دشمنان ملی را شاد کنند»!!! ای کاش موسوی نسب مشخص می نمود که دین مردم چه ارتباطی با فرهنگ آنها دارد و آیا آیین و طریقت معنویت دانستن یوگا، آیا خیانت به دین نیست؟!

4-      موسوی نسب در نهایت کار را به جایی می کشاند که در صدد مقایسه ادیان الهی و یوگا بر می آید و در نهایت یوگا را نسبت به ادیان الهی ترجیح می دهد. او در کتاب گنجینه اسرار یوگا می گوید« تمام ادیان از جمله اسلام و مسیحیت متناسب با زمان و شعور انسان، هر یک دارای درک خاصی از عملکرد داشته اند که اغلب نارسا بوده و موجب اختلاف شده است»!!!

5-      موسوی نسب ضمن نارسا دانستن اسلام، به صراحت پیروان یوگا را به اذکار شرک آلود موجود در هندوییسم که در تقدیس شیوا و سایر خدایان هندو است، فرا می خواند و در جایی می گوید که ذکر «ام ناما شیوایا» (یعنی من در مقابل شیوا سر تعظیم فرود می آورم) دارای اثر خاص روحی است.(گنجینه اسرار یوگا،ص116)

6-      در یوگا، رسیدن به وحدت، از راه آمیزش جنسی، یکی از خطرناک ترین روش های ریاضت، مشهور به کندالینی می باشد که در تانترا ابداع شده است. نیروی نهفته در کندالینی که از اولین چاکرای انسان سرچشمه می گیرد، در مرکزی بین مقعد و آلت تناسبی انسان قرار دارد!!!

7-      دریوگا غرق شدن در غرایض جنسی، نکوهیده است و کسی که عنوان غریزه جنسی را از دست داده است، یوگی کامل محسوب نمی شود، تاجایی که تبدیل شدن به یک «سانیاسین» که زندگی و اهل و عیال را رها می کند و در تجرد زندگی می کند، ارزش به شمار می رود، اما همین که کسی بتواند از نظر جنسی ضبط داشته باشد، اجازه دارد ضمن تسلط بر غریزه جنسی ارتباط آزاد با دیگران داشته باشد. در یوگا چنین عملی مجاز و محدودیتی ندارد، حتی اگر با یک روسپی باشد!!!

8-      اعمالی همچون خودارضایی که قبیح بوده و در بسیاری از مکاتب ناپسند می باشد، در برخی از منابع یوگا به جواز آن تصریح شده است و گفته شده، اگر در زمان جوانی گاه گاهی انجام گیرد، مانعی ندارد!!!

9-      جواز اعمال جنسی در یوگا از یادگارهای تانترا است و موسوی نسب در این باره می گوید:« یوگا قسمتی از تانترا  است و چیزهایی مثل شرب الکل، همزیستی زن و مرد و رابطه جنسی در تانتریک برای به دست آوردن تانتریک حیاتی است»(گنجینه اسرا یوگا، ص232)

10-   الهه مادر که در بسیاری از آیین های هندی پرستش می شود، در یوگا هم مورد توجه است، همان است که جلوه نیروهای شر و نمودی از قدرتهای شیطانی است؛ به گونه ای که آنتوان لاوی، پایه گذار شیطان گرایی در عصر مدرن و مولف انجیل شیطانی، از نام های شیوا و کالی به عنوان نام های شیطان و تجسم شیطان و جلوه آن در کتابش یاد می کند. 

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس