کیاست – متین فیروزآبادی - هنجار یا الگوهای رفتاری در جوامع مختلف به عنوان ملاکهای مهم و اساسی برای تنظیم روابط اجتماعی وکنشهای فرد در جامعه تعریف شده است، تمام جوامع خود را باید ملزم به رعایت هنجارهای بدانند و کسی که از این هنجارها تبعیت نکند و اقدام به هنجار شکنی نماید توسط جامعه مورد سوال قرار خواهد گرفت و مجازات خواهد شد، برخی هنجارها درونی هستند به این معنا که برای آنها مجازات رسمی و تعیین شدهای نیست اگرچه جامعه عبور از آنها را برنمیتابد و اشخاص باید نسبت به آنها احترام قایل شوند.
بخش مهمتر هنجارها که توسط دستگاهها و نهادهای حکومتی و بزرگان و علما و حکما تعیین میگردند هنجارهای بیرونی هستند، قوانین بازدارنده و مجازاتها عامل اصلی مراقبت و ممانعت جامعه از هنجار شکنی است، اگر قوانین و مجریان قانون نتوانند جامعه را متقاعد به رعایت هنجارهای اجتماعی کنند و قوانین را به درستی به جامعه به منظور تبعیت و رعایت عرضه نکنند؛ رفته رفته هنجار شکنیها رشد پیدا کرده و جامعه نظم و ثبات خود را از دست خواهد داد و حتی ممکن است بیقانونی و هنجار شکنی جای قوانین دینی و مدنی را گرفته و عملا ثبات حکومت مرکزی در خطر قرار بگیرد.
در تمجید و تعریف اهمیت پایبندی به هنجارهای اجتماعی هرچه گفته شود بازهم کم است، خطوط قرمزی که در هر جامعه بخشی از آن اختصاصی آن جامعه محسوب میشود به ویژه در حوزه دین و مذهب این موضوع بیشتر به چشم میخورد کما اینکه سکولار بودن جوامع بین المللی موجب شده است بیشتر از هرچیزی هنجارهای مذهبی و دینی مورد بیتوجهی قرار بگیرد و کم ارزش شود.
در کشور ما اما به دلیل اینکه سکولاریسم جایی در اصول حکومتی ندارد و مبنای حکومت و نظام کشور شرع مقدس اسلام شیعی است؛ قوانین دینی رنگ و بوی بیشتری دارد و اهتمام به آنها مانند دیگر قوانین مدنی و اجتماعی لازم و دارای اهمیت است، کما اینکه مردم ایران مذهبی و معتقد به قوانین شرعی و مدنی هستند و خود را ملزم به مراقبت از هنجارها دانسته و قانون مداری و اهتمام به موازین شرعی به خوبی در جامعه ایرانی پس از انقلاب اسلامی نهادینه شده است.
در کنار همه خصوصیات خوب و ممتاز مردم ایران در زمینه احترام به قوانین و هنجارها لازم است به این نکته توجه شود که شاید در هیچ کشوری به اندازه جمهوری اسلامی ایران هنجار و خط قرمز وجود نداشته باشد، خطوط قرمزی که اغلب آنها جایگزین و یا به اصطلاح خط سبزی ندارند، یعنی اینکه فقط از چیزی جامعه منع شده است ولی تلاش نشده تا حالا که یک الگوی رفتاری مورد توجه و احیانا مورد علاقه مردم بنابر هر دلیلی اعم از تضاد با قوانین مدنی یا تغایر با قوانین شرعی مورد منع قرار گرفته است، یک الگوی رفتاری برخاسته از هنجارهای اجتماعی برای آن مورد منع شده به جامعه ارایه شود تا میل به هنجار شکنی و احساس فرار از محدودیتها که ریشه در ذات انسان دارد کمتر شود، که متاسفانه این موضوع در هنجارهای دینی که بخش مهمی از قوانین اجتماعی کشور را به خود اختصاص دادهاند بیشتر به چشم میخورد و ضربات بسیاری را به دیدگاه دینی و شرعی مردم وارد کرده است.
به عبارت دیگر بنابر تعبیر استاد دکتر علی شریعتی برخی دین اسلام را دین نه معرفی کردهاند، یعنی اینکه فقط برمبنای قوانین دینی جامعه از چیزی منع شده است در حالی که به هیچ وجه برای آن جایگزینی در نظر گرفته نشده است، در حالی که علم روانشناسی اثبات کرده است بهترین راه برای بازداشتن انسان از انجام یک عمل ارائه جایگزینی مناسب برای آن و تشریح و توضیح عقلانی برای این ممانعت است.
اینکه انسان بر آنچه که از آن منع میشود حریص باشد یک امر ذاتی است، اگر چه دلیل درستی برای عبور از خطوط قرمز نیست اما لازم است که با عنایت به این خصایص ذاتی تلاش شود تا زمانی که قرار است علما و فقها یک امری را مورد نهی قرار دهند و خط قرمزی را ترسیم کنند یک جایگزین حداقلی پیدا کنند، مثلا اگر قرار است کنسرت حرام شود مشخص کنند که تمایل انسان به موسیقی به ویژه استماع جمعی و احتیاج افراد به تخلیه هیجانات برخاسته از شنیدن موسیقی، در قالب جمع را چگونه باید برطرف کرد؟ در غیر این صورت رشد مهمانیهای شبانه مختلط و آلوده به انواع مفاسد کاملا قابل پیش بینی است و نمیتوان با آن مقابله نمود.
یا اینکه مسوولان عزیزی که به علت دغدغه خود نسبت به سلامت جوانان جامعه اقدام به تعطیلی چایخانهها و محلهای عرضه قلیان در شهرهای مختلف از جمله کلانشهر نمودند چه خوب بود به جای این اقدام ضربا الأجلی ابتدا آسیب شناسی لازم در علت گرایش جوانان به چایخانهها و قلیان انجام میدادند، فضای جایگزین با همان شرایط چایخانه ایجاد میکردند و بعد اقدام به تعطیلی این واحدهای صنفی میکردند تا اکنون شاهد رشد قارچ گونه چایخانههای زیرزمینی نباشیم.
شاید کسی معتقد باشد اینکه افراد پنهانی و با ترس و لرز اقدام به عبور از خطوط قرمز نمایند مشکلی ندارد، اما باید به یک ضرب المثل مهم توجه داشت، تخم مرغ دزد شتر دزد میشود!!! در حقیقت زمانی که خطوط قرمز زیاد و زیادتر شوند و مراجع تعیین کننده آنها صرفا اقدامات سلبی انجام دهند و به دنبال حل و فصل مشکلات جزیی درون یک مقوله برای جلوگیری از تبدیل شدن آن به ناهنجاری و خط قرمز نباشند، این خطوط قرمز دست و پاگیر خواهند شد و ازدیاد خط قرمزها جامعه را به سمت آنومی یا بیهنجاری سوق خواهد داد.
اگر به جای اینهمه خط قرمز که یکی پس از دیگری توسط برخی افراد از آن عبور میشود و جرات و شهامت عبور از خط قرمزهای مهمتر و اساسیتر را به آنها میدهد اقدامات ایجابی در مواجهه با ناهنجاریها صورت گرفته بود و به صورت ویژه در حوزه قوانین شرعی تلاش شده بود تا به جای نهی ابدی کردن از یک امری به رفع مشکلات موجود در آن پرداخته شود و با اصلاح امور آنها را از لیست سیاه خطوط قرمز خارج نمود قطعا شاهد رشد برخی مفاسد اجتماعی و ناهنجاریها در کشور نبودیم.
در حقیقت شایسته می نماید علما و بزرگان حوزه علمیه همچنین مسوولان و قانونگذاران مشکلات را به مثابه مسایل لاینحل نگاه نکنند بلکه بر خود واجب بدانند تا به جای انجام دادن کار آسان نهی کردن از امور به بررسی مسایل مختلف و آسیب شناسی آنها پرداخته و با رفع ایرادات تلاش کنند تا جامعه کمتر با خط قرمز مواجه شود، تجربه نیز ثابت کرده است ایرانیزه کردن مسایل مختلف و رفع ایرادات آن با استقبال جامعه ایرانی اسلامی مواجه شده و خود یک اقدام متقابل بوده است با نسخه مشکل دار و ناهنجار موجود خواهد بود.