• يكشنبه 30 ارديبهشت 1403
  • الأحد 12 ذو القعدة 1445
  • Sunday 19 May 2024
فرهنگی

بررسي ابعاد اجتماعي مشكلات طلاق

   22 خرداد 1395  186

اغلب زوج ها به دليل بروز مشكلات و گرفتاري در زندگي مشترك و نجات از معضلات خانوادگي تصميم به طلاق مي‌گيرند و اينگونه تصور مي‌كنند كه تنها راه نجات خويش انجام اين حلال منفور است.

موقعيت برخي زنان بعد از طلاق و جدايي به قدري تنزل پيدا مي‌كند كه براي پر كردن خلاء‌هاي عاطفي يا گذران زندگي‌شان تن به انجام كارهايي مي‌دهند كه عاقبتي جز پشيماني ندارد چرا كه طلاق واقعه‌اي سخت و دردناک در مرحله‌اي از زندگي زنان مطلقه به حساب مي‌آيد.

اين ضايعه دردناک گاه تا جايي پيش مي‌رود که آنان را به انواع آسيب‌هاي رواني و اجتماعي گرفتار مي‌کند. پس‌لرزه‌هاي روحي و فشارهاي رواني بار سنگيني را بر او متحمل مي‌کند،او وقتي مي‌بيند زندگي‌اي را که با هزاران آرزو و اميد شروع کرده ديگر از هم پاشيده و نمي‌تواند تکه‌هاي شکسته شده زندگي‌اش را کنار هم بچيند و زندگي دوباره‌اي را شروع کند يأس و نااميدي در دلش ريشه مي‌دواند و گاه آن چنان گسترده مي‌شود که زن را تا پرتگاه سختي مي‌کشاند.

يكي از اين زنان كه به مركز مشاوره آرامش مراجعه كرده بود گفت: دو سال پيش به خاطر مشكلات خانوادگي از همسرم جدا شدم و همراه با فرزند دو ساله ام زندگي سختي را تجربه مي‌كنم.

پيش از ازدواج، نه كاري داشتم و نه پس اندازي كه بتوانم از عهده خرج و مخارج زندگي بربيايم. وقتي كه طلاق گرفتم تازه فهميدم با زندگي ام چه كرده‌ام و چه آسان همه چيز را از دست داده‌ام.

اين واقعيتي تلخ است که زنان بازنده اصلي اين ميدان هستند، آنها گاه به خاطر انتخاب نادرستي که داشتند و از دست دادن فرصت‌ها خود را سرزنش مي‌کنند و گاه چنان مشکلات اقتصادي و اجتماعي گريبانگيرشان مي‌شود که تا پايان عمر با آن دست و پنجه نرم مي‌کنند.

او که بعد از طلاق پناهگاه امن و مطمئني براي تسکين دردهايش ندارد و از سويي سرزنش‌هاي خانواده و اطرافيانش، عامل مضاعفي بر فشارهاي روحي او مي‌شود و زن مطلقه را آزرده‌خاطر مي‌سازد.

در موردي ديگر زن جواني در راهروي دادگاه خانواده سرش را به زير افکنده و با چشماني لبريز از درد و يأس به ديوارهاي غم گرفته دادگاه خانواده زل زده بود.

با خود مي‌انديشيد تنها چند ساعت ديگر تا پايان زندگي مشترکش چيزي نمانده ولي بعد از آن چه؟ با اين همه مشکلات و گرفتاري‌ها چه خواهد کرد؟

مي‌دانست ديگر جايگاه هميشگي را در خانواده‌اش ندارد و پدرش او را به خاطر انتخاب ناشايست‌اش سرزنش خواهد کرد.

نه اندک پس‌اندازي توانسته بود در اين چند سال زندگي در کنار شوهر معتادش جمع کند و نه سواد درستي داشت تا جايي مشغول به کار شده تا از پس هزينه‌هاي زندگي برآيد.

هر چه که بود از سرنوشتش نمي‌توانست فرار کند، لحظاتي بعد وارد اتاق قاضي شد و دقايقي نگذشته بود که برچسب زن مطلقه را از آن خود کرد،حالا او مانده بود و دنيايي از مشکلات که هر لحظه انتظارش را مي‌کشيدند.

نگاهي به زندگي اين زنان نشان مي‌دهد غم نان ، جست و جوي محبت و عاطفه ، پر كردن جاي خالي پدر براي فرزندانشان و غيره ... تنها دردسر‌هاي كوچكي هستند كه دامنگير زنان مطلقه مي‌شود.

كارشناسان حوزه اجتماعي از انواع آسيب‌هاي نهفته در زندگي اين زنان ياد كرده و معتقدند تنزل منزلت اجتماعي پس از طلاق منشا آسيب‌هاي اجتماعي و روي آوردن به جرايم خطرناك است.

از جمله مشکلات اين زنان مي‌توان به کمتر شدن شانس ازدواج آنها اشاره کرد، زيرا حتي مردان بي‌همسر هم به دنبال ازدواج با دختران جوان و مجرد هستند.

همچنين شانس کار کردن اين زنان در جامعه کمتر است، به همين خاطر طلاق حداقل به مدت يک سال موجب خشم، اضطراب، نفرت و افسردگي در زنان مي‌شود.

بيشتر اين زنان به دليل مشکلات اقتصادي و ترس از آينده افسرده‌تر و گوشه‌گيرتر هستند و از ضعف رواني رنج مي‌برند.

تحقيقات نشان مي‌دهد صددرصد زنان مطلقه در روزهاي آغازين پس از جدايي در هول و هراس هستند و اين مشکلات بيشتر در زناني که داراي فرزند هستند به چشم مي‌خورد.

معمولا در تحقيقات 78درصد زنان طلاق گرفته مهريه خود را هنگام طلاق دريافت نکرده و 41درصد براي طلاق مجبور به گذشتن از مهريه خود مي‌شوند، همچنين بيش از 89درصد از زنان طلاق گرفته هيچ نفقه‌اي دريافت نکرده‌اند.

اين آمارها در حالي است که تنها 16درصد از زنان مطلقه شاغل هستند و اين امر مي‌تواند علاوه بر مشکلات رواني مشکلات اقتصادي فراواني هم ايجاد کند.

آنها نه‌تنها گاهي از مزاحمت‌ها و مداخلات همسر قبلي‌شان ابراز نارضايتي مي‌کنند بلکه گاهي برخي از محدوديت‌هايي که از طرف خانواده‌شان اعمال مي‌شود امنيت رواني‌شان را مختل کرده و آزادي‌شان را نسبت به گذشته از دست مي‌دهند.

آمارها نشان مي‌دهد تنها حدود 10درصد از زنان مطلقه امکان ازدواج دارند و اين به خاطر پيش‌داوري‌هاي منفي جامعه نسبت به آنان است، زيرا اغلب مردان اين زنان را نمي‌پذيرند و ازدواج با آنان را عاملي براي جلوگيري از خوشبختي خود مي‌دانند.

در حالي که بيشتر اين طلاق‌ها در 5سال نخست زندگي و در سنين 19تا 30سالگي رخ داده و امکان اشتباه در اين سال‌ها در بين زوجين بسيار زياد بوده است، آمارهاي گفته شده تنها بخشي از نمونه‌هايي است که در ارتباط با زنان مطلقه است.

عدم حمايت از زنان باعث شده آنها تن به ازدواج‌هاي ناخواسته و حتي موقت بدهند و چه‌بسا در اين مسير در دام افراد شيادي افتاده و به خاطر شرايط نامساعد اقتصادي وارد باندهاي خلافکار مي‌شوند.

يكي از مشكلات اساسي زنان مطلقه در جامعه، ابهام در زندگي آينده آنان است، طلاق به عنوان مقوله‌اي جدي در بحث آسيب هاي اجتماعي مطرح است كه مشكلات فراواني را براي افراد به ويژه زنان به همراه دارد.

از جمله مهمترين و اساسي‌ترين مشكل زنان مطلقه تغيير نگرش اجتماعي نسبت به آنان است، جامعه نسبت به زنان بيوه نگاه ويژه‌اي دارد كه اين نگاه در بسياري از موارد مثبت، مناسب و مطلوب نيست.

زيرا به محض جاري شدن طلاق برچسبي بر پيشاني زنان زده شده و نگاه جامعه نسبت به آن‌ها نگاه خاصي مي‌شود كه مهمترين بعد اين نگاه منجر به استفاده ابزاري و بهره‌برداري مقطعي از آنان مي‌شود.

تهيه شده توسط اداره برآورد اجتماعي معاونت اجتماعي فرماندهي انتظامي استان اصفهان

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

آخرین مطالب

  • یادداشت
  • گفتگو

خبر خوان

پربازدیدترین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس