چاپ کردن این صفحه
یادداشت

عبادت به جز خدمت خلق نیست!

   28 فروردين 1396  317

حبیب صادقی – نزدیک است دیگر. آخر اردیبهشت را می گویم. همان موعدی که به قول یکی از دوستان زمان شمارش جوجه است. و خیلی از مدیران شورا یکی پس از دیگری شروع به ارایه آمار برای تثبیت موقعیت خویش می کنند. البته فارغ از عزیزانی که عزمی جزم کرده و برای گرفتن سکان این کشتی همیشه در گل مانده تلاش خود را به منصه ظهور می گذارند.

 جدایی از تمامی این قصه ها و جدالهای همیشگی بر سر "لحاف ملا" بایسته می نماید؛ دانسته عمل کردن، روشی است منطقی برای دست یازیدن به "آنی" که صلاح کار است. توجه به کارکرد و عدم آن توسط افراد در زمان تصدی و مسوولیت، خود تا حد زیادی بیانگر اصلح بودن یا نبودن یک فرد می تواند باشد!

مثلا مشکلات شهرها و روستاها؛ بدین حال که تا کنون با تصدی مسوولین فعلی یا قبلی، کدام یک از مشکلات موجود سلسله دار و مرتبط حل شده و وعده عملیاتی شدن آن تا چه زمانی تشخیص داده شده و تا کی حل خواهد شد!؟

 از دیر زمان و در موقع انجام تبلیغات بسیار شیرین انتخابات؛ وعده های زیادی برای کسب و جذب آرا داده می شده و پس از انتصاب و گذشت زمان تصدی، بسیاری از آنها به ورطه فراموشی سپرده شده است!

 اما بایستی با نگاهی متعمق راست را از کژ و سره را از ناسره فرق گذاشت! این امر نه تنها در انتخاب اعضا شورا شهر و روستا که حتی در انتخابی مانند ریاست جمهوری و سایر رفراندوم ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. چون شهروندی که نا آگاه انتخابی نادانسته و نه از سر تعمق انجام می دهد و از حقوق خود در برابر مسوولین بی اطلاع باشد؛ در کوچکترین مسایل زندگی خویش نیز آسیب پذیر است و در اینجاست که؛ "خود کرده را تدبیر نیست"!

در هر حال "مسوول پاسخگو" در برابر پرسش و پرسشگر معنا می یابد؛ پس بایستی با نگاهی صحیح گزینه ای مطلوب و مقبول را برای تصدی برگزینیم! (آنی که طفره نرود و بداند که خادم مردم است نه ارباب) در این میان فارغ از هر حزب و گروه؛ ولایتمدار و پایبند به ارزشهای انقلاب بودن بهترین ویژگی برای انتخاب است. (البته: یافتن، شناسایی و انتخاب چنین مدیری نیز سخت است و کار با اما و اگر به جایی برده نمی شود)

 جایی جای این سرزمین گهر خیز، مستعد ترقی و پیشرفت است. ان شاء الله با همتی خوب؛ باز حماسه ای شگرف آفریده شود و در این راستا مسوولین نیز فارغ از هر جناه، خود را تافته ای جدا بافته ندانند و در برابر رای و خرد جمعی، خویش را موظف به انجام وظیفه نمایند. سخن آخر نیز؛ آن و آنانی که این بار را سنگین می بینند؛ تا حق الناسی بیش بر گردنشان افزون نشده بقای پست را به لقای آن ببخشند!

باشد تا از رستگاران باشیم!