امروز نزدیک به 4 دهه از این تصمیم میگذرد و علیرغم دستاوردهای بسیار کشور در عرصههای مختلف از نانو تکنولوژی گرفته تا صنایع فوق پیشرفته نظامی و رشد و تعالی کشور در حوزههای مختلف دیگر هنوز ظاهرا کسی عهدهدار ارایه یک راهکار ساده، عملی و موثر برای ایجاد شرایط حضور بانوان ایرانی که نیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص دادهاند و مایه افتخار و سربلندی کشور در عرصههای مختلف هستند، نشده است، در حقیقت؛ گویی تنها به این موضوع یک دید سلبی شده است و همه خود را رها و خلاص از وظیفهای در این زمینه دیدهاند و تنها به یک نهی ابدی اکتفا کردهاند.
نکته قابل توجه این است که امروز بانوی ایرانی از یگانهای عملیاتی نیروهای انتظامی و امنیتی گرفته تا رانندگی کامیون و تریلی امکان حضور و فعالیت دارند اما اگر علاقمند به یک رشته ورزشی نظیر فوتبال باشند نمیتوانند به عنوان تماشاگر وارد ورزشگاه شده و به تشویق و تماشای تیم محبوب خود بپردازند، حال این حضور در ورزشگاه چقدر و از چه منظری سختتر، خشنتر و دون شانتر از بسیاری از مشاغلی است که امروزه بانوان در آن حضور دارند برای کسی مشخص نیست و ای کاش حداقل یک نهاد، دستگاه یا یک شخص خود را موظف به توضیح و تشریح مسایل پیرامون این موضوع میدید و مشکل و علت اصلی این ممانعت از حضور بانوان را مشخص میکرد تا برای آن چاره اندیشی شود.
پیرامون مساله عدم حضور زنان در جایگاه تماشاچیان مسابقات ورزشی ممکن است ورزشهایی نظیر شنا و کشتی وجه عقلایی و شرعی داشته باشد که البته بعید به نظر میرسد خانمها نیز چندان مشتاق تماشای این رشتهها باشند و اصلا مگر چقدر در رشتههایی از این دست شاهد مسابقه در کشور هستیم، لیکن فوتبال پرطرفدارترین ورزش در میان ایرانیان است که قطعا بانوان و دختران این سرزمین هم حق طرفداری و علاقه به این ورزش را برای خود محفوظ میدانند ولی هنوز هیچکس به درستی نمیداند چرا دختران و زنان ایرانی حق حضور در ورزشگاه برای تماشای این ورزش پرطرفدار را ندارد، اگرچه همیشه همه چیز در این زمینه در حد گمانه زنی بوده است.
در این بین اما وظیفه فقها و مراجع معظم تقلید که همواره مورد اعتماد مردم و گرهگشای مسایل مختلف بودهاند از هر نظر سنگینتر و مهمتر است، چرا که همه نظر مراجع را به عنوان حجت پیرامون جواز یا عدم جواز حضور بانوان در ورزشگاه برای تماشای مسابقات میدانند، موضوعی که برخی مراجع و فقها به آن نپرداخته اند و بعضی دیگر نیز تنها به حرمت آن تصریح کردهاند، اگر چه نظر ایشان برای مقلدانشان حجت است و لازم است از آن تبعیت کنند اما اینکه مشخص شود علت حرمت مساله و محل مفسده دانستن آن به چه علت است می تواند کمک بزرگی به رفع مشکلات در این زمینه کرده و راه را برای باز شدن درهای ورزشگاهها به روی بانوان هموار سازد.
از ابعاد و ویژگی های مرجعیت شیعه و اجتهاد پویااین می باشد که مسایل اجتماعی، اقتصادی و ... در فرایند و جریان تفقه و اجتهاد قرار گرفته و انطباق آن مسایل با موازین شرع مورد برسی قرار گرفته و حکمی متناسب با شرایط روز جامعه در قالب احکام و دستورات شرع بیان گردد!
شرایط اجتماعی روز جامعه نیازمند آن است که؛ مراجع عظام تقلید با تدبیر و دقت همیشگی خود راهکاری برای حل مشکلات موجود پیرامون حضور بانوان در ورزشگاه ارایه دهند و قطعا مسوولان خود را موظف به اخذ این تدابیر برای فراهم آوردن امکان نشستن زنان ایران زمین به روی صندلی تماشاچیان ورزشگاه میدانند.
اگر اختلاط زن و مرد محل ریبه و فساد دیده شده است که این امر به سادگی قابل حل است و آن اتخاذ مسیری جداگانه و محل نشستن جداگانه برای بانوان است موضوعی که قطعا حتی اگر قانون هم نشود بخش کثیری از تماشاچیان آقا و خانم بنابر فرهنگی غنی ایرانی اسلامی خود را ملزم به رعایت آن میدانند، حتی میتوان در صورت نبود مسیر مجزا برای ورود جداگانه آقایان و خانمها زمان جداگانهای در نظر گرفت برای ورود آنها، اگر مشکل این است که گاهی در بعضی مسابقات ممکن است معدود افراد تماشاگرنما اقدام به استفاده از الفاظ نامناسب و رکیک کنند ابتدا باید میزان ابتلا به آن را در نظر گرفت چرا که این امکان در سطح شهر و در کوچه و بازار هم وجود دارد و صد البته حضور خانمها خود یک عامل بازدارنده بسیار مهم برای حل این معضل که گاهی رخ میدهد میباشد.
واقعا به ذهن عموم جامعه همین دو مساله به عنوان محل امکان و خوف فساد پیرامون حضور بانوان در ورزشگاه به ویژه برای تماشای مسابقات فوتبال به نظر میرسد که راهکار حل آن هم بسیار ساده و بدون هزینه و دردسر قابل اجرا است، لیکن ای کاش مسوولان و همه کسانی که به نوعی در ممنوعیت حضور بانوان در ورزشگاهها دارای نظر و تاثیر می باشند؛ قدری به مفاسدی که این ممنوعیت به دنبال داشته نظیر پسرنما شدن برخی دختران و یا تبلیغات سوء رسانههای معاند تحت عنوان زن ستیزی اسلام و نظام مقدس اسلامی توجه کنند و تلاش کنند تا با ارایه راهکاری منطقی، عملی و دارای وجوه شرعی عظمت تفکر اسلامی و انعطاف پذیری مشروع قوانین دینی را به خوبی نمایش دهند.
سکوت رسانهها پیرامون این مساله نیز قابل تامل است، به ویژه رسانه ملی که ظاهرا معتقد است باید کم کاری کند تا بی بی سی و صدای آمریکا و ... جای خالی او را برای مردم پر کرده و هرچیزی که نظام لیبرال غرب میتواند به صورت ساندویچی و درهم و فشرده مختلط با حقیقت و دروغهای مهلک به خورد مردم و مخاطبین دهد و رسانهها علی الخصوص رسانه ملی مانند کبکی سر در برف کرده به روی مبارکشان هم نیاورند که کم کاری آنها و سکوتشان در وقت گفتن حقایق و مطرح کردن و شفاف سازی مسایل تبدیل شده به فرصتی عالی برای گل طلایی که توسط بازیگردانان و اتاق فکرهای شبکههای بهایی و صهیونیستی طراحی میگردد.
قطعا اگر رسانه ها و مؤکدا رسانه ملی در زمینه حضور بانوان به عنوان تماشاگر در ورزشگاهها ورود پیدا کنند هم ابعاد مختلف این موضوع برای جامعه مشخص خواهد شد هم مسوولان و نهادها و اشخاص مربوط به تسهیل این امر باور خواهند کرد این موضوع یک مطالبه مهم در جامعه زنان است که دشمن بهتر از خودیها آن را درک کرده است و این پیراهن عثمان را به دست گرفته تا بتواند فرهنگ فمینیستی و مخرب خود را به بهانه این مسایل به مخاطبین تزریق کرده و فمینیست بودن را حق مسلم زنان در برابر زن ستیزی اسلام و نظام اسلامی نشان دهند، زن ستیزی که هیچ مدرکی دال بر آن ندارند مگر همین ممنوعیت حضور بانوان در ورزشگاه که این هم حاصل یک سهل انگاری و بیتوجهی مسوولان و برخی علما و بزرگان بوده و محلی از اعراب پیرامون چارچوب و آرمان و فرهنگ و مکتب انقلاب اسلامی ندارد.