همانطور که در قسمت قبل اشاره شد در این سلسله مطالب به دنبال این هستیم که به چند نمونه از آثار فضای مجازی شبکههای اجتماعی در جوامع، به خصوص جوامع درحال گذار، یعنی تغییر در سبک زندگی و ایجاد بحران هویتی چه در سطح هویت ملی و چه در سطح هویت دینی بپردازیم،در این قسمت سعی بر این داریم به مفهوم سبک زندگی و تاثیر شبکههای اجتماعی بر سبک زندگی بپردازیم.
بیست و سوم مهرماه سال هزار و سیصد و نود ویک ، رهبر معظم انقلاب در بیاناتی مهم و راهبردی در جمع جوانان خراسان شمالی، به بررسی موضوعی تحت عنوان «سبک زندگی» پرداختند. عنوانی که تا قبل از این سخنرانی، کمتر در فضای نخبگان و اهالی فکر و تدبیر در جامعه ما به آن پرداخته شده بود. اما از آن تاریخ به بعد، پرداختن به آن در بین رسانهها، نخبگان جامعه، فضاهای علمی و دانشگاهی و مجموعاً در بسیاری از محافل داخل، به شکلی کلی در سطح تئوری و عملی به وضوح گسترش پیدا کرد. در تبیین چیستی یا ماهیت موضوع سبک زندگی، میتوان اینگونه گفت که سبک زندگی به مجموعهای از باورها و به دنبال آن، رفتارها (رفتارهایی مبتنی بر آن باورها) اطلاق میشود که فرد و به تبع آن جامعه، در زندگی فردی و اجتماعی، در حوزهی تصمیمسازی، تصمیمگیری و نهایتاً اجرا، از خُردترین مسائل گرفته تا کلانترین آنها، از این باورها و رفتارها تبعیت میکنند. همچنین از سویی دیگر، میتوان اینطور عنوان کرد که مفهوم سبک زندگی، نزدیکی بسیاری با مفهوم «هویت» پیدا میکند با این تفاوت که علاوه بر هویت، مناسبات و رفتارهای عینی و بیرونی زندگی را نیز شامل میشود. به تعبیری دیگر، سبک زندگی، سطحیترین لایههای زندگی (از آرایش مو و لباس گرفته تا حالت بیان و ژست صورت و بدن) را به عمیقترین لایههای آن (شامل فلسفهی حیات و عقاید فردی و اجتماعی موجود در این باب و…) پیوند میزند.
در بررسی چرایی یا ضرورت سبک زندگی باید به این جواب برسیم که اساساً به چه دلیل یا دلایلی، سبک زندگی برای ما اهمیت دارد. اگر فرمایش مقام معظم رهبری را به عنوان معیار و شاخص اصلی بحثِ سبک زندگی در نظر بگیریم، به فرمودهی ایشان، جامعیت و شاملیت این مقوله (سبک زندگی)، مستقل از نوع نگاه به آن -چه از منظر اسلام و چه از منظر غرب- به این شکل تبیین میشود که: «رفتار اجتماعی و سبک زندگی، تابع تفسیر ما از زندگی است؛ هدف زندگی چیست؟ هر هدفی که ما برای زندگی معین میکنیم، برای خودمان ترسیم کنیم؛ به طور طبیعی، متناسب با خود یک سبک زندگی به ما پیشنهاد میشود.» و نیز: «اگر از منظر معنویت نگاه کنیم -که هدف انسان، رستگارى و فلاح و نجات است- باید به سبک زندگى اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگارى معنوى، اعتقادى هم نداشته باشیم، براى زندگى راحت، زندگى برخوردار از امنیت روانى و اخلاقى، باز پرداختن به سبک زندگى مهم است.».
از نگاه مقام معظم رهبری، تمدن نوین اسلامی –که به عنوان هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامى در نظر گرفته شده است خود دارای دو بخش اساسی است:
۱- بخش ابزاری یا به تعبیر ایشان، بخش سختافزاری تمدن (شامل علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسى و نظامى، اعتبار بینالمللى، تبلیغ و ابزارهاى تبلیغ و…)
۲- بخش اصلی و متنیِ تمدن یا همان بخش نرمافزاری تمدن که منظور همان «سبک زندگی» میباشد. (مثل مسئلهى خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوى مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزى، تفریحات، مسئلهى خط، مسئلهى زبان، مسئلهى کسب و کار و…)
برای آنکه ما در سختافزارها و ابزارها، پیشرفت لازم را برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی داشته باشیم، لازم است که این سختافزار بر پایهی یک نرمافزار یا محتوای الهی، کلان، جامع، کامل و آیندهنگرانه ساخته و بنا نهاده شود.
حال آیا با وجود این مفاهیم و توصیه ها توانسته ایم برای استفاده از ابزاری به نام «شبکههای اجتماعی» که میهمان ناخوانده سفره های فرهنگی ما شده و از کودکان و نوجوانان گرفته تا مادر بزرگ ها، مدارس،دانشگاه ها، شرکتهای دولتی، انجمنهای خیریه، برندهای تجاری و ... همه و همه سعی میکنند در رسانههای اجتماعی حضور پیدا کرده و ضمن تولید محتوا برای خود مخاطبان ثابتی دست و پا کنندو آن را تبدیل به جزئی از سبک زندگی فردی خود نموده اند، روشی تعبیه و ارائه نمائیم و یا ما هم در راستای جریان آب این شبکه ها و با اهداف آنها در حال شنا کردن هستیم. شبکههای اجتماعی که تغییرات بنیادین در سبک زندگی و فرهنگ جوامع مختلف ایجاد میکنند و میتوانند بر ادبیات افراد جامعه تاثیر بگذارند، پوشش آنها و همچنین روابط با جنس مخالف را دگرگون کنند. کاربران شبکههای اجتماعی از این شبکهها برای بیان رویدادهای زندگی خود، خاطرات، موقعیت اجتماعی و مانند اینها استفاده میکنند و یا از طریق به اشتراک گذاشتن افکار و عقایدشان با دیگران به گفتگو میپردازند و بدین ترتیب احساسات گوناگون خود را به گونهای تخلیه میکنند. شبکههای اجتماعی روند توسعه را نیز در جوامع به اصطلاح جهان سومی به چالش میکشند، به عنوان مثال روند رو به رشد استفاده دانش آموزان -حتی در سنین دبستان- از گوشی های هوشمند و به تبع آن سایر فناوریهای نوین سبب میشود فاصله ای که در گذشته میان کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته از لحاظ استفاده از ابزارهای تکنولوژیک نوین بود، کاهش محسوسی پیدا کند.
ادامه دارد.....
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نقش شبکه های اجتماعی در تغییر سبک زندگی و ایجاد بحران هویتی(قسمت اول)