• پنجشنبه 30 فروردين 1403
  • الخميس 10 شوال 1445
  • Thursday 18 April 2024
سبک زندگی

شیطان گرایی "ارمغان شوم" قرن بیست و یک

   06 خرداد 1396  277

طاها یاسین - شیطان 6000 هزار سال خداوند را عبادت نمود و به همین خاطر وارد جرگه ملائکه شد او که پس از سرافکنده شدن در آزمون سجده بر حضرت آدم(ع)، از درگاه خداوند رانده شد به دشمن درجه یک انسانها(فرزندان آدم) تبدیل شد.

قال فبغزتک لاغوینهم اجمعین- پس از آن بود که شیطان تمام سعی خود را در گمراه کردن انسانها به کاربرد و در طول تاریخ زندگی بشر همواره قابیل هایی بودند که در نقش وسواس الخناس ظاهر شدند و به عنوان عضوی از جنس بشر در لشکر شیطان انجام وظیفه نمودند و این عمل در اعصار مختلف به صورت های گوناگونی جلوه می نمود. ان الشیاطین لیوحون الی اولیاء هم، آنان همواره گوش به فرمان شیطان بودند.

یکی از نمودهای خدمتگذاری به شیطان در اعصار گذشته تا کنون، در «شیطان گرایی» بوده است. آنچه امروزه به عنوان جریان شیطان گرایی شناخته می شود ماحصل فرایندی است که شاید بتوان ریشه های آن را در عرفان و تصوف کابالا پیدا کرد.

برای شناختن بهتر این جریان لازم است که این جریان را در سه دوره جداگانه و با در نظر گرفتن جریانات فرهنگی سیاسی همان دوره بررسی کنیم. امام جعفر صادق علیه السلام: هر کس عالم به زمانش باشد مورد هجوم حوادث ناگوار قرار نمی گیرد. عدم توجه به پیشینه تاریخی این جریان موجب می گردد تا زوایای مختلف این جریان کاملا روشن نگردد و هر گونه نقد و آسیب شناسی در مورد این فرقه با ابهامات و نارسایی هایی همراه باشد. همانطور که ذکر شد، شیطان گرایی زایده تفکر یهودی(عرفان) است که در طول زمانی و تاثیرات یهود و عرفان کابالا بر مسیحیت می توان گفت که این جریان ماحصل نگاه ترکیبی یهودی- مسیحی به شیطان می باشد. در نگاه مسیحی- یهودی شیطان یک فرشته است که به همراه تعدادی از فرشتگان برای آزادی قیام نموده و از دستگاه الهی خارج شدند. (عهد عتیق، سفر پیدایش، فصل 3)

 همچنین شیطان در ماجرای آدم(ص) و حوا به نوعی در نقش یک منجی برای نوع بشر ظاهر می شود و با راهنمایی آن دو به سمت میوه درخت معرفت از باطن امور آگاه کرده از یوغ بندگی استثماری خداوند می رهاند. اما این شیطان در نگاه اسلام یک جن است که در اثر عبادت به جرگه فرشتگان راه یافت و در اثر نافرمانی از دستور خداوند از مقام تنزل یافت و از درگاه الهی رانده شد و با فریب آدم(ع) همسرش حوا باعث هبوط آنها از بهشت شد.

همچنین در نگاه اسلامی شیطان ضعیف است و هیچ گونه تسلطی بر نوع انسان ندارد و تیری ضعیف دارد و تنها قدرت وسوسه انسان را دارد(این مطلب درباره نوع اجنه صادق است)

ولی در نگاه مسیحی- یهودی شیطان موجودی است قدرتمند که قدرت او با قدرت خداوند رقابت می کند و به نحوی باعث تسلط شیطان بر انسان می شود.

شیطان گرایی در چهار دوره قابل بررسی است. شیطان پرستی بدوی(دوران باستان)، شیطان‌گرایی در قرون وسطا(قرن 4 تا 15 میلادی)، شیطان‌گرایی مدرن(قرن 16 تا 19میلادی، شیطان گرایی دوران معاصر(قرن بیستم به بعد(

شیطان‌گرایی بدوی:

با بررسی تاریخ تمدن و ادیان باستانی، به ویژگی ای برمی خوریم که در اکثر آنها متداول بوده و آن اعتقاد به وجود دو نیروی خیر و شر و تقابل آنها با هم بوده است. دراین بین به مواردی بر می خوریم که خدایانی با ماهیت شیطانی توسط برخی قبایل بدوی ستایش می شده اند و بر این اعتقاد بودند که این نیروی شیطانی در عرض و تقابل با نیروی خیر در جهان ایفای نقش می کند و خیر از جانب خداوند و شر از جانب شیطان به آنها می رسد.

 اعتقاد به وجود شیطان و قدرت او در میان این اقوام به همراه نوعی ترس از او، کم کم تقویت شده و به صورت تقدیس شیطان جلوه نمود. از این به بعد شیطان به عنوان نیرویی مقدس و قدرتمند مورد تقدیس و احترام قرار گرفت و آیین های قربانی برایش انجام می شود تا رضایت او جلب شود و شر یا خطری از جانب او آنها را تهدید نکند.

البته پرستش الهه های گوناگون در بین این اقوام با انگیزه های مختلفی انجام می شد که بعضا با گذشت زمان، از تحریف تعالیم متعالی انبیاء به وجود می آمد. مانند پرستش الاهه باروری که در آن زنان و مردان یک قبیله برای افزایش محصول زمین های خود بی مهابا به هم می آمیختند تا بر اساس قانون تشابه در جادوگری، ‌باعث باروری هرچه بیشتر زمین و در نتیجه محصول بیشتر گردند. آیین شیطانی قربانی کردن انسان در برابر الهه های شر در بسیاری از تمدن های باستانی از جمله«آزتِک ها»، «بابلی ها»و «کنعانی ها» به چشم می خورد که برای خدایانی همچون«تسکاتلیپوکا»، «بعل» و «مولوخ» قربانیانی از جنس انسان تقدیم می کردند.

از دیگر مراسم شیطانی که در میان اقوام بدوی رایج بود، مراسم جادو و سحر است که برای استفاده از نیروی ارواح و شیاطین انجام می شد.

انتقال جادو شیطان گرایی از دوران باستان:

مهمترین عاملی که در انتقال جادو و آموزه های شیطان گرایی به دوران های بعد شد؛ بنی اسراییل بود. آنان با ورودشان به مصر سحر و جادو و شیطان گرایی را از مصریان باستان آموختند و سپس آن را در طول حیات خود در اعصار مختلف، به نسل های بعدی منتقل نمودند.

در ماجرای گوساله پرستی بنی اسراییل، گوساله طلا، نمادی از دو بت «هاثُر» و «آفیس»، دو بت مصریان بود.

این عقاید شیطانی به صورتی محرمانه و سری، سینه به سینه در میان قوم نسل بنی اسراییل به ارث برده شد و در دوران سلمیان نبی(علیه السلام)، با ارتباط برخی از آنان با جنیان گمراه، قوت و نمود بیشتری پیدا کرد.

یهودیان منحرف، با گذشت زمان، به تدریج آموزهای شیطانی و جادوگری خود را با تعالیم تورات درهم آمیختند و با تحریفات فراوان در آموزه های کتاب مقدس عهد عتیق، برای عقایید شیطانی خود، توجیه و پشتوانه مذهبی و آسمانی(تورات) جعل نمودند. این آموزه های شیطانی بعدها در دوران قرون وسطی به صورت عرفانی در آمد که به عرفان یهود یا کابالا معروف شد.

شیطان‌گرایی در قرون وسطا:

در ابتدای قرون وسطی شاهد گسترش گرایش به فرقه ها و آیین های شیطانی در میان طبقه ی رعیت جامعه ی آن زمان اروپا هستیم. گردهمایی هایی همچون مراسم «سابات» که در روز شنبه برگزار می گردید و برگرفته از آیین های باروری در دوران باستان بود، نمونه ای از آیین های شیطان گرایی در آن دوران است. لیکن به علت آمیخته بودن این مراسمات با آیین های جادوگری و مسایل غیر اخلاقی، کلیسا به مبارزه با این جریانات پرداخت فلذا در اواخر قرون وسطی این فرقه ها بیشتر در قالب گروه های مخفی به کار خود ادامه دادند. در همین دوران (اوایل قرن 12 میلادی) است که شاهد شکل گیری اولین انجمن های مخفی فراماسونری در اروپا هستیم.

یکی از عوامل مهم در ترویج آیین های شیطانی و شیطان گرایی، کابالا است. کابالا با توجه به ماهیت ترکیبی بودنش که خیر و شر را در مقابل هم قرار داده بود و بلکه شر را درکنار ساحت خداوند، قابلیت آن را داشت که مورد استفاده گروه های شیطان گرا قرار بگیرد و در قرن های بعد مفاهیم شیطان گرایی از آن استخراج گردد.

در آیین کابالا سه ویژگی بارز وجود داشت که موجب شد تا مورد استفاده قرار گیرد، برای ایجاد فرقه شییطان گرایی در طول تاریخ.

اولین ویژگی کابالا، تقدس بخشیدن به امور شیطانی و شر می باشد که حاصل پیوند دادن و تقابل این نیرو با ساحت مقدس خداوند می باشد.

ویژگی دوم توجه به جادو و جادوگری در کابالا بود. سومین ویژگی فلسفه بافی برای آیین های جنسی بود.

البته لازم به یادآوری است که کابالا یکی از فرقه ها و شیوه های فکری آیین یهود است و کلیت آیین یهود در آن خلاصه نمی شود و مورد پذیرش اکثریت علمای یهود نیست و آن را جریانی انحرافی از جریان خاخامی و فقهی یهود می دانند.

آنچه که در کنار کابالا و با استفاده از آموزه های کابالا در به وجود آمدن و نشر شیطان گرایی موثر بود، «فراماسون ها و انجمن های فراماسونی» بود.

شیطان‌گرایی در دوره مدرن:

شیطان‌گرایی مدرن از نیمه قرن شانزدهم میلادی آغاز شد. از شخصیت های برجسته ی شیطان گرایی در آن دوران که نقش موثری در شیوع این جریان داشت می توان به خانم «کاترین دومدیچی» اشاره کرد.

کاترین فرزند یکی از خانواده های بزرگ یهودی و دختر "لورنزو" جادوگر بزرگ فرانسوی بود. پدر وی به عنوان پیشگو در دربار پادشاه فرانسه "فرانسوای یکم" استخدام شد و دخترش کاترین را به همسری فرزند پادشاه "دوک اورلئان" (که بعدها با نام هانری دوم بر تخت شاهی فرانسه نشست) در آورد.

کاترین پس ازمرگ همسرش، آیین بلک مس را(Black mass)  در بین اشراف و درباریان فرانسه بنیان‌گذاشت. این مراسم از روی مدل جادوی جنسی در دوره باستان و آیین‌های باروری بدوی و گردهم‌آیی‌های جادوگران در قرون وسطا بازسازی شده بود. به علت محوریت فرهنگی و اجتماعی کشور فرانسه در اروپای آن زمان، این مراسم در مدت کوتاهی به دربار سایر کشورهای اروپا از جمله انگلستان، آلمان و اتریش راه یافت.

پس از مدتی کودکان ناخواسته‌ای که پدرانشان معلوم نبود و مادران آنها را نمی‌خواستند، به وجود آمدند. در این جا بود که با ابتکار «کاترین دِشی» با نام مستعار «لاوازین»، «مراسم اتاق درخشان» طراحی شد و آیین شیطان پرستی را تکمیل کرد. این مراسم باز تولید آیین قربانی انسان بدوی بود. اتاق درخشان کاملا سیاه پوش و تنها منبع روشنایی آن شمع بود. در این اتاق نوزادان ناخواسته قربانی می‌شدند و خونشان به شیطان تقدیم می‌شد. پس از مدتی این قضیه لو رفت و عده‌ای بازداشت و مجازات شدند، اما هنگامی که پای شخصیت‌های بلند پایه به پرونده کشیده شد، مقامات دستور توقف پی‌گیری را صادر کردند و این مراسم به طور مخفیانه و محرمانه ادامه پیدا کرد.

این آیین‌ها در طول قرن‌های هفده و هجده در قالب گروه‌های سرّی که توسط اشراف ایجاد و رهبری می‌شد، ادامه یافت، گروه‌هایی نظیر ژرمن باکسن، پسران نیمه شب، موهاکس‌ها و نفرین شدگان. بعضی از این گروه‌ها مثل «انجمن آتش جهنم» بسیار گسترده شده و شاخه‌های متعددی در سراسر اروپا ایجاد کردند.

«آلیستر کرولی» پدر شیطان گرایی مدرن، یکی از شخصیت های خبیث تاریخ است. نقشی که او در رواج شیطان گرای در واخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست، داشت، موجب شد تا به او لقب پدر شیطان گریی معاصر(در دوران خودش) را بدهند.

کرولی در سال 1904 بعد از سفری که به مصر داشت و ماجرایی وهمی که توهم کرده است، برایش رخ داده است، مدعی می شود که فرشته ای بر او نازل شده است و دستوراتی را به وی الهام نموده است. او این دستورات را در کتابی به نام «کتاب قانون» تدوین نمود و خود را پیامبر این الهامات دانست.

وی این الهامات را اساس تشکیل فرقه ای به نام «تِلما» قرار داد که شعار محوری تلما، این است: «هرچه می خواهی انجام بده؛ این تمام قانون است». اجرای برخی اعمال شیطانی و نوشته های ضد دین توسط کرولی، موجب شد تا رسانه های آن زمان لقب شرورترین انسان جهان را به او بدهند.

شیطان گرایی دوران معاصر:

شیطان گرایی معاصر شامل قرن های بیستم و بیست و یکم می شود. در این دوران کانون های پنهانی قدرت، شیطان گرایی را با پشتوانه های علمی- فلسفی که در دوران های گذشته، کسب کرده بود، به عنوان یک جریان فکری در حوزه های مختلف جامعه جاری نمودند و درنتیجه شیطان گرایی در دنیای کنونی تنها مساله جادو و قدرت های شیطانی نمی باشد، بلکه رنگ و لعابی متناسب با دنیای امروز و اندیشه ها و سلایق فکری نو و جدید دنیای کنونی به خود گرفته است.

در دوران کنونی فرقه های مختلفی با شعارها و ادعاهای شیطان گرایی (به خصوص) در امریکا پا به عرصه وجود نهادند. از میان آنها دو فرقه «سطینیسم» و «ستیانس» می باشد.

فرقه شیطان گرایی( Satanism):

بنیان گذار این فرقه شخصی به نام «هوارد استنتون لوی» معروف به «آنتوان لاوی» است که در 11 آوریل 1930 در شهر شیکاگو آمریکا دریک خانواده یهودی متولد شد.

پدر او "مایکل جوزف لوی" که در یک مشروب فروشی مشغول بود اصالتا فرانسوی بود و مادر او "گرترود آگوستا کالترون" هم اصالتا روسی- اکراینی بود، ولی به خاطر مهاجرت پدرانشان در دهه 80 به آمریکا شهروند آمریکایی محسوب می شدند.

کودکی آنتوان لاوی با مطالعه داستان هایی مثل "دراکولا"‌ و "فرانک اشتاین" سپری شد و در 10 سالگی به گفته ی خودش تنها با گوش دادن به پیانو، نوازندگی را آموخت... در سال سوم دبیرستان ترک تحصیل کرده، خانه را ترک و در سیرک «کلاید بتی» به عنوان پرستار حیوانات مشغول به کار شد. بعدها لاوی به خاطر همین علاقه اش به شیرها، یک بچه شیر به نام togare‌را در منزل شخصی خود در سانفرانسیسکو نگهداری می کرد. زمانی که لاوی هیجده ساله بود، سیرک را ترک و به یک کارناوال ملحق شد. آن جا او دستیار یک شعبده باز شد، هیپونیتزم آموخت و بیشتر در خصوص نیروهایی ماورایی پژوهش کرد. درهمین دوران کم کم نگرش خصمانه ی او به آموزه های مسیحیت شکل می گیرد و این دوران را در مقدمه کتاب «انجیل شیطانی» این گونه بیان می کند: «در شامگاه شنبه، من مردانی را می دیدم که در پی دختران نیمه برهنه که در کارناوال می رقصیدند کشیده می شدند، و در صبح یکشنبه زمانی که من برای یک واعظ مذهبی در سوی دیگر زمین کارناوال، پیانو می نواختم همان مردان را می دیدم که در حالی که با همسر و فرزندان خود در نیمکت های کلیسا نشسته بودند، از خداوند طلب آمرزش و دوری از نفوس شهوانی می کردند. و شامگاه شنبه بعد، همان ها دوباره در کارناوال و یا مکانی دیگر بودند. سپس دانستم که کلیسای مسیحیت، باعث رونق ریاکاری است.»

وی در سال 1951 در رشته جرم شناسی در کالج شهر سانفرانفسیسکو ثبت نام کرد و این مساله منجر به اولین شغل اجتماعی او شد، عکاس سازمان پلیس سانفرانسیسکو. این شغل، نیز به نوبه خود سهم به سزایی در توسعه نگرش های شیطان گرایی وی به عنوان راهی برای زندگی داشت.

لاوی در مصاحبه ای که پیرامون زندگی گذشته خود با "بورتون ولف" داشته این دوران را اینگونه بیان می کند: من خونین ترین، و وحشیانه ترین بخش طبیعت انسانی را دیدم. مردمی که توسط دیوانگان مورد شلیک قرار گرفته بودند، یا توسط دوستانشان چاقو خورده بودند، کودکانی که توسط رانندگان بزن در رو، کشته شده و به درون آبراه ها پرت شده بودند. از خودم پرسیدم، خدا کجاست؟ و من از این عقیده مقدس نمای مردم که همیشه در برابر جنایات می گفتند"خواسته خدا بوده است" متنفر شدم.

وی در حالی که مطالعه در خصوص موضوعات مورد علاقه خود را نیز همچنان ادامه می داد، اقدام به برگزاری کلاس های هفتگی با عنوان«هنر سیاه» نمود. وی این کلاس ها را در خصوص موضوعات مرموزی برگزار می کرد مثل: رویاها، خون آشامان، گرگ نمایان، غیب گویی، جادوی تشریفاتی و ... بعداز مدتی این جلسات منجر به شکل گیری انجمنی با عنوان«محفل جادویی» گردید. هدف اصلی این انجمن، این بود که با مطالعه بر روی گروه های شیطان گرایی قدیمی برخی آیین های مذهبی جادوگری را کشف و یا اختراع نمایند. به همین منظور لاوی کتابخانه ای متشکل از کتاب هایی که به تشریح برخی آیین های کفرآمیز و جادویی مانند «بلک مس» و سایر آیین های نامتعارف که  توسط گروه هایی چون «شوالیه ها معبد»، «باشگاه آتش جهنم»و «گروه هرمتیک اوردر»  انجام می شد را جمع آوری کرده بود. آنتوان لاوی در روز شنبه 30 آوریل 1966 مصادف با جشن «والپورگیناخت» در حالی که سر خود را مطابق سنت جادوگری تراشیده بود و ردای مذهبی بر تن کرده بود، تاسیس فرقه سیطنیسم (Satanism) و کلیسای شیطان را اعلام نمود. وی با اعلام این که عصر شیطان آغاز شده است، سال 1966 را به عنوان اولین سال عصر شیطان (Anno Satanas) قرار داد.

وی در سال 1967 آیین غسل تعمید شیطانی را برای دختر 4 ساله اش «زینا» در کلیسای شیطان اجرا کرد و در اول فوریه همان سال مراسم ازدواج «جان ریموند» (روزنامه نگارآمریکایی) و همسرش را با حضور مهمانان شاخصی همچون«جو روزنتال» (عکاس معروف آمریکایی) در کلیسای شیطان برگزار کرد.

بعد از مدتی مراسم تشییع جنازه ی یکی از اعضای کلیسای شیطان به نام «ادوارد اولسون» را به سبک کلیسای شیطان برگزار نمود. همین قضایا موجب شد تا وی و فرقه ی تازه تاسیسش را در کانون اخبار رسانه های محلی و ملی قرار دهد. از آن جمله می توان به روزنامه های «لس آنجلس تایمز» و «سانفرانسیسکو کرونیکل»،که از بزرگترین روزنامه های آمریکا می باشند، اشاره نمود که به وی لقب «پاپ سیاه» را دادند.

دیدار برخی شخصیت های مطرح آمریکا و همچنین بازی آنتوان لاوی درچند فیلم سینمایی موجب شد که توجه رسانه ها به این فرقه بیش از پیش شدت گرفته و این بار رسانه های صاحب نامی همچون مجلات«نیوزویک» و«تایم» اقدام به درج اخباری پیرامون این فرقه نمودند. مجله «واشنگتن پست» نیز مصاحبه ی اختصاصیش با وی را در یکی از شماره های مجله اش منتشر نمود.همچنین مستندی با عنوان «Satanis The Devil Mass» به کارگردانی «ری لارنت» درباره ی آنتوان لاوی و کلیسای شیطان ساخته شد. موضوع قابل تامل این است که فقط آموزش های آنتوان لاوی با عنوان «هنرهای سیاه» به تنهایی نبودند، چرا که این چیز تازه ای در دنیا نبود. فرقه های مذهبی شیطان پرست و کیش های مبتنی بر «وودو»پیش از مسیحیت وجود داشته اند. در انگلستان، قرن هیجدهم، «باشگاه آتش جهنم»توانست موجب شهرت مختصری شود. اوایل قرن بیستم، رسانه ها از «آلیستر کرولی» به عنوان شرور ترین انسان دنیا نام می بردند. و اشاراتی نیز در دهه های 1920 و 1930 از نظم سیاه در آلمان به چشم می خورد.

اما آنتون لاوی و سازمان او متشکل از شیطان گرایان، دو فصل برجسته جدید به این داستان به ظاهر قدیمی افزودند. نخست، آنها به نحو کفرآمیز، به جای محفل شیطان و یا دایره جادوگران، خود را به عنوان«کلیسا» معرفی می کردند، نامی که پیش از آن تنها به شعب مسیحیت اطلاق می شد. و دوم آن که، آنها جادوی سیاه خود را به جای زیرزمین، در پیش چشم همگان آشکارا برگزار می کردند

آنتوان لاوی در 29 اکتبر 1997 بر اثر نوعی بیماری ریوی در بیمارستان «سنت مری»سانفرانسیسکو درگذشت. مراسم درگذشت او به صورت پنهانی و با دعوت خصوصی از اعضای کلیسای شیطان در شهر «کولما» (درایالت کالیفرنیا) برگزار شد. دراین مراسم جسد وی سوزانده شد و خاکسترش بین وارثانش تقسیم گردید.

کلیسای شییطان چیست؟

آنتوان لاوی در روز شنبه 30 آوریل 1966 تاسیس فرقه سیطنیسم (Satanism) و کلیسای شیطان را اعلام نمود. وی ابتدا خانه خود در سانفرانسیسکو را به عنوان کلیسای شیطان قرار داد. لاوی نمای بیرونی خانه اش را به رنگ سیاه در آورده بود و همین باعث شد که بعدها شیطان گرایان از این خانه با عنوان"« خانه سیاه» یاد کنند. هرکدام از اتاق های خانه سیاه با رنگی خاص و ظاهری متفاوت طراحی شده بود. علاوه بر این موارد نگهداری یک شیر آفریقایی در این خانه، بر غیر عادی بودن آن می افزود. در سال 1986 دیان هگارتی (همسر دوم لاوی) به علت اختلاف شخصی با لاوی، شکایتی علیه او در دادگاه محلی تنظیم نمود. دادگاه نیز در سال 1991 حکم سلب مالکیت لاوی از خانه سیاه و انتقال آن به هگارتی را صادر نمود، منتهی به لاوی اجازه داد که تا زمانی که زنده است در آن خانه زندگی کند.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس