شیرین هوشنگی: در مدرسه روزها از پی هم می گذرد و دانش آموزان با تمام تلاش و همت سعی دارند بهترین باشند. ولی معلم تا حرف از تحقیق و مقاله نویسی به میان می آورد چهره ی همه در هم می رود و تازه چانه زدن ها آغاز می شود. معلم نام چند کتاب را برای کار معرفی می کند ولی در مقابل دانش آموزان حرف از اینترنت و سایت های نامرتبط می زنند. حتی حاضرند به کافی نت ها پناه ببرند ولی نیم نگاهی به هیچ کتابی نکنند! این بی انگیزه گی از کجاست؟
روزهای کودکی و نوجوانی خود و همسالانم را که مرور می کنم یادم می آید یکی از تفریحات ما مطالعه ی کتاب بود و عضو شدن در کانون ها و کتابخانه ها، در لابلای این ماجراها تازه بده بستان کتاب هم میان دوستان همسال و همشاگردی ها رواج داشت که بسیار دلچسب و شیرین بود. ولی امروز که به همین گروه سنی نگاهی می کنم و مقایسه ای نه چندان کارشناسانه به نسل خود و امروز می اندازم حیران و انگشت به دهان می مانم!
بی علاقگی نسل امروز ایران به کتاب های غیر درسی
تجربه جهانی نشان می دهد كه رشد و توسعه تمدن ها، ريشه در رشد فكری و فرهنگی هر جامعه دارد و بدون رشد فرهنگ كتابخوانی در جوامع، نمی توان به رشد هيچ تمدنی دل خوش كرد. بايد تأكيد كرد كه عليرغم رشد رسانه های گوناگون جمعی تاكنون هيچ رسانه ای نتوانسته نقشی را كه كتاب در رشد تمدنها داشته است، ايفا کند.
كتاب و كتاب خوانی و ميزان گرايش به مطالعه، امروزه يكی از شاخصهای توسعه به شمار میرود. بررسی ها نشان می دهد مطالعه و كتاب خوانی وضعيت مطلوبی در ايران ندارد و عمدتا مردم ايران از خريد و يا مطالعه كتاب گريزانند و اقدامات لازم و جدی جهت ترويج و اشاعه فرهنگ مطالعه صورت نگرفته است.حال فکر کنید وقتی بزرگسالان جامعه ای اینگونه باشند چه انتظاری می توان از کوچکترها داشت؟! و متأسفانه نکته قابل تأمل این است که این روند کتاب گریزی هر روز با رشد تکنولوژی و دنیای مجازی بیشتر و بیشتر می شود.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که برای رفع موانع و ايجاد زمينه و بستر لازم جهت ترويج و توسعه فرهنگ مطالعه، نهادهای مختلف در 5 بخش، شامل خانواده، مدارس و نظام آموزشي، كتابداران و كتابخانهها، دولت و رسانههای گروهی و ناشران و كتاب فروشیها، بايد با رفع مشكلات موجود، هم سو و هم هدف، به سمت مشخصی حركت كنند تا شاید بتوان کتاب خواندن را در کودکان و نسلی که در پس ما می آیند نهادینه کرد.
خانواده، مهم ترین نهاد در ترویج فرهنگ مطالعه
خانواده عامل بسيار مؤثری در ايجاد عادت به مطالعه و ترويج فرهنگ کتابخواني است. محيط و شرايط خانواده، روش تربيتي و آموزشی والدين، طرز تفکر و نگرش والدين در رابطه با مطالعه و کتابخوانی، وجود کتب و نشريات قابل دسترس و همچنين سطح اقتصادی و پايگاه اجتماعی خانواده، نقش بسزايی در تقويت عادات مطالعه و کتابخوانی دارد.
كشور ما از ساليان دور كشوری با قدمت فرهنگی بالا بوده و نويسندگان و شاعران درخشانی داشته است ولی متأسفانه سرانه مطالعه و كتابخوانی، زيبنده مردم ما نيست. همين كه آمار دقيق از ميزان مطالعه مردم موجود نيست، خود نشانی از مهجوريت كتاب و كتاب خوانی در جامعه ما می باشد. در ريشهيابی اين معضل بايد از كودكی شروع كنيم. اولين نهادی كه درآن، كودك با كتاب و كتابخوانی، انس میگيرد، خانواده است. پدر و مادر، بهترين معلم كودك هستند كه بايد شوق مطالعه را در او تقويت كنند.
اگر والدين و افراد بزرگتر خانواده به مطالعه علاقمند باشند، فرزندان آنها نيز، که همواره از اثرات طبيعی روابط عميق عاطفی حاکم در خانواده های ايرانی برخوردار هستند، با کتاب بيشتر و بهتر آشنا شده و به مطالعه و کتابخوانی عادت می کنند.
تغییر ذائقه کتاب خوان های نسل جدید در دستان مدارس
پس از خانواده، دشوارترين وظيفه در اشاعه كتابخوانی در هر جامعهای بر عهده مدارس و نظام آموزش و پرورش آن جامعه است. اگر دانش آموز در مدرسه با كتاب آشنا شده و لذت مطالعه، خودآموزی و افزايش معلومات عمومی را درك كند و به مطالعه خو بگيرد، در تمام دوران زندگی از كتاب دست نمیكشد.
بدون شک می توان با یک برنامه ریزی صحیح آموزشی به صورت فوق برنامه، با به كارگيری شيوههای نوين آموزشی، روند خلاقيت و نوآوری در امر مطالعه را به دانش آموزان بياموزيم. همچنین با تربيت مربيان مجرب و مسلط به مقوله كتاب و كتابخوانی، می توانيم افراد را تشويق به خواندن كتابهای سودمند كنيم و ذائقه كتاب خوانهای جديدمان را ارتقاء دهيم. البته پايه گذاری اين حركت، بايد از مديريت كلان كشور شروع شود.
در نظام آموزشی، سه كاركرد مهم نقش اساسی دارند؛ خواندن، نوشتن و حساب كردن. در طول دوران آموزش، فرد تحت آموزش از سالهای اول، توانایی خواندن را می آموزد و در ادامه به درك مطالب خوانده شده و در نهايت به نوشتن می رسد. تأكيد بيش از حد آموزگاران بر روی مهارت خواندن و استفاده از تك منبعها، سبب می شود كه دانش آموزان از مطالعه، لذت كافی نبرند و آن را بيشتر برای رفع تکليف انجام دهند. برای رفع اين مشكل بايد به تقويت كتابخانههای مدارس و از طرفی استفاده از منابع مختلف در نظام آموزشی بپردازيم.
نظام آموزشی اگر نظام متكی بر پرسشگری و خلاقيت باشد، خود به خود، زمينه ساز و بسترساز مطالعه می شود. در اين ميان نقش و جايگاه معلم در اشاعه فرهنگ مطالعه را نبايد ناديده گرفت. روشهای تدريس، شيوه نگرش و رفتار توجه آميز معلمان به كتاب و كتابخوانی، در ايجاد آمادگی ذهنی و انگيزه مطالعه در دانش آموزان مؤثر است. اگر معلمان و دبيران مدارس، خودشان اهل مطالعه باشند دانش آموزان را نيز به شيوههای مختلف با كتاب و مطالعه آشنا می سازند.
راهکارهای مناسب برای گسترش فرهنگ مطالعه
از نظر کارشناسان برای بهبود نابسامانیهای موجود در نظام آموزشی و گسترش فرهنگ مطالعه میتوان راهكارهای زير را لحاظ كرد: غنی كردن كتابخانههای مدارس، تشويق دانش آموزان به مطالعه توسط معلمان و كاركنان مدارس، برگزاری جلسات نقد و بررسی كتاب در كلاسهای درس، معرفی كتابهای مناسب در تابلو اعلانات و مراسم صبحگاه مدارس، اهدای كتاب به دانش آموزان به عنوان جايزه، دعوت از نويسندگان و اهل قلم جهت ايراد سخنرانی در مدارس، اجرای مسابقات كتابخوانی به مناسبتهای مختلف، اعطای بن خريد كتاب به دانش آموزان، گنجاندن درس مطالعه و كتابخوانی در برنامه درسی مقاطع مختلف تحصيلی، ايجاد و توسعه رشتههای تربيت معلمی كتابداران جهت اداره مطلوب كتابخانههای آموزشگاهی، معرفی و تقدير از اعضای فعال كتابخانههای مدارس، تشكيل گروههای مطالعه دانش آموزی برحسب علاقه آنان به موضوعات مختلف، پيوند دادن موضوع مطالعه و كتابخوانی با درس انشاء، قراردادن ميزان توسعه و رشد كتابخانههای مدارس و مطالعه بين دانش آموزان به عنوان شاخصهای ارزيابی مديران مدارس و ارائه آموزشهای لازم در امر مطالعه به معلمان و دبيران.
و بطور کلی از آنجائيکه رايانه، بازی های کامپیوتری، محیط های آموزشی مجازی و... در حال حاضر جايگاه ويژه ای را در روند آموزش و يادگيری به خود اختصاص داده اند و بعنوان رسانه های آموزشی نقش گسترده ای در توسعه ساختاری و اجتماعی در ميان جوامع بشری ایفا می کنند. و همچنين انتقال پيام فرهنگ و جلوه های غنی در ابعاد مثبت يا منفی پيدا کرده اند و تا حد زيادی رسانه های نوشتاری نظير کتاب، مجلات و غيره را تحت الشعاع قرار داده اند و به ظاهر توجه همگان به ویژه نسل جدید را به خود جلب نموده اند. بنابراین بايد دنبال روشهای ترويج و اشاعه فرهنگ مطالعه بين آحاد جامعه بگرديم و روشها نوينی را که با ویژگی های نسل کنونی و مقتضيات زمانی ما مطابقت داشته باشد، مورد شناسایی قرار دهيم.