• يكشنبه 16 ارديبهشت 1403
  • الأحد 27 شوال 1445
  • Sunday 05 May 2024
اجتماعی

سیل جمعیت پس از سیلاب

   26 ارديبهشت 1398  1840

آیا مهاجران به ورطه فراموشی سپرده می شوند؟

کیاست - مهدی برزین - سال گذشته گزارشهایی غیر رسمی از نتایج تحقیقات برخی ارگان های تحقیقاتی کشور در میان اهالی مطبوعات دست به دست شد که حاکی از شدت گرفتن مهاجرت اهالی استان های جنوبی به سوی مناطقی در مرکز و شمال کشور بود، در این گزارشها پیش بینی شده بود که برای مثال جمعیت شهر اصفهان در سه سال آینده تا صد در صد رشد خواهد کرد، پس از یک دوره دو ساله و اشباع این شهر، مجددا سیل مهاجران اقلیمی- اقتصادی، راه تهران و سپس استان های شمالی به ویژه مازندران را در پی خواهند گرفت تا جایی که جمعیت این استان به نزدیک 12 میلیون نفر هم خواهد رسید.

در این گزارش های تقریبا غیر رسمی به عواملی همچون افزایش غیر قابل تحمل رطوبت هوا، ترکیب ریزگردهای خارجی و داخلی، کاهش دبی کارون و پیش آمدن آب شور در کنار خشکسالی هیدرولوژیکی اشاره شده که همراه با عدم فعال شدن زیرساخت های اقتصادی منطقه و کمبود اشتغال موثر و پایدار، باعث کاهش زیست پذیری سرزمینی و همچنین پایین آمدن امید به آینده گشته تا جایی که جا کن شدن تنها گزینه متصور برای بسیاری خواهد شد و بالاجبار سطوری از درام خوشه های خشم را جلوی چشمان همه می گذارد.

این شنیده ها در کنار سخنان پاد آرمانی کلانتری مبنی بر خالی از سکنه شدن نصف کشور، سودانیزه شدن اقلیم و بر باد فنا رفتن محیط زیست کشور، تصویری را ایجاد می کرد که به راستی مو را به تن دوستداران محیط زیست و فعالان اجتماعی از تبعات این همه بحران سیخ می کرد.

امسال اما سیل ناگهانی برای مدت کوتاهی، معادلات را حداقل در ظاهر قضیه دگرگون کرده، مدافعان سد سازی در جایگاه مدعی نشانده و کمتر کسی در میان امواج سیلاب ها، به صرافت می افتد تا سخنی از احتمال ادامه خشکسالی ها در درازمدت و تبعات ناشی از سبک زیست ناسازگار با اقلیم خشک ایران بر زبان بیاورد. برخی از مسوولان کشور چنان با خشحالی از رفع اثرات کم بارشی های چند سال اخیر سخن می گویند که انگار بارش ها به ید تدبیر آنها بوده و اگر نبود همت بی مانندشان، همچنان خاک تشنه و آسمان صاف و بدون باقی می ماند.

با همین نگاه مثلا وقتی شهردار یکی از همین کلان شهرها(اصفهان) در برابر پرسش خبرنگاران برای پاسخ به وضعیت زیرساخت های شهری در برابر احتمال ورود گسترده مهاجران سیل اخیر قرار می گیرد، چون هنوز در فکر تر­سالی و مسرور از گشایش درهای آسمان است، ناگهان قصه را 180 درجه عوض می کند و به جای گفتن از سیل مهاجران به اقدامات شهرداری در برابر سیل اخیر می پردازد.

همین نگاه و پاسخگویی، به مثابه مشتی از خروار نشان می دهد همانگونه مدیران دولتی در برابر بارش های فراتر از نرمال امسال غافلگیر شده اند، علی الظاهر قرار است وقتی انبوه مهاجران که با کاتالیزور سیلاب و تخریب زیرساخت های حیاتی چند استان کشور، زودتر از موعد راهی استان های مرکزی می شوند، باز هم در قاب غافلگیری فرو بروند و این بار بحران را نه از نمایشگرهای تلویزیونی و صفحات شبکه های اجتماعی که با گوشت و پوست خود در شهرهای مهاجرپذیر حس کنند.

اگر کسی همین امروز سرش را از گوشی اش بیرون بیاورد و به جای خواندن گزارش های سخت فهم دولتی و ادبیات اداری، بدون راننده و محافظ، چرخی در کلان شهرهای چون اصفهان یا تهران و شهرک های اقماری آنها بزند، خواهد دید، چگونه آرام آرام، چهره جمعیتی آنها در حال تغییر است، رانندگانی با پلاک های غریبه و کسانی که برای یافتن آدرس تنها به مسیریاب های اینترنتی متکی هستند را مشاهده می کند که حاضرند با دستمزدی کمتر تنها به امید سیر کردن شکم خود و خانوادشان، مشاغل خدماتی را بپذیرند.

همین حالا می شود سری به محلات حاشیه ای و محدوده های مسکن مهر زد و دید که ترکیب ناهمگون مهاجران، منازلی را خریداری کرده اند که صاحبان قبلی آنان در خواب هم نمی دید که مثلا یک آپارتمان 60 متری مهر را حداقل متری سه میلیون تومان به مهاجری که با خانواده پرجمعیتش از شهری در جنوب آمده، بفروشد و به جایش تویوتای کمری بخرد یا آنقدر اجاره بها و پول پیش در برابر یک خانه در حومه شهر بگیرد که بتواند به سبد هزینه خانوار خود، سفر خارجی هم بیفزاید!

اگر چه ایران سرای همه ایرانیان است اما نباید فکرکرد که مهمان چند روزه و صورت بندی مهامان نوازانه شهرها می تواند در مقابل کسانی که نه برای رفتن که به امید ماندنی طولانی مدت تر راهی شهرهای به زعم آنها برخوردار و مرفه شده اند، محلی از اِعراب داشته باشد. آیا مدیران شهری پیش بینی کرده اند برای هر درصد افزایش جمعیت، چند متر فاضلاب جدید، خیابان نو یا انشعاب آب شهری نیاز است، می دانند چند فرهنگسرا، مدرسه، مسجد و بیمارستان باید ساخته شود و از محل کدام سرانه می خواهند حمل و نقل عمومی را گسترش بدهند تا پاسخگوی نیاز ساکنان جدید باشد؟

این سووال را باید به صورت دیگری از مدیران بالادستی هم پرسید که به نیازهای اجتماعی این مهمانان نورسیده هم فکر کرده اند، آیا می توانند اجتماع میزبان را برای همزیستی توسعه مند با مهاجران آماده کنند، از تنش های احتمالی جلوگیری کرده و جمعیت فعال تازه وارد را از ورود مشاغل کاذب و غیر مولد بازدارند، امنیت جامعه را تامین، ناهمگونی های ناگزیر را به فرصتی برای هم افزایی تبدیل کنند؟

با افزایش جمعیت شهرها گرچه در برخی رسته های اقتصادی میشود شاهد رونقی میان مدت بود اما از بعد مدتی، کسانی که نتوانسته اند شغل مناسب یا درآمدی حداقلی پیدا کنند، چگونه خواهند توانست از پس اجاره خانه ها سرسام آور برآیند؟ وقتی تقاضا برای مواد غذایی یا خدمات و کالا افزایش پیدا می کند، با چه راه کاری می توان جلوی سوداگری های معمول در بازار را گرفت تا قیمت ها هر روز بالاتر نرود و ماهی گیران حرفه ای، تور خود را به عمق این آب گل آلود نیندازند.

وقتی فضای اقتصادی کشور همین حالا نیز از رکود تورمی در رنج است، بازسازی مناطق سیل زده به چند میلیارد دلار بودجه نیاز دارد و به دلیل همان رکود، هر گونه تزریق مستقیم پول، تورمی بیشتر را به دنبال خود می آورد، دولت چگونه خواهد توانست از تاثیر پول پرقدرت خود در بدنه نحیف و تورم زده اقتصاد ملی جلوگیری کند و همزمان جلوی حرکت شهروندان زخم دیده از سیلاب ها را به شهرهای دیگر بگیرد، آیا می تواند به بخش خصوصی ضعیفی که خود تا گردن در چاه ضعف های ساختاری و تصمیم گیری های یک جانبه دولتی فرورفته و همچنان رنج مدیریت ناکارآمد و سنتی بازاری مسلکی را هم بر گرده حمل می کند، اعتماد کند و سرنوشت انبوهی از عائله خود را به دست سوداگران بازار بسپارد؟

امروز دولت و دیگر نهادهای تصمیم گیر به جای گرفتار شدن در دام احساسات زودگذر باید حواس خود را به پروپاگانداهای مرتبط با حلقه های پرنفوذ ثروت جلب کند که فقط منتظر دلارهای نفتی به نام بازسازی و به کام دلال بازی هستند، شخصیت های حقیقی اما پنهانی که در سال های گذشته نیز از قِبل درو زدن تحریم ها، تنها به غارت اموال ملی مشغول بوده اند و هم اکنون برخی از آنان در بند قوه قضائیه به سر می برند، همان ها که به قول یکی از قضات، یک دفعه با هم سکته می کنند!

آری دولت بهتر است این بار حواس خود را کمی بیشتر جمع کند و از پرداختن به آسیب های اجتماعی و تبعات روانی حوادث بر روی مردمان حادثه دیده غفلت نکند. دولت و نهادهای مشارکت کننده در بازسازی ها بهتر است بخشی از سرمایه های مالی و انسانی خود را برای سامان دادن به سیل مهاجرت ها و تامین زیرساخت های مورد نیاز در مناطق مهاجرپذیر هزینه کند تا فردای ماندگار شدن آنها، کاسه چه کنم چه کنم به دست نگیرد.

در همه دنیا مخاطرات طبیعی رخ می دهد، خسارت وارد می شود اما حالا و در این زمانه، نمی توان نقش توسعه انسانی و تاب آوری اجتماعی را نادیده گرفت، اینجا دیگر صحبت از سقف و دیوار و خیابان در میان نیست، بحث بر سر انسان های زخم دیده ای است که باید زندگی خود را از نو شروع کنند، غم و شادی های طبیعی خود را داشته باشند و از ورطیدن آنها به گرداب فراموش شدگی جلوگیری کرد، دیگر وقت آن نیست که با فرافکنی سیل جمعیت را به سیلاب های بهاری تقلیل داد که اگر این چنین شود، تاک و تاک نشان با هم گرفتار می شوند.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس