امروز: پنج شنبه 09 فروردين 1403 برابر با 28 مارس 2024

اخبار مهم روز
بازنشستگان زیر تیغ عدالت - سه شنبه, 10 بهمن 1402 03:08
اقتصاد ایران، پیش و پس از انقلاب - سه شنبه, 10 بهمن 1402 03:08
درباره مهاجرت معکوس - سه شنبه, 10 بهمن 1402 05:50
درباره رابطه ایران و آمریکا - دوشنبه, 02 آبان 1401 23:15
پیام
  • Failed loading XML...
  • Failed loading XML... Opening and ending tag mismatch: link line 1 and head Opening and ending tag mismatch: link line 1 and html EndTag: '
  • Failed loading XML...

تهران توسعه پایدار می خواهد

  • چهارشنبه, 22 آذر 1396
  • نوشته شده توسط 

کیاست - احسان دست نشان- قالیباف چندی پس از شکست جریان مورد حمایتش در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و شورای پنجم، در اظهارنظری جنجالی، مدیریت شهری را مدفن اصلاح طلبان خواند. جدای از قصد و نیت قالیباف از این گفته اما تهران بیشتر از اینکه گورستان و مدفن باشد، سیاه چاله ای عظیم است که در حال بلعیدن منابع، هدر دادن استعدادها و پرورش دادن انواع آسیب ها در دل خود است.

بیش از 15 درصد جمعیت کشور در تهران زندگی می کنند، 13 درصد بیکار و آماری وحشتناک از مصرف آب شرب، تولید پسماند و همچنین خشونت و بزه در شهری که از دارالخلافه ناصری به کلان شهری با رتبه بالای آلودگی هوا، تاب آوری پایین و مستعد زلزله رسیده است.

تجمیع همه فعالیت های سیاسی، بازرگانی و اداری کشور در این شهر مثل 41 درصد کارت های بازرگانی کشور و از دیگر سو، توسعه نامتوازن تاریخی که همه چیز را بر مدار مرکز می چرخاند، باعث شده تا زمینه مساعدی برای بروز فساد، تقلب، رشا و ارتشاء در تهران مهیا شود.

این شهر که ساختارهای مدرن و کلنگی شده عهد قجری را به صورت توامان در خود جا داده از بی برنامگی خسته شده است، یک روز پلاسکو فرو می ریزد و جلوی چشم دوربین ها، نهادهای بحرانش به همراه شهروندانش غافلگیر می شوند و روز دیگر گودبرداری  برای ساختمان های منتسب به ب.ز، مناطق مسکونی را دچار بحران می کند.

ایستگاه ها مترو با عجله افتتاح می شوند تا مگر به دست مدیر بعدی روبانی قیچی نشود. چاله شهر آن دهن باز می کند و مدیریت شهری مثل همیشه غافلگیر می شود تا جایی که شایعات وجود کارگران خارجی را نه می تواند تکذیب کند و نه تایید!

امروز تهران با بیشترین حجم از خودرو و تردد آنان در شهر روبروست اما هنوز برای سیاست حمل و نقل عمومی خود به نتیجه و راه حل جامعی نرسیده است. مترو، اتوبوس تندرو، و زمانی هم مونوریل، که هر کدام به صورتی، دردسر خاص خود را برای تهران خلق می کنند.

فقط کافی است الگویی از میزان تاب آوری تهران در برابر یک حادثه طبیعی رسم شود، چند سوله مدیریت بحران در شهر وجود دارد؟ چند نفر از شهروندان تا کنون آموزش های دفاع غیرنظامی یا امدادی دیده اند؟

چند درصد بافت فرسوده تهران بازآفرینی شده است؟ آیا بازآفرینی متناسب با اقلیم و آب و هوای آن بوده است؟ با چه دلیل و منطقی جنون ارتفاع در این شهر را می توان توجیه کرد؟ برج های چند ده طبقه در خیابان های 12 متری یا مجتمع های تجاری چند منظوره در نقاط قرمز ترافیکی در کنار سیستم فرسوده فاضلاب و آب رسانی مستهلک شده چه منفعتی می تواند داشته باشد به جز فربه شدن مافیای زمین و مسکن؟!

وقتی شهری درآمد پایدار برای خود تعریف نکرده باشد، حیات نهادهای خدمات دهنده شهری آن وابسته به تراکم فروشی باشد و نه کیفیت خدمات ارایه شده، چه انتظاری می توان داشت؟ گسترش بی رویه آسیب های اجتماعی، بن بست های فرهنگی- محیطی و جزایری مملو از فقر و تبعیض در دل تهران بزرگ که هنوز هم داغ خاک سفیدها را بر پیشانی دارند، رهاورد پرداختن شهرداری و دیگر دستگاه های ناظر و مجری در این شهر به مسایلی غیر از حوزه تخصص آنهاست.

اجرای طرح های ناموفق اما دهان پرکن از نواب گرفته تا تونل نیایش و مانند آن که هزینه های بسیاری را به شهر تحمیل کرده و می کند، احداث دریاچه در شهر و تبدیل حاشیه آن به بهشت برج سازی در حالی بقیه شهر در حال خفه شدن از دود و آلاینده ها است و ده ها مورد غیرقابل کتمان از اشتباهات مدیریتی و فاقد مطالعه همه نشان می دهد که توسعه متمرکز در تهران شکست خورده است.

کیفیت نامتوازن زندگی و افزایش روزافزون شکاف شمال و جنوب شهر بدون در نظر گرفتن تبعات امنیتی و اجتماعی آن، باعث شده تا در یک سفر از بالا به پایین شهر با دو دنیای متفاوت روبرو شد، یکی که گاه برخی استانداردهای کلان شهری را پشت سر می گذارد و دیگری که در عقب ماندگی چیزی از همتایان خود در کراچی یا بمبئی کم ندارد، مثال گورخوابی، تصویری آزاردهنده اما واقعی از عاقبت له شدگانی را ارایه می دهد که در زیر چرخ های توسعه نامتوازن و افسارگسیختگی بازار، به جایی می روند که اتاق انتظارشان برای مردن است.

پس از دوازده سال مدیریت یکدست کسانی که اصول گرا خوانده می شدند، آنها نتوانستند با همه تلاشهایشان، از این فرصت استفاده بهینه را انجام بدهند، درگیری های مداوم دو شورای بر سر برخی اسناد مالی یا انتصابات شهردار و استخدام های بی رویه او، یکی از تصاویر مهمی است که نشانی از شکست تفکر کار بدون برنامه و قایل به استثنا در برابر قانون است.

حالا اما ظاهرا تدبیر دیگری البته نه از جنس کشتیبانی آن که با توجه به تجربیات پیشین و نقاط قوت و ضعف مدیریت پیشین در شهر تهران شکل گرفته است، مدیریتی که برآمده از اعتقاد به مدیریت توسعه محور و حکمروایی خوب و شهرمحور است.

نجفی، شهرداری که آشنا با برنامه ریزی و آموزش، به دلیل سوابقی که در شورای شهر و وزارتخانه های برنامه ریز و همچنین سازمان برنامه دارد، از جمله اتفاقات خوب تهران در چند سال گذشته است، اعتقاد نجفی به مشورت و حضور شورایی که در عین حمایت می تواند منتقد خوبی هم باشد، همه از امتیازاتی است که شهردار جدید با خود دارد اما نکته اینجاست که سرعت تحولات در عالم به قدری زیاد شده که با پشت میز نشستن و برگزاری جلسه و سمینار نه می توان آلودگی هوا را حل کرد و نه بافت فرسوده را سامان داد.

توسعه غیرمتمرکز و مشارکت دادن شهروندان در جهت ساختن بهتر محلات و جمع آوری اطلاعات پایه از شهروندان برای برنامه ریزی بهتر و مواجهه با روندهای احتمالی اجتماعی و فرهنگی و اقصادی، چابکی بیشتری مطلبد، افتادن یکسره به واگویه کردن اشتباهات گذشتگان (در عین واقعی بودن) نمی تواند برای ساختن فردا فرجی بسازد، راه چاره تهران از تلاش شبانه روزی بدون پرداختن به حواشی و صرف انرژی نهادها و مالیات شهروندان در جهت بهبود امور آنها و ارتقای شاخص های زندگی می گذرد.

منتشر شده در اجتماعی
کد خبر: 1400

خبر خوان

آخرین اخبار

اخبار

  •  
    استفاده هر چه بیشتر از ظرفیت جوانان به
     
  •  
    دادخواهی عمومی مردم شاهرود از رییس جمهور
     
  •  
    استقبال از غرفه نفت سپاهان در نمایشگاه
     
  •  
    افتتاح مجموعه انبارهای سردار شهید سید
     
  •  
    دولت سیزدهم و تالاب هامون
     

به روايت تصوير

حالت های رنگی