• چهارشنبه 6 تير 1403
  • الأربعاء 20 ذو الحجة 1445
  • Wednesday 26 June 2024
اجتماعی

شبکه های اجتماعی

   22 شهریور 1394  482

(قسمت اول)

گروه استان ها- امروزه دنياي اينترنت از وبگاه‌هاي ثابت، به نوع جديدي از اينترنت که مي‌توان آن را اينترنت محاوره‌اي ناميد تغيير يافته است، تا آنجا که اينترنت قديمي را «وب 1» و اينترنت جديد را «وب 2» ناميده‌اند.

  به گزارش پايگاه خبري پليس _امروزه دنياي اينترنت از وبگاههاي ثابت، به نوع جديدي از اينترنت که ميتوان آن را اينترنت محاورهاي ناميد تغيير يافته است، تا آنجا که اينترنت قديمي را «وب 1» و اينترنت جديد را «وب 2» ناميدهاند. پروژة نوظهور «وب 2» که اجازه ورود و مشارکت فعال را با محوريت ارتباطات دوسويه فراهم آورده است، «رسانة اجتماعي» نام دارد. دليل اين نامگذاري سرشت اجتماعي اين رسانه جديد است. برخي از صاحبنظران به جاي استفاده از واژة رسانههاي اجتماعي با توجه به کاربرد شبکهاي اين دست از رسانهها، استفاده از واژة «شبکههاي اجتماعي» را ترجيح ميدهند. اين واژه امروزه عمدتا براي ناميدن پايگاه هاي اينترنتي به کار ميرود که افراد با عضويت در آنها امکان دستيابي به اطلاعات ساير اعضا، آشنايي با علايق آنها، به اشتراکگذاري توليدات متني، صوتي و تصويري و نيز تشکيل گروههايي بر اساس علايق مشترک با برخي از ديگر اعضاي پايگاه را پيدا ميکنند. اقبال کاربران به شبکههاي اجتماعي به اندازهاي بوده است که سال 2010 ميلادي به نام سال شبکههاي اجتماعي نامگذاري گرديد.

 

شبکههاي اجتماعي در دنياي کنوني محبوبيت زيادي يافتهاند به گونهاي که اعضاي آن با آنها خويشاوندان، دوستان، همکاران و حتي افراد ناشناس رابطه برقرار ميکنند. به عبارتي ديگر، اين شبکهها به درون خانواده ها و زندگي خصوصي کاربران راه يافته است. از اين رو بسياري از مناسبات انساني افراد را زير تأثير خود قرار داده است. يافته هاي پژوهشهاي اجتماعي در ايران نشان ميدهد که جوانان بيشترين و مهمترين کاربران از اينترنت در ايران هستند. استفاده از اينترنت نه تنها مهمترين فعاليت آنان در اوقات فراغت به حساب ميآيد بلکه بيشتر جوانان وقت قابل توجهي را به استفاده از شبکههاي اجتماعي اينترنتي اختصاص ميدهند. آمارهاي متعدد موجود از تعداد کاربران اينترنت در ايران و ايرانياني که در شبکههاي اجتماعي مجازي مانند فيسبوک و توييتر و ... عضويت يافتهاند، نمايانگر گسترة حضور خيره کنندة رسانه هاي اجتماعي در ميان جامعه ايراني است. اين مقاله در دو قسمت تدوين شده كه در اين قسمت درمورد آسيب هاي شبكه هاي مجازي از جمله:آسيبهاي سياسي امنيتي آسيبهاي فرهنگى، آسيبهاي خانوادگي مي پردازيم .

شبکه هاي مجازي و آسيبهاي پيش رو

 گسترش شبکههاي اجتماعي مانند هر نوآورى ديگر به ايجاد دگرگونى ‏هايى در جنبه‏هاى مختلف زندگى انجاميده است و در كنار دستاوردهاى انكارناپذير مثبت در زمينه‏هاى گوناگون، پيامدهاي ناخوشايندي نيز به همراه داشته است. ايجاد ارتباطات گروهي و ميانفردي، تشکيل اجتماعات مجازي، اطلاعرساني و تبادل اطلاعات و نظرات، از آشناترين کارکردهاي اين شبکه ها هستند. کاربران اينترنتي از راه عضويت در اين شبکه ها ميتوانند پروفايلها و صفحههاي شخصي براي خود بسازند. شبکه هاي اجتماعي از زنجيرة به همپيوستهاي از پروفايلها تشکيل شدهاند و اعضا ميتوانند در اين محيط با دوستانشان در ارتباط باشند. کاربران ميتوانند دوستان و آشنايان قديميشان را در شبکههاي اجتماعي بيابند، دوستان جديدي پيدا کنند و همچنين دوستان بيرون از اين فضا را براي پيوستن به شبکه هاي اجتماعي دعوت کنند. اين اقدامات کليشه اي و روزمره، در پشت ظاهر بي خطر و آرام خود، آسيبهاي فردي و اجتماعي فراواني در پي داشته است.

1. شبکههاي اجتماعي و آسيبهاي سياسي ـ امنيتي

قرار دادن اطلاعات حريم خصوصي کاربران در اختيار دولت ها و شرکت هاي تجاري، هميشه يکي از موضوعهاي بحثبرانگيز حوزة اينترنت و به خصوص شبکههاي اجتماعي بوده است. برخي معتقدند که اين شبکهها در عمل مراکز جاسوسي پر زرق و برق آمريکا هستند. در واقع آمريکا با کمترين هزينه ميتواند هم نظرسنجي خوبي از جوامع داشته باشد و هم اينکه جهت جريان افکار عمومي را رصد کند. جوليان آسانژ موسس وب سايت ويکي ليکس درباره يکي از معروفترين شبکه هاي اجتماعي ميگويد: «فيسبوک تنفرآميزترين ابزار جاسوسي است که تاکنون خلق شده است. هرکس که نام و مشخصات دوستان خود را به شبکة اجتماعي فيسبوک اضافه ميکند بايد بداند که به شکل رايگان در خدمت دستگاههاي اطلاعاتي آمريکاست و اين گنجينةاطلاعاتي را براي آنها تکميل ميکند.» به اعتقاد آسانگ، موضوع اين نيست که فيسبوک را دستگاه هاي اطلاعاتي آمريکا هدايت ميکنند. مسئله اين است که دستگاه هاي اطلاعاتي آمريکا ميتوانند با روش هاي حقوقي و يا سياسي، اين شبکه اجتماعي را زير فشار قرار دهند. رويدادهاي سياسي سال هاي اخير از انتخاب باراک اوباما به رياست جمهوري آمريکا گرفته تا ناآرامي هاي پس از انتخابات جمهوري اسلامي ايران، همگي کم و بيش متأثر از فعاليتهاي کاربران شبکههاي اجتماعي بودند. انقلاب ها و خيزش هاي اجتماعي در کشورهاي عربي در چند ماه اخير نيز نمونهاي از کارکردها و آسيبهاي سياسي اين شبکهها را بازنمايي ميکند.

جنبشهاي اجتماعي جديد و هويتهاي دگرخواهانه، از مهمترين جنبه هاي نرمافزاري تهديد امنيت ملي هستند. اين جنبشها تلاش دارند، تا با تکنولوژيهاي ارتباطي جديد و تغييرات اجتماعي، سياسي و فرهنگي سازگار شوند. در برخي مواقع، شبکههاي اجتماعي به عنوان سربازان جديد جنگ نرم دولتهاي غربي، اقدامات خود را به فضاي واقعي جامعه نيز سرايت داده، هماهنگي و سازماندهي تجمع هاي سياسي و اعتراضي را بر ضد دولتِ هدف بر عهده ميگيرند. بخش عمده اي از رخدادهاي اعتراضآميز ايران، طي ماه هاي پس از انتخابات رياست جمهوري دهم، در فضاي سايبر ساماندهي شد. پوشش غيرواقعي خبري اغتشاشها و دعوت به تجمعهاي غيرقانوني، توهين و فحاشي، دخالت آشکار بعضي سياستمداران و دولتمردان غربي در امور داخلي ايران و دامن زدن به ناآرامي هاي موجود، از جمله نمونه هاي کاربرد شبکههاي اجتماعي مجازي عليه امنيت کشورمان است.

فيسبوک نقش مهمي در گردآوري کمک و حمايت براي معترضان داشت. ايرانيان همچنين از توييتر براي لينک دادن به وبلاگ ها و صفحات وبي که حاوي عکسها و ويديوهاي معترضان بود، استفاده ميکردند. به گفته رابرت فايرز، مدير مرکز برکمن، «ماهيت غيرمتمرکز ابزارهايي چون توييتر کنترل آنها را براي دولت مشکل ميسازد. زيرا داراي منابع اطلاعاتي بيشماري هستند که مسدودکردن آنها موجب بدنامي و واکنش جمعي در افکار عمومي ميشود. بنابراين ميتواند تقش مهمي در سازماندهي به اعتراضهاي جمعي داشته باشد.»

2. شبکههاي اجتماعي و آسيبهاي فرهنگى

 در آسيبشناسي شبکههاي اجتماعي و در بررسى كاركردهاى ناخوشايند آن، درنظرگرفتن انگيزه‏هاى پنهان نهفته در پشت صحنة شبکههاي مجازي و هدف‏هايى كه گردانندگان آن دنبال مىكنند، اهميت ويژه‏اى دارد. يكى از حوزه‏هاى پژوهشى در اين زمينه، رويكردى است كه با عنوان «امپرياليسم فرهنگى» يا «امپرياليسم رسانهاي» شهرت دارد. بر اساس اين رويكرد، يكى از كاركردهاى منفى شبکههاي مجازي، سلطة فرهنگى است. سلطة فرهنگى عبارت است از مبادلة يك سوية عناصر و پديده‏هاى فرهنگى. بر اساس اين نظريه، رسانه‏هاى گروهى از جمله شبکههاي مجازي، از سياست دقيقى پيروى مى‏كنند كه قدرت‏هاى سياسى و اقتصادى جهان تدوين كرده‏اند.

به تعبير هربرت شيلر، واژة امپرياليسم فرهنگى، نشان دهندة نوعى نفوذ اجتماعى ‏است كه از طريق آن، يک كشور، تصورها، ارزش ها، معلومات، هنجارها، رفتارها و سبك زندگى خود را به كشورهاى ديگر تحميل مى‏كند. در واقع الگوى «امپرياليسم فرهنگى» مسئلهاي اساسى در رسانه‏ هاى گروهى از جمله شبکههاي مجازي مبتني بر اينترنت است و به همگنسازى جامعة مخاطب مى‏انجامد. بر اساس اين ديدگاه، اينترنت به نحو عام و شبکه هاي مجازي به طور خاص، در جهت سلطة فرهنگى و ترغيب به ارزشها و هنجارهاى عمدتاً غيرمذهبى عمل مى‏كنند.

قدرت‏هاى مهم سياسى و اقتصادى، به ويژه آمريكا، برنامه‏ هاى حسابشده‏اى براي بهره‏ گيرىاز شبکههاي اجتماعي مجازي براى نفوذ و سلطة فرهنگى بر كشورهاى ديگر دارند. كاخ سفيد در پنجم ژانويه 2000 م. بيانيه‏اى را با عنوان «استراتژى امنيت ملى در قرن جديد» منتشر كرد؛ در اين بيانيه، افزون بر يادآورى منافع حياتى آمريكا، از اينترنت به عنوان مهمترين ابزار ديپلماسى مردمى نام برده و تصريح شده است كه «برنامهريزى ما بايد به گونه‏اى باشد كه توانايى ما را براى اطلاعرسانى و تأثيرگذارى بر ملتهاي ديگر در جهت منافع آمريكا تقويت كند.» بى‏ گمان اين سياست مى‏ تواند آسيب‏هايى را براى ملت‏هاى جهان، به ويژه كشورهاى اسلامى در پى داشته باشد؛ زيرا بسيارى از مردم آنچه را در شبکههاي مجازي مى‏بينند به عنوان معيار مى‏پذيرند. از اين رو، خوگرفتن به شبکههاي مجازي سبب مى ‏شود افراد، فرهنگ غربي را الگو قرار داده و سبک زندگي خود را با آن تطبيق دهند.

3. شبکههاي اجتماعي و آسيبهاي خانوادگي

در کنار تاثير مثبتي که شبکه هاي اجتماعي بر کاهش دادن فاصله ها و رشد اطلاع رساني داشته اند، از سوي ديگر مشاهده ميشود که موجب کاهش ارتباط رو در رو و فيزيکي انسانها نيز شدهاند. مطالعات حاکي از آن است که کاربران شبکههاي اجتماعي کمتر به ديدار دوستان و بستگان خود مي روند و به جاي آن به صورت برخط و يا با گذاشتن پيام با آنها ارتباط برقرار ميکنند، کمتر با اعضاي خانواده خود صحبت ميکنند و همچنين هنگامي که در کنار اعضاي خانواده خود هستند کارها و فعاليتهاي شخصي خود را در شبکههاي اجتماعي پيگيري ميکنند. به اين ترتيب شبکههاي اجتماعي تغييرات بنيادين در سبک زندگي و فرهنگ جوامع مختلف ايجاد ميکنند و توانستهاند بر الگوي روابط خانوادگي افراد تاثير بگذارند.

الف. در حوزة روابط همسران

برخي محققان اظهار داشته اند که شبکههاي اجتماعي تاثير نسبتا زيادي بر آمارهاي طلاق داشته اند. نسبتهاي طلاق رو به افزايش است و شواهدي در دست است که نشان ميدهد شبکههاي اجتماعي نظير فيسبوک و ماي اسپيس زمينه هايي براي عدم پايبندي به ازدواج فراهم آورده اند و به آمارهاي بالاتر طلاق راه مي برند. برخي معتقدند که وابستگي به شبکههاي اجتماعي، آسيبهايي نظير ازدواج اينترنتي، طلاق و ازهمپاشيدگي خانواده را در کشورهاي مختلف جهان از جمله آمريکا و انگليس به گونة چشمگيري افزايش داده است. آمارها در ايالات متحده نشان ميدهد که در سال 2011 حداقل يک زوج از هر پنجاه زوج متاهل، آشناييشان از طريق پايگاه هاي شبکههاي اجتماعي شکل گرفته است؛ در عين حال چهار مورد از هر پنج مورد وکلاي مشاور در امور طلاق در آمريکا نيز گفتهاند که شاهد افزايش در موارد طلاق مرتبط با شبکههاي اجتماعي بوده اند. علاوه بر اين، سايتهاي شبکههاي اجتماعي پيشگفته، همسران ناخشنود را وسوسه ميکند تا در جستجوي افراد ديگري (نظير دوستان، همکلاسي هاي سابق، دوستان صميمي دوران کودکي، يا دوستان جديد) برآيند که بالقوه زمينة خيانت به همسران کنوني افراد را فراهم و بر ضد نهاد خانواده عمل ميکند.

ب. در حوزة روابط والدين و فرزندان

پديده شبکه هاي اجتماعي، خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان را زير تأثير خود قرار داده است و در عين حال موجب بروز نگرانيهايي در ميان والديني شده است که به واسطه نداشتن سواد رسانهاي مدرن، از دنياي نسل جوان دور افتادهاند. اين در حالي است که با توجه به گسترش روزافزون شکاف نسلي در شرايط عدم امکان گفتگو يا مفاهمه با نسل جديد، نگاه و نگرش منفي در ميان والدين به رسانههاي جديد و شبکههاي اجتماعي شدت مييابد. شبکه هاي اجتماعي شيوة تعامل فرزندان با والدين را نيز دگرگون کرده است. بر اساس تحقيقاتي که پيرامون رابطة فرزندان و والدين آنها در فيسبوک انجام شده است، در حاليکه در سنين سيزده تا هفده سالگي، 65 درصد نوجوانان براي والدين خود درخواست دوستي ارسال ميکنند، در سنين بالاتر، اين ميزان به 40 درصد کاهش پيدا ميکند. همچنين در ارسال نظر معمولاً اين والدين هستند که ارتباط را آغاز ميکنند و اين رابطة يکسويه با افزايش سن فرزندان افزايش پيدا ميکند. با وجود محدوديت هاي سني براي دسترسي به برخي امکانات شبکههاي اجتماعي، کودکان و نوجوانان با انتخاب سنهاي بالاتر در شبکههاي اجتماعي ثبت نام کرده و فعاليت مي کنند، بدين ترتيب کودکان وارد دنيايي مي شوند که پيش از اين بزرگترها نيز تجربه زندگي در آن را نداشته اند.

 

 شبكه هاي اجتماعي (قسمت دوم)

 

4. شبکه هاي اجتماعي و آسيب هاي رواني ـ رفتاري

 

سير تحولات اجتماعي در دنياي معاصر گوياي آن است که چهره بيماري ها و اختلال هاي در حال دگرگوني است، به نحوي که تا سال 2020 منشأ برهم زنندة سلامت در جهان، نه مشکلات جسمي، بلکه اختلال هاي و بيماري هاي رواني، رفتاري و اجتماعي خواهد بود. بنا بر پژوهش‏هاى صورت گرفته در زمينه اينترنت و شبکه هاي مجازي، فرهنگ حاكم بر اينترنت، پيامدهاى منفى بر سلامت روان و رفتار انسان ها دارد.

الف. اعتياد به شبکه هاي مجازي

 اگر بپذيريم كه هر چيزى مى‏تواند جنبه اعتيادآور و بيمارگونه به خود بگيرد، در اين صورت كاملاً منطقى خواهد بود كه از اعتياد به شبکه هاي مجازي سخن بگوييم. «وابستگي روزافزون مخاطبان به شبکه هاي اجتماعي و صرف کردن زمان هاي طولاني براي انتشار پست، بازنشر پست هاي سايرين، لايک کردن و امتحان کردن ساير قابليت هايي که شبکه هاي اجتماعي در اختيار آنها قرار مي دهند، نوعي از اعتياد اينترنتي به نام اعتياد به شبکه هاي اجتماعي را به وجود آورده است. اعتياد به شبکه هاي اجتماعي پيامدهاي روحي متفاوتي براي کاربران دارد، افسردگي، خجالتي شدن، گوشه گيري و تمايل به دوري از اجتماع و کاهش اعتماد به نفس از جمله اين عوارض است.

 نبود روابط پايدار و صميمى با ديگران، نداشتن اعتماد به نفس و به طور كلى، شكست در عرصه‏ هاى گوناگون زندگى، زمينه را براى اعتياد افراد به اينترنت فراهم مى‏كند. نتايج پژوهش يانگ (1997م.) در اين زمينه نشان داد که يكى از دلايل مهم اعتياد به اينترنت در افرادى كه روابط عمومى كمترى دارند، به دست آوردن حمايت‏هاى اجتماعى است. حمايت اجتماعى با ارتباط هاى اينترنتى زودتر و آسان‏تر به دست مى‏آيد. با ورود به شبکه هاي اجتماعي و به ويژه «اتاق هاي گپ» نوعى آشنايى و همدلي يا همدردي ميان کاربران، پديد مى‏آيد كه داراى ارزش ها، معيارها، زبان، نشانه‏ ها و نوآورى‏ هاى ويژه اي است و همگان با اين هنجارها همنوايى مى ‏كنند. در اين فضا، بسيارى از اطلاعات شخصى، ميان افراد رد و بدل مى‏شود، بدون اينكه احساس ترس، طرد شدن و در معرض داورى بودن وجود داشته باشد. ايجاد اين نوع ارتباط، در پيدايش احساس حمايت اجتماعى موثر است.

 برخي پژوهشگران اعتياد به اينترنت را يكى از آسيب‏هاى روان شناختى بسيار زيانبخش مى‏دانند كه كنش ورى بهنجار و سلامت روانى فرد را در جنبه‏ هاى مختلف مختل مى‏كند. شماري از پيامدهاى منفى اعتياد به شبکه هاي اينترنتي بر اساس يافته‏ هاى گلدبرگ عبارتند از:

l دگرگونى ‏هاى شديد در سبك زندگى به منظور گذراندن زمان بيشترى در شبكه

l كاهش كلى فعاليت‏هاى بدنى

l بى‏توجهى به سلامت فردى و در نتيجه، پرداختن به سرگرمى ‏هاى اينترنتى

l دور شدن از فعاليت‏هاى مهم زندگى

l كمبود خواب و يا تغيير الگوهاى خواب، براى گذراندن زمان بيشترى در شبكه

l كاهش معاشرت و در نتيجه، از دست دادن دوستان

l غفلت از خانواده

l بى‏ توجهى به مسئوليت‏هاى شغلى و شخصى

 

ب. افسردگى و انزواى اجتماعى

 اساسا يكى از كاربردهاى اصلى شبکه هاي مجازي، برقرارى ارتباط اجتماعى با ديگران است. با اين حال بسيارى از گزارش‏ها حاکي از آن است که شيوه‏هاى گوناگون ارتباط از طريق اينترنت، در پايين ترين سطح کيفي قرار مى ‏گيرند. ارتباط در فضاى مجازى، عموما بر متن استوار است و بنابراين، از نشانه‏هاى بصرى و شنيدارى در تعامل‏هاى رودررو بى‏ بهره است. بسيارى از روان شناسان اين نگرانى را داشته‏اند كه آسانى ارتباط هاى اينترنتى، چه بسا افراد را وادارد تا زمان بيشترى را به تنهايى بگذرانند؛ به صورت بر خط با غريبه‏ها صحبت كنند و ارتباط سطحى برقرار سازند و اين كارها را به قيمت از دست دادن گفتگوهاى رودررو و ارتباط هاى فاميلى و دوستانه انجام دهند. پژوهشگران در پژوهشي درازمدت دو ساله دربارة كاربران اينترنت، به اين نتيجه دست يافتند كه استفادة فزاينده از اينترنت با كاهشارتباط خانوادگى و شركت در محافل اجتماعى محلى همراه است. افزون بر اين، شركتكنندگان در اين پژوهش، به انزواى اجتماعى و افسردگى دچار شده بودند.

به گفته برخي صاحب نظران «واقعيت مجازي ايده آل و فضاي سايبر بايد توانايي اين را داشته باشد که کاربر را به فراسوي واقعيت دنياي واقعي ببرد.» در نتيجه «فضاي واقعي به پسزمينه رانده ميشود و مجاز اهميت مي يابد.» حال آنکه تعاملات انساني، همدردي ها و گفتگوي چهره به چهره نيازهاي انساني هستند که فقط در دنياي حقيقي حاصل مي گردند. حضور در شبکههاي اجتماعي مجازي، اين موقعيت را فراهم ميکند که افراد بتوانند به تنهايي اما در کنار هم، دست به کنش هايي بزنند که تا حد زيادي فردي است و به تنهايي صورت ميگيرد، اما ضمنا به همراه ديگران و به طور دسته جمعي انجام ميشود؛ بدون آنکه تنهايي هيچ کس خدشه دار شود. در واقع چنين به نظر ميرسد که شبکههاي اجتماعي در بسياري از مواقع و براي اين گروه از اعضايش به عنوان فضايي جمعي و محيطي براي بودن افراد در کنار هم به کار گرفته نميشود. بلکه بيشتر، فضايي است براي پرداختن به «خود» است يا دستکم، چنين فضايي را شکل ميدهد و در اختيار کاربران و اعضايش قرار ميدهد. شکل غالب حضور در شبکههاي اجتماعي، گشت و گذار در صفحه ها و تماشا و مطالعه محتواها و واکنش به آنها (اما به تنهايي) است. به عبارت ديگر حضور در اين شبکههاي مجازي توسط اينگونه افراد با تنها بودن اما در کنار يکديگر بودن همراه است؛ نوعي تنهايي که ميتوان آن را «تنهايي جمعي» ناميد.

ج. اختلالهاي جنسي و روابط نابهنجار

 يكى از آسيبهاي شايع شبکههاي اجتماعي، اشاعه فحشا، بى بندوبارى اخلاقى و تحريك جنسى است. مارك لاسر معتقد است در حال حاضر، اينترنت به دليل داشتن سه ويژگى «دسترسي آسان»، «هزينه اندک» و «ناشناس ماندن کاربر»، به يكى از مهم‏ترين منابع اشاعة هرزه‏نگارى تبديل شده است. همچنين يافته‏هاي علمي نشان مى‏دهد «گمنامى» و «نامرئى بودن»، دو عامل اصلى بازدارى‏زدايى در شبکههاي اجتماعي است. در بسيارى از محيطهاى اينترنتى، افرادِ ديگر نمى‏توانند شما را ببينند. نامرئى بودن اين جرأت را به افراد مى‏دهد كه به جاهايى بروند و كارهايى بكنند كه در خارج از اينترنت نمى ‏كردند. افراد در اينگونه ارتباطها، نگران اين نخواهند بود كه از سوى ديگران تهديد شوند؛ زيرا هر كارى كه انجام دهند، گمنام خواهند ماند.

با نظر به همين شرايط آزاد و بى قيد و شرط در اينترنت، به تازگى شاهد شكل‏گيرى نوعى رابطه‏ هاى عاشقانه و جنسى از طريق شبکههاي مجازي هستيم كه در اصطلاح از آن به «سكس مجازى» ياد مى‏شود. سكس مجازى، موضوع جديدى است كه افراد مى‏توانند همديگر را در فضاى اينترنت ببينند و بدون تماس جسمانى، رابطه عاشقانه و سكسى را تجربه كنند. بى شك شكل‏گيرى چنين شرايطى در شبکههاي اجتماعي مى‏تواند نقطه آغازى براى انقلاب ديگرى در عرصه اخلاق جنسى باشد. بر اساس برخى پژوهش‏ها، سكس مجازى مى‏تواند به كابوسى تبديل شود و افراد را وا دارد تا خانه و كاشانه خود را در جستجوي شخص دلخواهش رها كند. با وجود چنين شواهدى است كه مى‏توان شبکه هاي مجازي را عامل ترويج انحراف‏هاى اخلاقى در جامعه، به ويژه براى نسل جوان دانست.

 

 

تهیه و تنظیم: معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان (اداره اطلاع رسانی)

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پیشنهاد سردبیر

  • یادداشت
  • گفتگو

خبر خوان

پربازدیدترین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

قیمت ارز

قیمت طلا

قیمت سکه

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس