چاپ این صفحه

  • در تند باد انقراض یک هنر:
اینجا؛ همه در معامله غش می کنند...!

بیش از نود درصد فیروزه کوبی ها تقلبی است

 

حبیب صادقی - در زمان سرازیری سیل گردشگر به استان و با وجود عطش سیری نا پذیر فروش این اجناس توسط خیل عظیم تولید کنندگان صنایع دستی(با هر اندازه خلوص) در محضر استاد فیروزه کوب و در پیشگاه ایشان شنونده سراپاگوش ناشنیده ها (یا کمتر شنیده شده) می شویم؛

 آقای روبن یروشارمی و برادرش نصیر از سالیان پیش در محضر استاد الیاس حکیمیان(معروف به محمد رضا) بصورت عملی کار فیروزه کوبی را فرا می گیرند و پس از گذشت چند سال عاشق این کار شده و این حرفه را بعنوان شغل اصلی خویش برمی گزینند. عامل اصلی روی آوری استاد به این هنر فقر مالی بوده به همت مادر و یاری او توانسته اند پله های ترقی و صعود را یکی پس از دیگری طی نموده و به این درجه نائل شوند. عامل اصلی نابودی هنر در این خطه یا بهتر بگوئیم در کشور در مصداق مسلمانان غش در معامله می باشد و به گفته استاد روبن «تقلب». آری این تقلب است که عالم هنر را به ورطه نابودی کشانده و در زمانی که خیلی ها می توانند از این هنر در راستای بهبود هر چه بهتر شرایط زندگی گام بردارند عاملی برای جلوگیری از پیش رفت و پیروزی گردیده است! عاملی که تا کنون هیچ یک از مسئولین صنایع دستی و... در جهت بهبود و رفع آن بر نیامدند و اگر به این منوال نیز بگذرد مابقی نام نیکی که از هنر به جا مانده شاید پاسوز نابخردی اندکی بزرگ نما شود.

به گفته روبن یروشارمی بالغ بر نود درصد از کارهای فیروزه کوبی موجود در بازار تقلبی هستند و اکثر آنها توسط افرادی تهیه و تولید می شود که شاید هیچ گونه مهارتی در این کار نداشته اند و تنها به منظور حصول سود اقدام به تولید این گونه از صنایع هنری می نمایند. در اینجاست که اگر هر یک از این صنایع دستی در مواجهه با توریست قرار بگیرد حب عمل شکسته و در آنجاست که نگاه ها به خیلی از "داشته ها"ی ما ایرانیان توسط توریست ها متفاوت خواهد بود و نگرش آمیخته با درد را به همراه خواهد داشت برای همه...

این هنرمند کلیمی در کنار برادر و مادر خویش سختی های راه را از کودکی بمنظور رسیدن به بهترین نتایج هموار نموده تا کنون استوار بر قامت راستین پیش آمده است. تولیدات او نه از سر حرف بلکه از سر مقایسه هنرهای موجود در کارگاهش مورد تائید و متفاوت با سایر کارهای موجود است. وقتی" دیگری" از هر روی فیروزه هر کیلو 250 هزار تومان را به جای فیروزه ناب هر کیلو 2 میلیون تومان برای تولید محصولات استفاده می کند مسلم است که تفاوت چشم گیری بین این دو محصول تولیدی وجود دارد اما تنها کسی می تواند جنس نامرغوب را از غیر آن تشخیص دهد و بین آن ها تمایز قائل شود که حتی الامکان اطلاعاتی از آن داشته یا تائیدیه ای توسط یک ارگان ذی صلاح به آن داده شده باشد تا با اطمینان کامل بتواند جنسی را خریداری و از آن بهره ببرد.

همان طور که فیروزه جزء سنگ هایی است که انرژی های مثبت را از خود ساطع می نماید پس در صورت عدم وجود این مرقوم در کالای تولید شده خواه ناخواه آن انرژی و تاثیر مثبت نیز خود به خود از بین می رود. این نیز از دیگر گفته های استاد می باشد که مهر تائید برادر و همکاران او را به همراه دارد که: « اگر این انرژی وجود نداشته باشد رونق کسب و کار ما نیز از بین می رود».

پس مسلما این نبودن غش در معامله و تولید و ارائه یک کالای منحصر به فرد است که توانسته ثبات وجودی آن را تثبیت کند چرا که خیلی ها نیز به دلایلی پای در این راه گذاشتند و پس از مدتی ناکام به ورطه نابودی واپس زده اند.

اینجا و در کارگاه هنرمند فیروزه کوب کلیمی، مسلمان و... در کنار هم و با عشق و علاقه و تنها برای یک مهم تلاش می کنند. اینجاست که تمایز های دینی دیده نمی شود و همه تنها برای یک مهم تلاش می کنند.

در اینجا انسان های مختلف فقط با رویکردهای انسانی در کنار هم با عشق و محبت کار می کنند و به هم دیگر عشق می ورزند. مانند«ندا» یکی از هنرجویان این کارگاه که در صحبت های پایانی به جمع ما پیوست و از محسنات ناگفته جناب استاد بسیار گفت؛از اینکه ایشان دستی بخشنده دارند و در زمان های نیاز بخشایندگی ایشان بسیاری از نیازمندان را تاکنون دریافته است و کمک و مرهمی برخستگی ها و زخم های آنها بوده است. خود استاد که در این باره هیچ چیز بر زبان نیاورد و تنها از عشق به کار می گفت اما شنیده های دیگر، مبین آن قلب رئوف انسانی بود که شاید در این وانفسای نامرادی دیگر کمی از آن در هر کجا یافت شود!

هنرمندان در هر کجا که باشند مشکلات خویش را دارند و همواره می کوشند تا به بهترین وجه ممکن آن را برطرف کنند یا اگر خود توان و یارای مقابله به آن را نداشته باشند از دیگری کمک بجویند که شاید دستی بر آتش داشته باشد.

استاد روبن هم از این مسئله مستثنی نبوده و از مشکلات خود می گوید؛ وی که شصت و پنجمین سال زندگی خود را پشت سر می گذارد با دو مشکل و معضل دست و پنجه نرم می کند یکی از آنها نبود یک بیمه تامین اجتماعی یا مواد مشابه آن است که بتواند یارای او در کهن سالی و پیری باشد درست است که ایشان به نسبه درآمد خوبی از این هنر دارند اما پیری و کهن سالی هیچ گونه تفکر غیرمتمرکز را بر نمی تابد و بایستی برای نزدیکی به آن از حال برنامه ریزی کرد و دوراندیشی نمود.

غریب سه سال است که درخواست ایشان به مسئولین ذی صلاح در این خصوص داده شده و هیچ خبری از مژده شاد بر ایشان نرسیده است. دیگر مشکل یا بهتر بگویم معضل پیش پای این استاد هنرمند عدم توجه و نظارت کافی دستگاه های ذی ربط و ذی صلاح بر تولید صنایع دستی است و علی الخصوص بر تولید هنر فیروزه کوبی شده موجود در بازار. همان طور که گفتیم به گفته ایشان بالغ بر نود درصد اجناس موجود در بازار یا از فیروزه های بی کیفیت می باشد و یا در نوع جدیدش از موادهای شیمیایی و پلاستیکی همرنگ و مشابه استفاده می شود که وجه تمایز آن را تنها یک استاد متوجه می شود و این عدم نظارت بر بازار و تولیدات عامل مهمی در بوجود آمدن مشابهات فراوان متقلبات گردیده است. پس انتظار اصلی ایشان نظارت کامل و دقیق و همه جانبه دستگاه ها می باشد. که اگر این مهم فعلیت یابد آبروهای رفته شاید به جوی باز گردد. و برکت که مهمترین مسئله در هر شریعتی است همه گیر شود.

 

هنر در اصفهان بسیار غریب مانده...

منتشر شده در گفتگو ها
کد خبر: 289