حدیثی که نقل شد از مهمترین احادیث نبوی در رابطه با وقف است. دو مورد آن ارتباط مستقیم با وقف دارد، آنجا که حضرت رسول میفرمایند صدقه جاری و دیگر دانشی که مردم از آن بهرهمند شوند!
صدقه جاریه بیشتر شناخته شده و عمده موقوفههایی که باقی مانده است به قصد صدقه بوده است چنانچه در تاریخ داریم امیرالمومنین علی (ع) در زمینی که پیامبر به وی بخشید چاهی حفر کرد و آب را وقف تشنگان و مسافران کرد و آن را صدقه خواند.
وقف در بیشتر منابع شیعه و سنی به معنای حبس مال و صرف منافع آن در راه خیر است. هرچند احکام فقهی بسیاری در این زمینه موجود است اما به صورت کلی دو برداشت میتوان داشت؛ اول، وقف عملی مشروع است و دوم هر شرایطی که واقف معین کند در صورتی خلاف عقل و شرع نباشد قابل اجراست!
این دو نتیجه در روزگار امروز افقهای نویی را در برابر واقفان قرار میدهد که با رفتن به سوی آنها میتوان فرهنگ وقف را بیش از بیش گسترش داد و نهادینه کرد.
امروز جوامع با سرعت ماشینی میشوند و نتیجه آن کمتحرکی شهروندان است که باعث بروز و رشد انواع بیماریهای مرتبط با آن شده است. یکی از راههای مقابله با این بیماریها که هزینههای مستقیم و غیرمستقیم بسیاری را بر بودجه عمومی و کل کشور تحمیل میکند گسترش امکانات ورزشی برای نسل جوان و اتخاذ راه مناسبی برای ترغیب آنان به ورزش است. دو امکان برای استفاده از امکانات وقف وجود دارد؛ یکی استفاده از منافع موقوفههایی که با نیت فیسبیلالله وقف شدهاند، است. هزینه عایدیهای این موقوفات باید با موافقت روحانیون و علما صورت بگیرد، تبادل نظر با ایشان و ترغیب آنان در ورود به عرصه ورزش عمومی و صدور مجوز فقهی برای استفاده از منابع مذکور ضروری است. مورد دیگر ایجاد وقفهای جدید با نیت کمک به ورزش در عرصههای مختلف است، حضور ورزشکاران معروف و پیشکسوتان چه به صورت شخصی یا به عنوان آغازگران حرکتهای خیرخواهانه چنان که در دیگر امور خیریه تا کنون وارد شدهاند راهگشا است. ستارگان ورزش برای عمل به مسوولیت اجتماعی خود و ادای دین ماندگار میتوانند با مشارکت در طرحهای ماندگار و ایجاد موقوفهها و اختصاص درآمد سرمایهگذاریهای خود به گسترش ورزش عمومی و ایجاد امکانات ورزشی ارزان قیمت در مناطق کمتر برخوردار نام خود را جاودانه کنند و هم باقیات صالحات خود را از این راه در خدمت جامعه قرار دهند، سازمان اوقاف نیز به عنوان متولی امر وقف در کشور نیز میتواند با بسترسازی هدفمند یاریکننده واقفان برای نهادینه کردن این خیر عمومی باشد.
افق دیگری که در قرون گذشته بیشتر به آن پرداخته میشده ولی فراموش شده است عرصه گردشگری است. پیشینیان ما با ساختن کاروانسراها، پلها و آب انبارهای متعدد در راه مسافران و وقف آن به نوعی وظایف حکومت را انجام میدادند و ایجاد رفاه حال برای آنان را نوعی کار خیر میدانستند. نمونههای بسیاری از این آثار هنوز باقی مانده که به دلیل تغییر مسیرها و وسایل حمل و نقل مخروبه شده و از یادها رفتهاند. سابقه طولانی وقف در کشور ما باعث شده تا بناهای موقوفه به اتفاق دارای ارزش تاریخی باشند و نمایهای جامع از هنرهای مردمان ایران زمین! از معماری گرفته تا نقاشی، نگارگری تا صورتهای دیگر آن که در بناهای موقوفه و کارکرد آنها تبلور پیدا کرده، همچنین آثار هنرمندان معاصر که در گوشه و کنار کشور پراکندهاند، اینها به عنوان سرمایههای ملی و جاذبههای گردشگری نیاز به معرفی و نگهداری هستند. ورود دوباره خیرخواهان و واقفان به عرصههای مختلف توریسم چه برای جذب، پذیرایی و اسکان زائران داخلی و خارجی و هم سایر توریستهای علاقهمند به فرهنگ و هنر کشور میتواند نشاندن تیر به چند هدف باش؛ مانند ایجاد اشتغال جدید، تامین منابع برای حفظ و مرمت آثار موقفه تاریخی، معرفی کشور و فرهنگ پربار آن که قدمت وقف در آن طولانیتر از دیگر نقاط جهان است و همچنین ایجاد سرمایه و ارزش افزودهای که عواید آن میتواند با در پیش گرفتن تدابیر جدید، سرمایهگذاری شده و منافع آن به طور مستمر در اختیار اهداف واقفان قرار بگیرد. این اهداف چندگانه هم باری از روی دولت برمیدارد و هم با توانمند ساختن بخش اشتغال غیردولتی، گامی به جلو برای ساختن جامعهای با فقر کمتر و امنیت شغلی بیشتر است.
در نگاهی دیگر به وقف و امکاناتی که در اختیار جامعه امروز میگذارد نمیتوان از تجربههای دیگر ملل غافل بود، غرب و مسیحیت در طول تاریخ خود تا قبل از مواجهه با مسلمانان تنها به وقف مجموعههایی برای تامین مایحتاج راهبان دیرها و کلیساها میپرداخت و تنها پس از مواجهه با دین اسلام و مسلمانان بود که رو به پایهریزی نهادهایی از جنس وقف و با هدف رساند خیر به عموم مردم میآورد . اما در ادامه از آنجا که فطرت پاک بشر در هر کجا باشد علاقه به کار خیر نیز به وجود میآید، آنان نیز با گسترش نهادهای خیریه عمومی به صورتهای مختلف توانستند گامهای بلندی در کارآمد کردن وقف و به روز کردن آن، بردارند. تجربیات غرب در امور خیریه بر همان مبنای حبس مال در دو سیستم ایندومنت و تراست استوار است. بدین ترتیب که بر اساس وصیت شخص یا تدوین اسناد حقوقی معتبر کل یا بخشی از داراییها، بیمههای عمر یا سرمایهگذاری، سهام و اوراق بهادار خود را به موسسات خیریه با اهداف مختلف اهدا میکنند. حال در زمان حیات یا پس از مرگ، در انواع دیگر اشخاصی با تمکن مالی بالا ضمن وقف املاک و مستغلات خود با تشکیل هیات امنایی از معتمدان یا اعضای خانواده خود بر اختصاص منابع مالی یا عواید ناشی از سرمایهگذاریهایشان بر تخصیص منابع مذکور به نیات خاصشان نظارت میکنند. معمولا در نهادهای خانوادگی عضویت در هیات امنای اداره کننده بنیاد خیریه یا موقوفه از طریق وراثت تداوم مییابد، گزارشهای مالی و عملکرد این نهادها بیشتر به صورت دورهای منتشر و در دسترس عموم قرار میگیرد. علاوه بر امور خیریه معمول که شامل هزینه اداره بیمارستانهای خیریه و مراکز تربیت روحانیون میشود؛ باید به حضور پررنگ وقف در اعطای بورسهای تحصیلی و هزینههای کمک آموزشی در موارد مختلف اشاره کرد. دانشگاه هاروارد در ایالات متحده با پشتوانه چند ده میلیارد دلاری بیشترین سرمایهگذاری خیریه در جهان را به خود جذب کرده و برخی از بزرگترین دانشگاهها در غرب با کمکهای خیریه و نیکوکارانه مردم اداره میشود. از آنجا اختصاص املاک و سرمایهگذایها به خیریه در غرب معاف از مالیات است باعث ترغیب سرمایه داران به وقف اموال خود و سپردن اداره آن به هیات امناهای خانوادگی یا محلی شده است. اما آنچه از تجربیات غرب میتواند برای ما مفید باشد اگوبرداری یا اقتباس از نوع سیستم حقوقی آنان در مواجهه با موقوفات است. تداوم و استحکام این نظامات حقوقی موجب پایداری نهاد وقف در غرب شده و شفافیت مالی موسسات خیریه و واقفان تضمینی برای تحقق نیات نیکوکاران شده است. دیگر مورد در تجربه غرب؛ سابقه نهادهای غیردولتی و روحیه کار داوطلبانه در میان شهروندان آن دیار است. آمار اشخاصی که به صورت داوطلبانه بخشی از وقت، تلاش جسمی و فکری خود را به رایگان در اختیار خیریهها یا موقوفهها میگذارند، چشمگیر است. اینها میتواند سرمشق ما باشد هم برای تنوع بخشیدن به وقف و هم تدوین نظامی جامعتر برای اداره موقوفهها در ایران.
در کشور ما معمول بوده واقف مال یا دارایی منقول خود را با تعیین یک متولی و نیتی ثابت وقف میکند که در این بین وقتی اصل سرمایه بر ساختمان یا زمین کشاورزی باشد ممکن است در طول زمان با حوادثی روبرو شود و موقوفه یا درآمد آن را تضعیف و ضایع کند، برای مقابله با حوادثی اینچنینی یا بلایای طبیعی که ممکن از موقوفات را تحتالشعاع قرار دهد راهکار دیگری که در دنیا نیز تجربه شده تشکیل صندوقهای سرمایهگذاری با توانایی جذب سرمایه از نیکوکاران و علاقهمندان از سوی افراد معتمد جامعه، اشخاص سرشناس، روحانیون یا هنرمندان و اداره آن به صورت شفاف است که با حضور بر بورسهای مختلف و تشکیل شرکتهای مشاوره و سرمایه گذاری خاص خود ضمن حفظ اصل سرمایه از گزند حوادث و بیمه کردن آن عوایدی سرشار را نصیب واقفان برای صرف در امور مورد نظر نمایند. در کنار این تدبیر، تشکیل صندوقهای سرمایهگذاری به تخصصیتر شدن موضوعات و در دسترس قرار گرفتن متوازن آن در سطحی که مورد نظر صندوق و مدیران آن است کمک میکند. اشخاص با نیتهای یکسان اگر بتوانند موسسات مالی مورد اطمینانی پیدا کنند که با پشتوانه بالای حقوقی، شفافیت مالی، و تضمینهای کافی برای تداوم و هزینهکرد صحیح عواید سرمایه حبس شده، را پیدا کنند انگیزه بیشتری خواهند داشت تا سرمایه ولو اندک خود در اختیار آنان قرار دهند.
در زمینه آموزش از آنجا که پیش از تشکیل ساختار مدرن دولتها ورودی به آن صورت سیستماتیک نداشتند آنچه که نهاد آموزش را در سرزمین ما زنده نگه داشت و تداوم بخشید وقف و موقوفات نیکوکاران برای مدارس و مکاتب علمی و حوزههای علمیه بوده است. بسیاری مدارس و مراکز علمی و حتی دانشگاههای بزرگی مثل ربع رشیدیه در تبریز، حوزه علمیه امام صادق در اصفهان و صدها نمونه موفق دیگر در طول تاریخ که هم خود موقوفه بوهاند و هم با عواید ناشی موقوفات دیگر اداره شدهاند. ورود واقفان در عرصه آموزش اگرچه در حال حاضر نیز به صورت تشکیل بنیادهای آموزشی یا امثال آن متداول است اما گستره چندانی پیدا نکرده است و وقف نتوانسته با توجه به توسعه حوزه آموزش در کشور همگام با آن حرکت کند که جا دارد متولیان امر وقف و علاقهمندان به این سنت حسنه با بازاندیشی در نحوه اداره بعضی موقوفات و ارایه مدلهای جدید برای آشنایی واقفان و علاقهمندان به آن در چهارچوب صندوقهای سرمایهگذاری، اعطای بورسهای تحصیلی، مشارکت در اداره دانشگاهها و موسسات آموزشی و تحقیقاتی، افقهای جدیدی در برابر آنان بگشایند تا ضمن مشارکت دیگر اقشار مردم که تمول چندانی ندارند اما علاقه و وجدان پاکشان خواستار سهیم شدن در این عمل نیکوکارانه است از وابستگی بیشتر سیستم آموزشی به بودجه عمومی کشور نیز جلوگیری شود.
تحقق و به عرصه عمل درآمدن آنچه گفته شد مستلزم آگاهیبخشی و گفتگو در سطوح مختلف جامعه، مفاهمه و تعامل مثبت همه نیکوکاران و علاقهمندان به سرنوشت وقف است خواستار جاری بودن همیشگی این رود خروشان از نیتهای نیکوی مردمان خداجو و انساندوست سرزمین ایران است.