• پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
  • الخميس 24 شوال 1445
  • Thursday 02 May 2024
سیاسی

شکست بزرگ انتخابات شورایاریها

   07 مرداد 1398  3015

کیاست - فرهاد خادمی - بالاخره بعد ازمدت ها تبلیغات و جاروجنجال های سیاسی و اجتماعی روزجمعه چهارم مردادماه شهروندان تهرانی برای انتخاب اعضای شورایاری های محلات و مناطق شهرتهران به پای صندوق های اخذ رای رفتند. مهمترین ویژگی انتخابات این بود که حامی وعقبه سیاسی آن شورای شهر یکدست اصلاح طلب و عضو لیست امید بود و از همین منظر است که باید این انتخابات را مهمترین معیار ملاک پذیرش و مقبولیت عملکرد شورا و شهرداری تهران از سوی شهروندان تهرانی دانست.

ناکامی در برابر شهروندان

اما برخلاف تمام سرمایه گذاری سیاسی که برای این انتخابات شد و افراد شاخص اصلاح طلب برای به پای صندوق آوردن مردم به عرصه آورده شدند؛ نه تنها این انتخابات مورد استقبال شهروندان تهرانی واقع نشد؛ بلکه نارضایتی مردم انتخابات شورایاری ها را به یک "شکست بزرگ" تبدیل کردند تا اعضای لیست امید دریابند شعارهای مردمسالارانه شان این بار مقبول واقع نشد.

شکست و عدم حضور و مشارکت شهروندان تهرانی دلایل و عوامل گسترده ای دارد که در حد فرصت بدان خواهیم پرداخت.

چرا میگوییم شکست؟ چرا می گوییم لیست امید در به پای صندوق کشاندن شهروندان تهرانی موفق نشد؟ چونکه زبان آمار این شکست را بیان می کند و لاغیر.

آمارها چه می گویند؟

براساس اعلام ستاد مرکزی انتخابات شورایاری ها؛ روزجمعه گذشته؛ بیش از 12 هزار نامزد انتخاباتی خود را در معرض انتخاب مردم قرار دادند و تنها 509 هزار و 108 نفر در بیش از 7100 حوزه اخذ رای به پای صندوق های الکترونیکی اخذ رای رفتند.

دلیل "شکست بزرگ" انتخابات شورایاری از همینجا مشخص می شود که در شهر تهران و درحوزه حاکمیت شورای شهر تهران و لیست امید بر اساس آمار ستاد انتخابات وزارت کشور؛ در اردیبهشت سال 96 واجدین شرایط رای دادن درتهران برای انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری 5 میلیون و 500 هزار نفر بودند (اما روز جمعه فقط 509 هزار نفردر انتخابات مشارکت کردند).

اگر نخواهیم تعداد واجدین شرایط رای دادن در تهران که طی سال های 96 ،97 و 98 را که به جمعیت واجدین شرایط دادن رای اضافه شده اند بحساب بیاوریم (که حداقل 2میلیون نفر تخمین زده می شوند)؛ می بینیم با یک حساب سرانگشتی حدود 4 میلیون و 400 هزار نفر از شهروندان تهرانی به پای صندوق های رای نیامدند و به دعوت شورا و شهرداری تهران لبیک نگفتند. پس این یک دلیل برای "شکست بزرگ 4 مرداد 98 است.

دلیل بعدی برای عیان نمودن شکست بزرگ این است که درسال 1396 در انتخابات شورای شهرتهران؛ آقای محسن هاشمی رییس فعلی شورای شهرتهران با 1میلیون و 756 هزار و 86 رای بعنوان نفر اول منتخبین مردم برگزیده شد و کمترین رای اختصاص یافته به اعضای لیست امید نیز به آقای بشیر نظری بود با 1میلیون و66 هزار و813 رای.

حال با توجه به میزان رای به صندق ریخته شده برای آقای هاشمی که درحقیقت استقبال مردم از لیست امید در تهران بوده می بینیم؛ با گذشت دو سال از انتخابات تهران حدود 1میلیون و 200 هزار نفر دیگر از طرفداران اصلاحات و لیست امید به پای صندوق های رای نرفتند و نارضایتی خود را از عملکرد لیست امید و شهرداری تهران اینگونه بروز دادند اگر این ریزش های شدید رای را "شکست اصلاح طلبان" در ناتوانی شان برای به پای صندوق کشاندن شهروندان ندانیم؛ چه اسمی می توان برایش انتخاب کرد؟

دلیل بعدی برای شکست این است که در انتخابات سال 96 در تهران 3957 صندوق اخذ رای وجود داشت اما در انتخابات چهارم مرداد 98 حدود7100 صندوق رای؛ این بار بطورکامل هیچ بهانه ای برای اینکه گفته شود عدد صندوق های اخذ رای کم بود، برگ رای به اندازه کافی توزیع نشد، فاصله حوزه های اخذ رای زیاد بود و... وجود نداشت و انتخابات در یک آرامش کامل درحوزه های اخذرای درعمق محلات قدیم و جدید تهران که نزدیک منازل شهروندان بود برگزار شد و خوشبختانه بهانه ای برای "نق زدن" وجود داشت.

دلیل بعدی شکست انتخابات شورایاری تهران این است که چون پایگاه اصلی حامیان اصلاحات عمدتا در مناطق شمالی و مرفه نشین تهران می باشد؛ از بد حادثه این بار اصلاح طلبان مناطق یک، دو، سه، پنج، شش و هفت تهران حضور فوق العاده کمرنگی داشتند که باعث خلع سلاح برگزارکنندگان انتخابات شد که ایندفعه نتوانند گناه کاهش شدید مشارکت شهروندان تهرانی را متوجه شورای نگهبان، نظارت استصوابی و دخالت نهاد های امنیتی و انتصابی نمایند.

مشکل کجاست؟

قطعا از روز شنبه گذشته اعضای لیست امید و حامیان سیاسی آنها فارغ از تبلیغات رسانه ای که در خصوص مردمسالاری و تکثر چند صدایی و... دارند در جلسات درون گروهی خود به بحث و تبادل نظر درخصوص شکست انتخابات خواهند پرداخت و یقینا آن ها نیز به تجزیه و تحلیل همین آمارها خواهند پرداخت. اما طبق مثل معروف "در منابر" که همان رسانه هایشان باشد؛ چیزی دیگری می گویند و درخلوت خودشان واویلا به احوالمان خواهند گفت.

دلیل اصلی شکست انتخابات شورایاری تهران را فقط باید در عملکرد ضعیف و بی محتوای شوراییان برای اداره شهر دانست و بس! شهروندان تهران از مرداد سال 96 تاکنون چیزی جز جنگ و دعواهای سیاسی در شورا و شهرداری ندیدند. شهروندان تهرانی دیدند درفاصله یکسال و اندی از عمر شورای شهر تهران 3 شهردار و سرپرست را در هیبت مدیران شهر دید و بر احوال خود خندیدند.

بله این ها مشکلات بزرگ و لاینحل شهر تهران به مدد مدیریت یکدست اصلاح طلبان بود که جوابش را مردم روز چهارم مرداد پای صندوق های رای دادند.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس