چاپ این صفحه

  • جریان شناسی آسیب های اجتماعی؛
عوامل ایجاد کننده آسیبهای اجتماعی و بزهکاری ها، متاثر از هم و متقابلند!

علیرضا منصوری - هر جامعه متناسب با شرایط فرهنگی، جغرافیایی و اجتماعی خود، با گونه هایی از آسیب های اجتماعی و مشکلات ناشی از آن مواجه می باشد که تاثیرات آن بر سلامت روحی و روانی جامعه، رشد و تعالی فردی و اجتماعی، پیشرفت و ترقی آن جامعه غیر قابل انکار می باشد.

بنابر این شناخت دقیق و آسیب های اجتماعی و ناهنجاری های اجتماعی وپیشگیری و درمان آن، دارای اهمیت حیاتی است.

مطالعه انحرافات و کجروی های احتماعی و در واقع آسیب های اجتماعی، عبارت است از بررسی و کنکاش و شناخت ریشه بی نظمی های اجتماعی و ناهنجاریهای اجتماعی. آسیب هایی مانندبیکاری، اعتیاد، سرقت، قتل، آدم ربایی، تجاوز به عنف و ...

بررسی ناهنجاری ها و ریشه های آن در هر جامعه، باید با در نظر گرفات بافت جمعیتی - شخصیتی آن جامعه باشد.

شرایط خاص آب و هوایی و اقلیمی یک منطقه، باتوجه به تاثیرات مستقیم بر خلق و خوی و آستانه تحمل افراد آن باشد.

باتوجه به اینکه در هرفرهنگ و فضای حاکم بر روابط و مناسبات اجتماعی، در یک جامعه، عناصر تعیین کننده هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی، با جوامع دیگر، متفاوت است می بایست بررسی ناهنجاریهای اجتماعی، در هر جامعه براساس ملاک ها و اعتبارات خاص فرهنگی هرمنطقه جغرافیایی انجام گردد.

در واقع هر رفتاری که با انتظارات مشترک اعضای یک جامعه، جمعیت، نهاد و یا سازمان اجتماعی سازگار نباشد، و اکثریت افراد آن را نپسندند، کجروی و ناهنجاری محسوب می شود. البته بحث احترام به قانون و راعایت حقوق شهورندی و ... در بعدی دیگر و از منظری دیگر در ناهنجاریهای اجتماعی مطرح می باشد.

جامعه شناسان و محققان علوم اجتماعی برای بررسی رفتارهای ناهمگن و ناسازگار  اجتماعی مدل ها و ملاک هایی ارایه کردند که در یک نگاه کلی می توان گفت که چهار ملاک و آیتم تعیین کننده در بررسی ناهنجریها و آسیب های اجتماعی در نظر گرفته شده است.

1- ملاک آماری 2- ملاک اجتماعی 3- ملاک و معیار فردی 4- ملاک و معیارهای دینی

فرآیند برسی و تحقیق در مورد وضعیت و ریشه های آسیب های اجتماعی در هر جامعه می تواند بر اساس و لحاظ هر یک از این چهار ملاک، انجام شود. برای مثال در جایی آمار و فراوانی تعیین کننده می شود، توزیع فراوانی خصوصیات متوسط، عامل مشخص کننده هنجار و یا ناهنجاری می شود. مثلا در مقوله مد و الگوهای پوششی، توزیع فراوانی تعیین کننده است که آیا این نوی پوشش هنجار و یا ناهنجار می باشد یا خیر.

و در ملاک اجتماعی، آداب و رسوم و سنت ها و انتظارات جامعه، تعیین کننده ناهمنوایی و ناسازگاری فرد می باشند.

همچنین در جایی که همنوا و هنجار بوده فرد با جامعه، به اعتبار و ملاک و از منظر دین مورد بررسی قرار می گیرد، قضاوت هنجار بودن و یا ناهنجار بودن رفتار، بر اساس مقبولیت ها و آموزه های دینی صورت می پذیرد.

در حالت کلی میتوان ملاک های اجتماعی را از تسامح و با توجه به نزدیکی و قرابت المانهای تسکیل دهنده، تحت یک نگاه کلی تری مثل فرهنگ قرار داد.

البته باید توجه کرد که هنجارها و ناهنجاریها و آسیب های اجتماعی در هر جامعه در تناسب با فرهنگ آن جامعه می باشد و با اختلاف فرهنگ ها و اعتبار فرهنگ های مختلف، شاهد بزه های مختلف هم می باشیم. در نتیجه می توان ادعا کرد که بزه و ناهنجاری اجتماعی و آسیب های اجتماعی ناشی از آن امری نسبی می باشد.

آسیب های اجتماعی، پدید هایی هستند، واقعی، متغییر به ملاک ها و اعتبارات مختلف، دارای قانونمندی و علت های معین و قابل کنترل و پیشگیری. این نوع آسیب ها دارای تنوع و تغییر می باشند؛ در بستر فرهنگ ها و  زمان ها!

- پیشگیری و درمان

برای رسیدن به راه های پیشگیری از آسیب های اجتماعی، ابتدا باید چگونگی به وجود آمدن این آسیب ها و بزه های حاصل از آن را مورد بررسی قرار داد.

عوامل به وجود آورنده آسیب های اجتماعی، همانند ملاک های بررسی آن، متغیر و دارای علت ها و ملاک های خاص خود می باشند. در هر فرهنگ و اجتماع، اقلیم و جغرافیایی باید با لحاظ ویژگیهای خاص خود، آسیب ها را ریشه یابی کرد.

پیچیدگی و در هم تنیدگی و متاثر بودن مسایل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، فرایند پیشگیری و درمان نابسامانی ها و آسیب های اجتماعی را در وضعیتی خاص، ظریف و شکننده قرار داده است.

با نگاهی دیگر در مورد ریشه های آسیب های اجتماعی، میتوان عوامل را به عوامل روانی، عوامل فردی، عوامل محیطی، عوامل اجتماعی- فرهنگی، تقسیم نمود.

از عوامل فردی می توان به جنسیت، سن، وضعیت ظاهری، قدرت و وضعیت بدنی، بیماری ها و عوامل ژنتیکی تقسیم نمود. همچنین دربین عوامل روانی، می توان به حساسیت، نفرت، ترس، وحشت اضظراب، هوش پایین، خیال پردازی های غیر معمول و غیر متعارف، قدرت طلبی، کم رویی، سرشکستگی های عاطفی و بیماری های روانی را ذکر نمود.

از بین عوامل اجتماعی، سطح سواد و فرهنگ عمومی خانواده، طلاق، عرم رضایت از موقعیت اجتماعی و شغل، بی کاری، رسانه ها، مهاجرت و بافت جمعیتی دارای اهمیت خاصی هستند. همچنین در بین عوامل محیطی، شرایط اقلیمی، شهر و روستا، کوچه، محله، حاشیه نشینی، گرم و سر بودن آب و هوا، دارای تاثیراتی در به وجود آمدن آسیب های اجتماعی و بزها کاریها می باشند.

- بررسی نقش اقتصاد در به وجود آمدن انواع بزه

در روایتی از امام جعفر صادق علیه السلام داریم که ایشان از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) نقل می کنند که: «کادالفقر یکون کفرا». در این روایت به قرابت و نزدیکی فقر و ضایع شدن ایمان اشاره دارد. نگاهی عمیق تر به این روایت مشخص میکند که در واقع یکی از علت های ضایع شدن ایمان، می تواند فقر باشد. یعنی مسایل و مشکلات اقتصادی، آنقدر ریشه دار و مهم هستند که ممکن است ایمان و همه دارایی های معنوی فرد را از بین ببرد.

تخقیقات نشان میدهد که ریشه بسیاری از بزه های اجتماعی و ناهنجاری هایی که از افراد بروز میکند، مسایل اقتصادی و فقر مالی میباشد. نقش مسایل مالی در وقوع جرم و بزه های اجتماعی منحصر در فقر و افراد ندار نمی شود. بلکه تحقیقات نشان داده که در موارد متعددی، طمع و زیاده خواهی های مالی، عامل گرفتار شدن افراد در جرم و عواقب پس از انجام آن است.

اگر نگاهی به جرمهای زندانیان دربند بیاندازیم، مشخص می شود که در بسیاری از موارد یک فقر، طمع و زیاده خواهی مالی به طور مستقیم و یا مستقیم موثر در وقوع جرم بوده است. البته باید افرادی را که ناخواسته و به دلایل دیگر مثل ورشکستگی و ... ناخواسته گرفتار شدند را جدا نمود.

انواع سرقت از منزل، کیف قاپی، کلاه برداریها و اختلاس ها، حتی سرقت های مسلحانه و قتل، ریشه در مسایل مالی، دارد.

فقر مالی از جمله عواملی است که موجب بروز فقر فرهنگی می شود. در این مورد فقر مالی به طور غیر مستقیم موجب وقوع بزه میشود. در بسیار از موارد و نه همه موراد، فقر مالی در کوتاه مدت و بلند مدت موجب فقر فرهنگی گردیده و حاصل آن بروز انواع بزه ها و آسیب های اجتماعی است.

فقر مالی، می تواند علتی برای فقر فرهنگی شود. در بسیاری موارد تحقیقات میدانی از محیطها و محلات حاشیه ای نشان داده که سه علت فقر مالی فرهنگی و محیطی، می توانند در یک نطقه جمع شوند. و البته هرسه بر یکدیگر علت باشند.

در این مناطق حاشیه ای، عدم توانایی مالی خوانواده ها باعث رانده شدن آنها به حاشیه شهر ها و سکونت در حلبی آبادی ها شده. درعین حال عدم توانایی مالی خانواده ها در تامین و فراهم آوردن شرایط تحصیل فرزندان، یا حتی ادامه تحصیل آنها، موجب سرخوردگی ها در بین فرزندان شده و هم زمان حال و هم آینده آنها را تحت تاثیر قرار می دهد.

کمبود مراکز فرهنگی و به خاطر مشکلات مالی، موثر در ایحاد فقر فرهنگی آن منطقه می شود.

عدم تامین مالی شهروندان، نبود امانات رفاهی، نبود امکانات فرهنگی، بروز فقر فرهنگی در اجتماع را حادث می گردد که خود علت گسترش و تنوع بزه های اجتماعی می شود. در بسیار از خانواده ها عدم برخورداری از امکانات اولیه زندگی و عدم پاسخگوی به نیازهای ضروری مثل البسه مناسب، امکان تحصیل حتی در مقطع متوسطه،  باعث بروز سرخوردگی ها و ناراحتی های روحی و در نهایت افسردگی و مشکلات روانی برای اعضای خانواده می گردد. در بسیاری از مواقع این امر موجب می شود که فرد برای التیام و جبران این سرخوردگی، دست به اقداماتی بزنند که آنها را درگیر بزهکاری و خلاف کند.

مجموعه عوامل ایجاد کننده و موثر در آسیبهای اجتماعی و بزهکاری ها، درکنارعدم ورود دستگاههای مسوول، نبود یک برنامه جامع، موازی کاری های سازمانی نهاد ها، همه و همه موجب شده که در یکی دوماهه اخیر شاهد بروز حوادث و اتفاقات دردناک و دلخراشی باشیم که پیشگیری از آنها، به راحتی ممکن بوده است. بالا بردن سطح آگاهی های مردم از خطرات ممکن و شناخت انواع تهدیداتی که ممکن است دامنگیر خانواده ها و فرزندان شود، می تواند موجب کاهش این حوادث شود.

البته مسولیت دولت و نهادهای اجتماعی در این موارد جای بحثی مفصل تر دارد.

منتشر شده در اجتماعی
کد خبر: 1332

موارد مرتبط