• دوشنبه 11 تير 1403
  • الإثنين 25 ذو الحجة 1445
  • Monday 01 July 2024
اقتصادی

نابودی جنگل‌های ایران تا یک قرن آینده

   25 تیر 1398  1936

سود هنگفت جنگل زدایی در جیب کیست؟!؟

کیاست – زهرا الماس - در وهله اول ممکن است فکر کنید که جنگل یعنی شمال، همانطور که شمال یعنی جنگل و در تصورتان درخت‌های درهم تنیده و پوشش یکدست سبز را به خاطر بیاورید که در فیلم‌های خارجی دیده‌اید اما این تمام ماجرا نیست. جنگل‌های ایرانی به صورت نقطه در سراسر کشور پراکنده‌اند، مثل جنگل‌های بلوط در رشته کوه زاگرس یا جنگل‌های حرا و دریایی در جنوب کشور و البته جنگل‌های دست کاشت که برای مقابله با بیایان‌زایی ساخته می‌شوند.

همه اینها با تراکم‌های متفاوت، جنگل محسوب می‌شوند که هر سال رو به کوچکتر شدن می‌روند، در شمال به اعتبار صنعت چوب و در غرب برای تولید ذغال، جایی دیگر به نیت ویلاسازی و گوشه‌ای هم به هوس راه و جاده‌سازی!

درختان جنگلی به‌عنوان سرمایه‌های اصلی حیات، امروزه بیشترین حجم و تعداد محصولات تولیدی در کارخانجات و صنایع تبدیلی را تشکیل می‌دهند. نابودی و خرابی این موهبت عظیم الهی باعث بروز خسارت‌های جبران‌ناپذیری می‌شود، به‌طوری که این خسارت‌ها حتی در زندگی نسل‌های آینده نیز اثر نامطلوب می‌گذارد. تهدید پوشش‌های جنگلی از طریق عوامل طبیعی با توجه به طبیعت و سرشت آنها، قابل ترمیم، تجدید و احیا هستند. اما اگر انسان به کمک عوامل طبیعی برای تخریب جنگل‌ها بشتابد. در این صورت جامعه گیاهی به یکباره و یا بتدریج از بین می‌رود و امیدی برای تجدید حیات آن در مدت محدود نخواهد بود.

حفاظت و استفاده صحیح از جنگل‌ها به‌عنوان سرمایه ملی هر کشور، علاوه بر ثروت‌آفرینی، بقای محیط زیست را نیز تضمین می‌کند. جنگل‌ها از حیث تامین مواد غذایی جامعه، مصنوعات چوبی، محصولات کاغذی، تامین تعداد زیادی از مایحتاج عمومی جامعه، جلوگیری از فرسایش و از بین رفتن خاک و حفظ آب و نزولات آسمانی، نقش مهمی را در اکوسیستم‌های طبیعی ایفا می‌کنند. بنابراین تلاش برای جلوگیری از نابودی این منابع برای حفظ حیات انسان و همچنین کسب درآمد از این منابع طبیعی، از اهمیت حیاتی برخوردار است.

جنگل‌ها همیشه بخش مهم و حیاتی کشوری به شمار می‌روند که علاوه بر اینکه نقشی اساسی در اقتصاد آن کشور دارند بلکه در زندگی اجتماعی و فرهنگی مردمان آنها نیز تاثیرگزار است. جدای از فواید اقتصادی وجود جنگل در یک کشور، این طبیعت سرسبز فواید زیست محیطی نیز دارد که آنها را منابع جدانشدنی هر کشوری می‌سازد به طوری که برخی کشورهایی که فضای سبز و جنگل کمتری دارند سعی در ساخت جنگل یا فضای سبز مصنوعی دارند تا با این کار بتوانند تاثیر بهتری در زندگیشان بگذارند.

حال در دنیای امروز با رشد لگام گسیخته صنعتی و گسترش فن‌آوری‌های نوین، گسترش بیابان‌ها، افزایش میزان گازهای گلخانه‌ای، تشدید آلودگی هوا، گرم شدن زمین، کاهش حاصلخیزی خاک، کاهش میزان بارندگی، افزایش سیلاب، حذف عوامل تولید اکسیژن و افزایش دی اکسید کربن برای محیط زیست؛ چرا وجود جنگل برای کشوری مثل ایران مهم است، نابودی جنگل‌ها چه عواقبی دارد و آیا می‌توان جنگل‌ها‌ی کشور را به شیوه کنونی حفظ کرد، دیگر اینکه چه راه‌هایی نوینی برای حفاظت، نرمال سازی و گسترش جنگل در کشور وجود دارد؟ در همین راستا با مهدی بصیری عضو هيات علمي دانشگاه صنعتي اصفهان و اسماعیل کهرم مشاور رییس سازمان حفاظت محیط و پدر محیط زیست ایران میزگردی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید؛

ایران امروز تقریبا بیش از دو میلیون هکتار جنگل دارد که در برابر مساحت تقریبی یک میلیون و ششصد هزار کیلومتر مربعی کشور، عدد قابل توجهی محسوب نمی‌شود، با توجه به آمار اعلام شده از تخریب جنگل‌ها آیا می‌توان چشم‌اندازی از وجود جنگل در چند دهه آینده متصور بود؟

بصیری: جنگل‌های البرز به سمت شمال کشورمان در دنیا بی‌نظیر هستند و باید به صورت موزه جنگلی از آنها حفاظت شود اما متاسفانه بهره‌برداری از این جنگل‌ها تاکنون غلط بوده است.

طی سال گذشته وزارت جهادکشاورزی اعلام کرد که برای "مدتی" بهره‌برداری از جنگل‌ها متوقف شود. این معنی نمی‌دهد یک مدتی! این جنگل‌ها نباید مورد بهره‌برداری قرار بگیرد بلکه با مدیریت اکولوژیک باید از آفات و بیماری‌ها حفظ و نگهداری شوند. هم اکنون به‌دلیل دست‌کاری‌های انسانی در طبعیت، شمشادهای شمال در حال خشک شدن هستند.

کهرم: جنگل‌های ایران بسیار وضعیت نامناسبی دارند. چندی پیش با حضورم در  کنفرانس GPL کشور آلمان یکی از سازندگان این دستگا‌ه‌ها ضمن گفتگوی دو نفره بیان کرد که هم اکنون متوجه شده‌ایم که بهترین کار در فضا مشاهده زمین از مریخ است. طی این مشاهدات دیدیم که در کشور شما ایران سالیانه یک تا 1.5 درصد از جنگل‌ها در حال نابود شدن هستند. بنابراین چنانچه سالانه یک درصد از بین برود طی 100 سال گذشته جنگلی نخواهید داشت و با 1.5 درصد حدود 75 سال دیگر تمام جنگل‌های کشورتان نابود می‌شوند.

یعنی این دهه‌هایی که جنگل‌های کشورمان کاملا نابود و ناپدید می‌شوند و مقامات برای اینکه قورباغه را رنگ کنند جای بلبل بفروشند، درخت اکالیپتوس که گونه‌ای غریبه و غیرایرانی است و به هیچ‌عنوان برای جنگل‌های ما مناسب نیست را می‌کارند و از نظر ظاهری جنگل‌ها سبز هستند اما این درختان غیربومی آفت‌های خودش را به همراه دارد. جنگل‌های ایران را از هر دیدی که نگاه کنید در حال اضمحلال و اتمام است.

فکر می‌کنید صنعت چوب‌بری و بهره‌برداری از منابع داخلی در درازمدت می‌تواند شکلی پایدار داشته باشد و اصولا سرمایه‌گذاری در این صنعت کار درستی است؟

بصیری: اصلا نمی‌توانیم صنعت چوب‌بری را در کشور برای سرمایه‌گذاری توسعه دهیم. معتقدم باید چهار کالا اعم از چوب، برنج، آهن و فولاد و شکر را وارد کنیم ما درصدد خودکفایی در این اقلام هستیم بنابراین مزیت نسبی برای تولید آنها نداریم. درصد آمار جنگل‌های زاگرس بالاست اما اکثر آنها تک درختانی هستند که به آنها جنگل می‌گویند.

در سال‌های بسیار قبل از انقلاب دو کارخانه صنایع چوب در شمال کشورمان به غلط راه‌انداز کردند که هم اکنون آفات اصلی جنگل‌ها هستند. از سوی دیگر با هدف مدیریت مطلوب جاده‌‌های نامناسبی را در جنگل‌ها ساختند که نه تنها جنگل‌های کشور مدیریت نشد بلکه به‌نفع آنهایی شد که غیرقانونی درختان را قطع می‌کنند. هم اکنون دپو چوب با نابودی جنگل‌ها رواج یافته که با قطع درختان و جمع‌آوری آنها را به شرکت‌هایی واگذار می‌کنند و کنترل آنان بسیار مشکل است.

کهرم: خیر؛ براساس آمارها در استراتژی توسعه پایدار جمهوری اسلامی نوشته شده که ما 2 برابر میزان پایدار از جنگل‌ها در حال بهره‌برداری هستیم. یعنی مقدار پایدار 3.4 دهم میلیون مترمکعب است که در ایران 6.8 دهم میلیون مترمکعب از جنگل‌ها برداشت می‌شود.

کارخانه "نکا چوب" که زمان رضا شاه نزدیک آمل تاسیس شده بود هنوز کماکان به فعالیت خودش ادامه می‌دهد و باید بگویم که سالیانه 15 درصد جنگل‌های شمال کشورمان به سهولت برداشت می‌شود. چنانچه به سمت جنگل‌های شمال از فیروزکوه به سمت بابل، آمل و ساری بروید هزاران کامیون حامل چوب را مشاهده خواهید کرد که بدون هیچ‌گونه نظارتی و غیرقانونی چوب‌های درختان جنگل‌ها را برداشت کرده‌اند.

از سوی دیگر تعداد جنگل‌بانان سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری بسیار انگشت‌ شمارند، به طوری که برای 17 هزار زمین فوتبال به وسعت جنگل فقط یک نفر جنگل‌بان دارند در نتیجه نمی‌توانند نظارت کامل بر جنگل‌ها داشته باشند. ما ترجیح می‌دهیم که پول‌های کشورمان را در جاها و مناطقی دیگر ببریم اما به فکر حفظ و نگهداری جنگل‌هایمان نباشیم. بد به حال کسانی که در نسل‌های آینده در این مناطق جنگل‌دار زندگی می‌کنند.

تا چه حد می‌توان به گزارش‌های غیر رسمی از تخریب جنگل‌ها و تاثیرات آن بر سیل‌های اخیر اعتماد کرد؟ مطرح شدن برخی اخبار مبنی بر اجرای طرح‌های کارشناسی نشده برای بهره‌برداری از جنگل‌ها در صورت صحت چه عواقبی در سطوح مختلف زیست محیطی، مدیریتی و اقتصادی دارد؟

بصیری: بیشترین سطح آبخیزداری ما مرتع هستند اما در خصوص آن کمتر حرف زده می‌شود، تخریب مراتع و جنگل‌ها بسیار موثر بوده و هست که تاثیرگذاری آن را در مناطق سیل‌خیز مشاهده کردیم. چنانچه جنگل و مرتع سالم باشند درصد بالایی از آب‌های ناشی از بارندگی‌ها در آنها نفوذ کرده و سرعت آب هم کاهش می‌یابد زیرا شدت حرکت آب‌ها فرسایش‌های خندقی و شیاری در مسیر خودشان ایجاد می‌کنند که آسیب‌های جبران‌ناپذیری همانند رسوب را متحمل خواهد کرد که در سیل‌های اخیر شاهد آنها بودیم. اگر در جنگل‌ها نفوذ آب و پوشش گیاهی را داشتیم درختان و مراتع هم مناسب بودند شاید میزان سیل 50 درصد کاهش می‌یافت.

نباید به هیچ‌وجه طرح‌های غیرکارشناسانه در جنگل‌ها به‌دلیل عواقب وخیم آنها احداث شود که یکی از آسیب‌های آن سیل‌های اخیر بود. با ارزشمند‌ترین ثروت هر کشوری خاک سطحی، زمین‌های کشاورزی، مراتع و جنگل‌ها است که ما اینها را تخریب کرده‌ایم. البته بیابان‌های کشورمان هم به‌دلیل چرای بیش از حد دام‌ها و خشکاندن بوته‌ها با کاهش سطح آب‌های زیرزمینی به تدریج در حال نابودی هستند زیرا با نابودی بوته‌های بیابان‌ها فرسایش بادی در سطح زمین سرعت می‌یابد، گردوغبار و ریزگردها در مناطق ایجاد خواهد شد.

کهرم: 100 درصد؛ بنده از کسانی بودم که در آن زمان در زمینه تخریب جنگل‌ها و تاثیرات آن بر سیل‌های اخیر صحبت‌هایی کردم. آبخیز در بالادست و مجاورت ابرها قرار دارد که به‌دلیل بارندگی‌های زیاد با وجود پوشش گیاهی و درخت این آب‌های روان با جذب در درختان حجم و سرعت آنها کاهش می‌یابد و خسارتی را هم متقبل نخواهند شد اما با نابودی این منابع قطرات باران با پیوستگی، شیب روان و انرژی بیشتری جاری شده و در پایین پل بتنی را هم تخریب می‌کنند. اگر ما جنگل‌هایمان را در حاشیه رودخانه‌ها حفظ کرده بودیم این سیل به این صورت آسیب وارد نمی‌کرد.

معمولا این طرح‌ها هیچکدام کارشناسی نشده است. طی سه سال گذشته طرح صیانت و تنفس از جنگل را به مجلس ارایه کردند، گفتند طرحی را اجرایی کنیم که به هیچ‌وجه برداشتی از جنگل‌های کشورمان نشود اما نمایندگان بهارستان نشین رای دادند که این طرح چهار سال آینده بهره‌برداری شود، چرا چنین صحبت‌هایی کردند، برای اینکه عده‌ای از یقه سفیدان که به جان جنگل‌های گرگان افتاده‌اند و دستشان در جنگل‌ها بود بتوانند تا چهار سال دیگر سودهای هنگفت خود را به دست آورند. یعنی این منافع شخصی و بهره‌برداری‌های غیرمسوولانه از جنگل ادامه یابد تا آقایان سیر شوند و آن زمان جنگل‌ها را حفظ کنند.

فکر می‌کنید بازدارندگی کافی برای تخریب جنگل وجود دارد و آیا این هزینه‌ها قابل جبران هستند؟

بصیری: خیر به هیچ‌وجه قابل جبران نیست تنها اقدام موثر جلوگیری از خسارت‌های فزاینده آینده است هنگامی که تخریب آغاز شود و منطقه‌ای را در بالادست برداشت کنیم سرعت آب‌ها آنقدر افزایش می‌یابد که با وجود جنگل در پایین بازهم سرعت آب کندتر نمی‌شود. بازدارندگی‌ها بسیار موثر هستند اما باید بخش‌نامه‌ها و دستورات به جدیت اجرا گردد اما سازمان جنگل‌ها و مراتع امکانات و عوامل لازم، کافی و قوی برای اجرای این اقدامات ندارد و در اختیارش هم نیست حتی بسیاری از مناطق مامور حفاظت منابع طبیعی ندارند.

با چنین شرایطی استخدام در منابع طبیعی را هم ممنوع کرده‌اند این مناطق به کارمندان فعال در عرصه با حقوق‌های مطلوب نیازمند است البته نه کارمند پشت میزنشین، اما متاسفانه هیچ‌ کدام آنها وجود ندارد.

کهرم: به هیچ‌وجه از نظر قانونی بازدارندگی کافی وجود ندارد، هنگامی که جنگل‌بانان افرادی خاطی را دستگیر کرده و به دادسرا می‌برند مسوولان دادسراها می‌گویند این افراد دنبال معیشت هستند، زمین دارند و مجبورند که از منابع بهره‌برداری کنند در نتیجه بازدارندگی برای حفظ جنگل‌ها نیست.

در بحث فرسایش خاک و تحلیل رفتن پوشش گیاهی در مناطق مختلف کشور به واسطه بهره‌برداری بی‌رویه، چه تدابیری در کوتاه مدت و میان مدت برای کند شدن و توقف این جریان وجود دارد؟

بصیری: در مرحله نخست باید جلوی تخریب‌ها را بگیریم و تحقیقات وسیعی با اقدام و عمل در زمینه احیای جنگل‌ها و مراتع اجرایی شود. یکی از اشتباهات در کشورمان ارایه طرح‌های بدون کارشناسی است که از همان ابتدا اشکالات آن رفع نمی‌شود و پس از 5 سال می‌گویم که این طرح یا پروژه موفق نبود.

زیربنای توسعه پایدار ابتدا فرهنگ و پس از آن محیط زیست و منابع طبیعی است باید به‌جای گسترش ساختمان، کارخانه، جاده و طرح‌های غیر کارشناسی به توسعه پایدار بازگردیم.

کهرم: فرسایش خاک قدرت زایندگی و رویش را از آن می‌گیرد و خاک فرسایش یافته می‌میرد. البته قسمت اعظم فرسایش خاک بر اثر پدیده جنگل‌زدایی ایجاد می‌شود. جنگل‌ها را قطع می‌کنیم، بعد خاک از پوشش گیاهی جنگل عریان می‌گردد و از بین می‌رود. این پدیده‌ها به صورت متوالی یکی پس از دیگری اتفاق می‌افتند.

پوشش گیاهی خاک در ایران باید بالاتر برود. اگر پوشش گیاهی مناسب باشد فرسایش خاک صورت نمی‌گیرد. در حال حاضر علوفه‌ای که توسط باران و برف رشد می‌کند توسط چهارپایان خورده می‌شود این چهارپایان خاک را خالی از پوشش گیاهی کرده و آن را فرسایش می‌دهند. تنها راه کوتاه‌مدت برای کاهش فرسایش خاک این است که باید به خاک زمان استراحت داد تا تقویت شود.

چه راهبردی می‌توان برای جلوگیری از روند تخریب در سطح شهروندی ارایه کرد؟ می‌توان به ایفای نقش جامعه مدنی در این مورد امیدوار بود؟

بصیری: اگر تشکل‌ها و انجمن‌های مردمی مناسب و آموزش دیده شکل بگیرد برای رشد مابقی مردم موثر خواهد بود زیرا با کسب آگاهی و اطلاعات شهروندان می‌توانند جلوی طرح‌ها و تخریب‌های غلط را بگیرند. ممکن است که دو یا چند کارشناس طرح‌های غلطی بدون اطلاع کسی ارایه دهند که حتی قانونی و اجرایی گردد بدون اینکه نظارتی بر آنها باشد.

برای نمونه "کشت در اراضی شیب‌دار" که طی سال گذشته در وزارت جهادکشاورزی مطرح شد. این پروژه را فردی که هیچ‌گونه تخصصی در رشته منابع طبیعی ندارد بدون کارشناسی ارایه کرده که در اراضی شیب‌دار کنار رودخانه‌ها درختانی بکارند و با پمپاژ غیرمجاز از رودخانه‌ها آنها را آبیاری کنند. چنین طرحی با وجود مخالفت شدید و بدون توجه به صحبت‌های جوامع علمی و انجمن‌هایی همانند مراتع، جنگل و خاک، در قانون برنامه ششم توسعه تصویب شده و به دنبال اجرای آن هستند و اکنون درصدد تصرف و تملکند و واگذاری‌ها را آغاز کرده‌اند.

کهرم: هر وجب از این خاك مال ما است كه در آینده آن را به فرزندانمان می‌دهیم. ما زمین را از پدرانمان به ارث نبردیم، بلكه آن را از فرزندانمان به امانت گرفته‌ایم. تلاش برای ایجاد و تغییر الگوهای فرهنگی می‌تواند زمینه‌ای باشد تا انسان از هرگونه بی‌مهری نسبت به طبیعت پرهیز كند و برای نجات از نابودی طبیعت گام بردارد. تخریب فضای سبز در كنار خشكسالی‌های به وجود آمده یك تهدید جدی است و به همین دلیل باید كوشید به منظور جلب مشاركت و همراهی مردم در مسیر نجات محیط زیست وارد عمل شد.

کلام آخر:

بصیری: در حال حاضر با وجود شرایط فعلی به آخر دره نرسیده‌ایم اما وسط روبه پایین هستیم. در نخستین گام باید تخریب‌ها را متوقف کنیم و در گام‌های بعدی با عمل و ورود به عرصه اقدامات را اصلاح و اشتغال‌زایی را ایجاد کرده و با کنترل هزینه‌ها نظارت اجرایی، عملی، برای احیای منابع طبیعی، خاک و حتی آب انجام دهیم. در این شرایط آب‌ها بدون رسوب مطلوب خواهند شد زیرا رسوب‌ها به سد‌های نامناسب و ناحق که با تمام هزینه‌ها در کشورمان ساخته شده آسیب‌های شدیدی وارد می‌کنند. آبخیزداری این نیست که بند بزنیم و جلوی رسوبات را بگیریم باید در ابتدا پوشش گیاهی و عدم فرسایش خاک‌ها را حفظ کنیم.

کهرم: در زیر جنگل‌ها آب انباری عظیم وجود دارد که با نابودی جنگل‌ها علاوه بر از بین رفتن این منبع با ارزش و عظیم، خاک و حیات وحش کشور نیز نابود خواهد شد. باید هرچه سریع‌تر جلوی تخریب این جنگل‌ها گرفته شود. چنانچه تصمیم بگیرند از این به بعد با جنگل‌ها کاری نداشته باشند تمام این طبیعت برخواهد گشت.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

  • یادداشت
  • گفتگو

خبر خوان

پربازدیدترین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

قیمت ارز

قیمت طلا

قیمت سکه

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس