از ٢٠ دسامبر و پس از حملات راكتی به سفارت آمريكا در بغداد تنشهای نظامی تهران و واشنگتن رو به افزایش گذاشته است؛ ولی مصاحبه يك مقام ارشد نظامی آمريكا با واشنگتن پست در ٣٠دسامبر به يكباره آتش تنشها را شعلهورتر كرد. اين مقام آمريكايی با اشاره به اطلاعات طبقهبندی شده ادعا میکرد اخيرا سلاحهای متعارف پيشرفته از مرز ايران به عراق سرازير شده است. سی ان ان يك روز پس از اين مصاحبه نوع سلاحها را موشكهای بالستيک كوتاهبرد اعلام كرد.
اين مقام ارشد در عين حال به واشنگتن پست گفته تهديد بسيار واقعی است و اين نگرانكنندهترين وضعيتی است كه من تاكنون از زمان ترور ژنرال سليمانی به چشم ديدهام. نگرانی از يك حمله بسيار پيچيده. ولی پرسش مهم؛ چگونه میتوان اين نشانههای متناقض را در كنار هم قرار داد.
خروج نيميتز از خليج فارس و اعزام بی ٥٢ به منطقه. آسوشيتدپرس اين را به معنای شكاف در تشكيلات نظامی آمريكا در روزهای پايانی دولت ترامپ تلقی كرده است.
حدس دوم رد و بدل پيام هایی ميان ايران و آمريكا از طريق يك بازيگر ثالث همچون قطر در مورد ضمانت های دوجانبه برای پرهيز از رويارویی حكايت می كند. در اين نوع از ديپلماسی غيرمستقيم، احتمالا ايران تضمين های لازم را برای عدم كشته شدن سربازان آمريكایی داده و در مقابل آمريكا نيز عزم خود را برای عدم درگيری با ايران به نمايش گذاشته است. احتمالا ايرانی ها از طريق همين واسطه خواسته اند ايالات متحده در اين زمينه به اقدام عملی دست بزند كه در مقابل نيز ریيس پنتاگون دستور خروج نيميتز از خليج فارس را صادر كرده است.
در مارس ٢٠٢٠ و با افزايش تنش ها ميان تهران و واشنگتن پس از ترور سردار سليمانی ايالات متحده اقدام به استقرار دو ناو بصورت همزمان كرد كه از سال٢٠١٢به اين سو بی سابقه بود. از طرف ديگر از زمان اعزام ناو آبراهام لينكلن در ماه می ٢٠١٩ ايالات متحده حضور ناوهای خود را به طور مستمر در منطقه حفظ كرده است.
حدس و گمان سوم اين است كه ميان تصميمات ايالات متحده هيچ تناقضی وجود ندارد. يعني بی٥٢ برای اين به منطقه آمده است كه نيميتز از منطقه خارج شود و اقدامات پوششی و بازدارنده ديگر در دستوركار قرار بگيرد؛ از جمله آماده باش نيروهاي اسپاتران در كويت، فعال كردن دومين سامانه پدافندی جديد آمريكا از نوع C-RAM در پايگاه ويكتوريا در نزديكی فرودگاه بغداد و كاهش كارمندان آمريكایی.
مصاحبه ٣مقام ارشد پنتاگون با سی ان ان در تاييد انتقال سلاح از ايران به عراق نشان دهنده تداوم وضعيت آماده باش در ميان نيروهای آمريكایی است.
مقاله اخير ويلبركر مقام نظامی سابق در دولت ترامپ و واكر عضو سابق جمهوری خواه كميته نيروهای مسلح كنگره تصريح می كنند كه فرماندهان آمريكایی مدت هاست كه حفظ نيروهای بيشتر برای پاسخ دادن به تهديد ايران را در نظر گرفته اند.
همچنين در يك سناريوی بدبينانه تر می توان پيام ها و رفتارهای به ظاهر متناقض را به منزله عمليات فريب جهت اعمال بازدارندگی برای اعمال ضربه دوم در نظر گرفت.
حدس و گمان چهارم عزم كامل ايران و آمريكا برای دور شدن از برخورد قريب الوقوع است. يعنی ايالات متحده و ايران با توجه به مانورهاي قدرت خود در يك ماه اخير به يك نقطه تعادلی رسيده اند؛ (هراس دوجانبه از جنگ بزرگ و پرهزينه) اما در اين ميان عوامل منطقه ای طی عمليات تخريبی می توانند دو بازيگر را از اين نقطه تعادلی دور كنند.
منابع منطقه ای در ٣١ دسامبر از ديدارهای منظم مقامات ارتش اسراييل و عربستان خبر می دهند. اين ديدارها برای طراحی عمليات مشترك جهت خنثی سازی تلاش های دولت بايدن برای بازگشت به برجام انجام شده است؛ در واقع هدف اين است كه با انجام يك اقدام تخريبی و دميدن به تنش های منطقه ای در صورت امكان ايالات متحده و ايران را وارد يك جنگ ناخواسته كنند يا در صورت شكست ماموريت اول، تب تنش را در دمای بالا نگه دارند تا دولت بايدن و استراتژی ايران اش با يك شيفت راهبری مواجه شود.
در مجموع محاسبات و تحليل استراتژيك در اين فضای پرابهام بسيار دشوار است؛ به خصوص وضعيت انتقالی قدرت در واشنگتن و دوری جستن ترامپ از پذيرش شكست بر اين ابهامات به شدت افزوده است؛ با وجود اين ابهام غليظ يك چيز مبرهن و روشن است: نيروهای نظامی دو طرف تا ٢٠ ژانويه در وضعيت آماده باش قرار دارند. هم پدافند هوایی و نيروی دريایی ايران و هم نيروهای آمريكایی.