شناخت هيجانات منفي مانند خشم و راهكار مقابله با آن يكي از اساسيترين مهارتهايي است كه نياز به آموختن آن در دنياي پر مشغله و استرسزاي امروزي بيش از هر زماني احساس ميشود، طوري كه محققان علوم روانشناسي و روانپزشكان آموختن اين مهارت را براي تمام افراد در سنين مختلف، نياز ضروري ميدانند.
لزوم مديريت خشم چيست؟
خشم، در واقع حالتي از خلق است كه بسته به منبع استرسور از يك ناراحتي ساده تا عصبانيت شديد در حال تغيير است. اكثر افراد تجربه خشمگين شدن را با درجات متفاوت دارند، اما تعداد كمي از آنها شيوههاي مقابله با خشم را آموخته و به كار ميگيرند. اين در حالي است كه درصد زيادي از افراد به مشكلاتي همچون پرخاشگري و هيجانات منفي مبتلا هستند، بدون اينكه از اين قضيه آگاه باشند. مثلا در كودكان بيش فعال يا زنان مبتلا به پرخاشگري منفعل، ابراز نارضايتي و عصبانيت به صورت رفتارهايي مانند لجبازي، كارشكني، مانعتراشي و ناكفايتي در كارها تظاهر پيدا ميكنند.
در حالت كلي افراد حساس با خلق تحريكپذير، يعني حالتي كه فرد با كوچكترين مشكلات ناراحت شده و به خشم ميآيد بايد تكنيكهاي مديريت خشم را بياموزد. همچنين افرادي كه مرتب درگيري فيزيكي دارند در هنگام خشم با پرتاب كردن يا شكستن وسايل اطرافشان وحشت ايجاد ميكنند، در برقراري رابطه با ديگران ضعف دارند، دوستانشان را از دست ميدهند، مواد مخدر مصرف ميكنند و سابقه خشونتهاي خانگي دارند و ديگر افراد خانواده را از نظر فيزيكي مورد تعرض قرار ميدهند نياز به كمك داشته و بايد تحت نظر روانشناس تكنيكهاي كنترل خشم را بياموزند اما به هر حال بايد گفت اكثر افراد از كوچك به بزرگ نياز دارند در كلاسهاي مديريت خشم شركت كنند و مهارتهاي لازم را بياموزند.
در كلاسها و دورههاي مديريت خشم چه تكنيكهايي آموزش داده ميشود؟
آشنايي با هيجانات مختلف و شناخت ابعاد رواني و اجتماعي آن، استفاده از تكنيكهاي موثر در مواجه شدن با واكنشهايي كه افراد روزانه با آنها سر و كار دارند، آموزش روشهاي حل مساله تفكر صحيح و درست احساس كردن، كمك گرفتن از فنون حل تعارض موثر، آموزش برقراري ارتباط متقابل و مهارتهاي اجتماعي گسترش همدلي و همچنين تكنيكهاي حل مساله.
اين روشها به چه اندازه نتيجه بخش است ؟
راهبردهاي مديريت خشم شيوههاي آرام كردن را به افراد ميآموزد و انگيزه لازم را براي بهتر زندگي كردن و لذت بردن از زندگي در دنياي پر مشغله امروز بدون تنش خشونت و خشم آموزش مي دهد.
نبايد فراموش كرد ايجاد تغييرات در زندگي هر فرد آن قدرها هم كه به نظر ميرسد آسان نيست و نياز به آموزش دارد. در واقع كساني كه قادر نيستند رفتار خشونت آميزشان را مهار كنند نياز به يادگيري تغيير رفتار و روشهاي حل مساله دارند.
توصيه اي براي افراد هيجاني و پرخاشگر
سادهترين راه ميانبر براي كساني كه ميخواهند با خشمشان مبارزه كنند اين است كه به بدن كمك كنند تا هورمون شادي بيشتري بسازد. اندورفينها يا همان مسكنهاي طبيعي بدن كمك ميكنند با استرس و مشكلات زندگي بهتر كنار بياييد و احساس نشاط و شادي بيشتري را تجربه كنيد. يك روز هرچقدر هم پر مشغله و پر استرس باشد به اندازه كافي فرصت است تا ذهن را متمركز كنيد و كارهاي شاديآور انجام دهيد.
مثلا مي توانيد از ته دل نفس عميق بكشيد 5 دقيقه به خاطرات خوب گذشته فكر كنيد و بخنديد، براي كمك كردن به يك فردِ نيازمند برنامهريزي كنيد، يك فيلم خنده دار تماشا كنيد، به ديدن كساني برويد كه چشم انتظارتان هستند، با كوچولوهاي خانه بازي كنيد، و براي 5 دقيقه هم كه شده فكر كنيد كودك هستيد. به يك دوست قديمي تلفن كنيد، يك شام سالم و خوش طعم بپزيد، شمع روشن كنيد و از خودتان پذيرايي كنيد، دفتر خاطرات را ورق بزنيد، يا يك قايق كاغذي كوچك درست كنيد. تمام اين كارها باعث ميشود هورمون شادي در بدنتان ترشح شود و احساس رضايتمندي از زندگي پيدا كنيد. ورزش كردن يكي از آسانترين روشهايي است كه ميتوانيد شادي را با روح وجسمتان آشتي دهيد.
10 دقيقه طناب زدن، نيم ساعت دوچرخهسواري يا فقط بيست دقيقه پيادهروي تند بهترين تمرين براي كنترل خشم و اضطراب است بنابراين اگر فكر ميكنيد از آن دسته افرادي هستيد كه فكر ميكنيد زود از كوره در ميروند يا ناخن جويدن را بهترين راه حل براي مبارزه با مشكلات ميدانند به جاي فرياد كشيدن و خشمگين شدن راههاي شادي بخش را امتحان كنيد.
احساس خشم و پرخاشگري در كودكان
خشم به نوعي يك پاسخ در برابر خطر و تهديد به شمار مي رود اما در كودكان معاني ديگري نيز دارد گاهي اوقات كودكان از خشم به عنوان ابزاري براي بيان خويشتن و من فردي كمك ميگيرند و در مواقعي هم از اين طريق اعلام استقلال ميكنند البته بيشتر كودكان در سالهاي قبل از مدرسه ميآموزند كه چگونه خشم خود را كنترل كنند.
والدين موفق كساني هستند كه به فرزندشان درباره احساسات ناخوشايند و آسيبزايي مانند خشم و عصبانيت صحبت كنند و به آنها بياموزند كه چگونه با اين احساس كنار بيايند و مديريت اين هيجانها را به عنوان يكي از مهمترين مهارتهاي زندگي بياموزند.
مثلا پيشنهاد ميشود والدين با كودك 4 يا حتي سه ساله شان از علائم فيزيولوژيكي بدن مانند افزايش ضربان قلب بالا رفتن حرارت بدن و داغ شدن يا سرد شدن دست و پاها صحبت كرده و خودشان را در هيجانات منفي فرزندشان شريك بدانند.
استراتژي براي مهار كردن خشم كودكان
در ابتدا نبايد اين نكته را از ياد برد كه در هر سني مي توان مهارت كنترل خشم را به كودكان آموخت. اولين قدم براي كمك به كودكان خشمگين جدا كردن كودك از محيط يا فرد محرك يا از بين بردن عامل ايجاد خشم و عصبانيت كودك است. در مرحله بعد بايد به كودك آموخت در مواقع خشم و به محض احساس كردن نشانههاي فيزيكي اين هيجان منفي آرام باشد و از تكنيكهاي آرامش بخشي مانند بازي تنفس عميق، نوشيدن يك ليوان آب سرد، گوش سپردن به موسيقي يا نواختن ساز و مطالعه كتاب مورد علاقهاش كمك بگيرد .
همچنين بايد به فرزندان آموخت كاركردهاي انديشه صحيح را آموخته و از تكنيك تفكر قبل از عمل استفاده كنند. در واقع بايد كودك را از عواقب خشمگين شدن آگاه و با تبعات انتقام و مقابله به مثل آشنا كرد. همچنين او را بايد با مفاهيمي همچون همدلي و همدردي آشنا كرد. معمولا كودكان از سن سه سالگي با مفهوم هم دردي آشنا شده و آن را درك كرده و مي توانند نشان بدهند اما باز هم به كمك والدين نياز دارند حس همدردي و همدلي با اطرافيان شان برقرار و فرصت يابند تا با همدلي احساس پرخاشگري و خشم شان را كنترل كنند.
كودكان پرخاشگری که نياز به مداخلات پزشكي و روان شناسي دارند
معمولا در كودكان و نوجوانان مبتلا به بيشفعالي پرخاشگري و رفتارهاي ضداجتماعي ديده ميشود. نافرماني لجبازي و بي توجهي از علائم اختلال در بيشفعالهاست كه بايد توسط روانپزشك و رفتار درمانها تشخيص داده شده و تحت معالجه قرار بگيرد همچنين در كودكان مبتلا به اختلال نافرماني مقابلهجويانه يا اختلال سلوك ارتكاب اعمال خشونتبار پرخاشگري توام با آسيب رساندن ديگران يا خودزني تجاوز به حقوق ديگران ديده ميشود كه نياز به درمان و كنترل رفتارها دارد.
نبايد فراموش كرد وضعيت آشفته در محيط خانواده و استفاده از تنبيههاي جسمي و فيزيكي و پرخاشگريهاي رواني در تربيت، كودكان را بيشتر مستعد رفتارهاي ضداجتماعي و پرخاشگرانه ميكند.
سرهنگ جهانگير كريمي
معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي استان اصفهان