• چهارشنبه 13 تير 1403
  • الأربعاء 27 ذو الحجة 1445
  • Wednesday 03 July 2024
اجتماعی

دروغ هايي که به خودمان مي گوييم

   17 مرداد 1395  357

- من وقتي از خانه بيرون مي روم حسابي آرايش مي کنم، ولي وقتي خانه هستم نه، به نظرم ضرورتي ندارد، شوهرم من را همينجوري پسنديده، دليلي ندارد کلي هزينه روي دست خانواده ام بگذارم.

- خانم من حتي براي من هم سعي نمي کند زيباتر جلوه کند، يعني وقتي براي اين کارها ندارد از صبح سر کار است، البته محل کارمان يکي نيست، وقتي هم مي رسد به خانه تا نيمه شب به خاطر شستن و پختن و کار خانه سر پاست.

البته اين يک استدلال خوش بينانه است، راستش من خيلي ناراحتم چون فکر مي کنم او از زندگي با من راضي نيست.

نظر شما چيست؟ آيا دليل رفتار و افکار اين خانم و آقاي محترم همين است که بيان کرده اند؟ اين سوالي است که در هر زمان براي هر يک از ما نيز مي تواند محلي از طرح داشته باشد.

آيا علت انتخاب لباسهاي مارک دار گران قيمت صرفاً زيبايي آنهاست؟ آيا علت به همسري برگزيدن يک زن يا مرد معتاد عشق است؟ اشتباه نشود. ما در اين مقاله به دنبال قضاوت کردن درباره ديگران نيستيم.

بلکه مي خواهيم با اندکي تأمل بيشتر در علت رفتارهاي مان از خودمان، خود خود واقعي مان شناخت بيشتري پيدا کنيم.

راحت بگويم، اين مقاله فراخواني عمومي به اين موضوع است: «بياييد به خودمان دروغ نگوييم». عنوان اين فراخوان نبايد به کسي بر بخورد، چرا که ما انسانيم و مي دانيم که انسان استاد خودفريبي است و به تجربه موقعيت هايي را در زندگي دريافته

ايم که چيزهاي غلط را براي خود درست نمايانده و از پذيرش چيزهاي درست امتناع کرده ايم.



خود فريبي، دروغ گفتن به خود است و وقتي اتفاق مي افتد که ما به جاي يک دليل واقعي يک دليل ديگر را که در کوتاه مدت کمتر آسيب زاست براي رفتار خود در نظر مي گيريم.

اين پديده که در طولاني مدت ما را به سمت نابودي مي کشاند به صورت ناهشيار اتفاق مي افتد يعني ما بدون اينکه آگاه باشيم به خودمان دروغ مي گوييم.

با توجه به اين مساله چطور مي توانيم بفهميم که براي مثال همين حالا در مورد يک مساله اي با خودمان صادق هستيم يا خير؟

بهترين راه براي تشخيص اينکه آيا داريم به خودمان دروغ مي گوييم يا نه خود مشاهده گري است، اين به آن معناست که بدون قضاوت، تمام توجه مان را به خودمان معطوف کنيم و با پرسيدن سوالاتي از خود، انگيزه ها و علل دروني رفتارهايمان را شناسايي کنيم.

خود مشاهده گري سه حيطه را در بر مي گيرد:

1- مشاهده هيجانهاي خود

گاهي ما سريعاً به رفتارهاي ديگران واکنش هيجاني نشان مي دهيم آن هم به صورتي که با مختصات آن رفتار و همينطور ويژگيهاي شخصيتي عامل آن رفتار تناسبي ندارد.

براي مثال در يک مهماني يکي از آشنايان را مي بينيم که به عنوان فردي خوش معاشرت معروف است اما از ما به سادگي مي گذرد.

اما ما به همين سادگي از او نمي گذريم بلکه به سر وقتش مي رويم و به بياني تند (که نشانه هيجان خشم است) بي محلي او را تلافي مي کنيم.

شايد در آن موقع اين طور فکر کرده ايم که او آدمي است که هميشه دوست داشته من را تحقير کند، اما وقتي به کميت و کيفيت هيجان خود توجه مي کنيم مي بينيم که اين ما هستيم که هميشه وقتي او را مي بينيم يا حتي وقتي که مي شنويم او هم به مهماني خواهد آمد احساس بدي پيدا مي کنيم.

و وقتي بيشتر به خودمان توجه مي کنيم متوجه مي شويم که او مثلا شبيه کسي است که خاطره دردناکي را در گذشته براي مان ايجاد کرده است، به عبارت ديگر مي فهميم که ريشه اين احساس بد به خودمان و مسایل حل نشده اي که از گذشته با خود حمل مي کنيم بر مي گردد نه به آن فرد.



با توجه به اين واقعيت وقتي ما نسبت به چيزي يا کسي واکنش هيجاني فوري و نامتناسب نشان مي دهيم لازم است مکث کنيم و از خودمان بپرسيم: اين هيجان چيست؟ آيا اين هيجان واقعا به موقعيت فعلي مربوط است يا اينکه موقعيت فعلي چيزي را در من زنده کرده است که از گذشته حل نشده باقي مانده است؟

2-مشاهده افکار خود

ما مي خواهيم باور کنيم که افکار ما بازتاب درستي از واقعيت هستند و در نتيجه درباره همه چيز حق با ماست.

اما واقعيت برعکس است، متاسفانه بسياري از افکار ما نادرست هستند.

اين افکار گاهي بسيار منفي مي شوند مانند "من فکر مي کنم که همسرم از زندگي با من راضي نيست چون همسر قبلي ام به همين دليل از من جدا شد".

گاهي هم به شکل افراطي مثبت مي-شوند مانند "با اينکه معتاد است اما مي تواند شگفت انگيزترين آدمي باشد که در تمام عمر ديده ام".

اين افکار نادرست در واقع آينه واقعيتهاي تلخي هستند که به طور ناهشيار مي خواهيم آنها را نديد بگيريم، با توجه به اين واقعيت وقتي متوجه مي شويم که تفکر ما افراطي يا غير منطقي است، لازم است مکث کنيم و از خودمان بپرسيم: "من در مورد همسرم چطور فکر مي کنم؟ بسيار خوب؟ يا بسيار بد؟ آيا افکار من افراطي يا تفريطي نيستند؟ آيا من براي توجيه افکار فعلي ام به تجربه هاي گذشته خود متوسل شده ام؟"

3-مشاهده رفتار خود

ما رفتارمان هستيم نه آن چه که تصور يا ادعا مي کنيم، اگر به خودمان قبولانده ايم که فرد خوش قولي هستيم اما هر وقت به همسر بيمارمان قول مي دهيم که او را در معاينه ماهيانه اش همراهي کنيم فراموش مي کنيم يا دير مي رسيم بايد بپذيريم که با خودمان صادق نبوده ايم.

بنابراين وقتي متوجه مي شويم که رفتارمان با کسي که مي خواهيم باشيم يا ادعا مي کنيم هستيم سازگار نيست لازم است مکث کنيم و از خود بپرسيم: "چرا من اينطور رفتار مي کنم؟ چه چيز رفتار مرا بر مي انگيزد؟ من چه چيزي را درباره رفتارم نمي خواهم بپذيرم؟ و چرا؟"


انتخاب صداقت

ما نمي توانيم با ديگران صادق باشيم مگر اينکه در وهله اول با خودمان صادق باشيم، لازمه صداقت داشتن با خود اين است که هر روز به هيجانات، افکار و رفتارهاي خود بينديشيم و شجاعانه با برخي واقعيتهاي تلخ در مورد خود مواجه شويم و بخواهيم تا بدانيم که واقعاً کيستيم ، فقط در اين صورت است که مي توانيم به خودمان فرصت تغيير بدهيم.

گردآوري توسط سرگرد جواد درستكار رئيس مركز اطلاع رساني پليس اصفهان

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پیشنهاد سردبیر

  • یادداشت
  • گفتگو

خبر خوان

پربازدیدترین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

قیمت ارز

قیمت طلا

قیمت سکه

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس