• چهارشنبه 26 ارديبهشت 1403
  • الأربعاء 8 ذو القعدة 1445
  • Wednesday 15 May 2024
فرهنگی

مطبوعات پرینتی...

   06 شهریور 1397  1072

گردن کج نکنید!

کیاست – مهدی محمدی - با هزار امید و آرزو، دوره های خبرنگاری را گذارنده است! چه کسی؟ ممکن است هر کدام از خبرنگاران فعلی باشد که از اتفاق کار را هم خوب یاد گرفته و حالا که قرارش هست تا مطلب و خبری که تهیه کرده در نشریه ای منتشر شود، سر از پا نمی شناسد. سردبیر هم او را می خواهد و یک فلش دستش می دهد که "بپر سر کوچه، دفتر خدمات چاپ و تکثیر ، 100 نسخه پرینت بگیر و بیار، حساب داریم با هم".

خبرنگار زحمت خود را کشیده، موسسات و بنگاه های مالی هم آگهی های خود را داده اند امابرای مدیر فلان روزنامه یا هفته نامه، دیگر صرفه ندارد تا بر اساس آنچه تیراژ اسمی خوانده می شود، منتشر شود. اگر منتشر شود چند نفر آن را می خرند و می خوانند یا اصلا حتی اگر رایگان هم توزیع شود، چند جفت چشم بیکار برای خواندنش پیدا می شود؟

اما همین مدیرمسوول وقتی سراغ اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی می رود از انبوه تیراژ و مخاطبانش سخن می گوید، ضعف اگر باشد را به پای نبود آگهی و کمبود پول می گذارد، خواستار حمایت دولت برای سرپا ماندن مطبوعات نیمه جان می شود و البته چند نسخه پرینت شده را هم برای نمونه تحویل اداره مذکور می دهد.

مطبوعات پرینتی اصطلاحی غریب و شاید با مزه باشد، پرینت کردن با چاپ کردن فرقی ندارد اما ذهن خواننده ایرانی می داند فرق بین چاپ در چاپخانه یا پرینت در خدمات تایپ و تکثیر چیست و البته انتظار ندارد تا روی پیشخوان گیشه های مطبوعاتی اثری از پرینت شده ها ببیند، که معمولا هم نمی بیند، چون کار اصلا به آنجا نمی کشد. چند نسخه ای به جز آرشیو، باید به دست صاحبان آگهی برسد و همین!

این چرخه به محیط زیست لطمه نمی زند، چون مصرفی ندارد، دل کسی را نمی رنجاند و احیانا انتقادی نمی کند تا چیزی زیر سووال برود و مهمتر از همه بانگی برنمی آورد که خفته ای بیدار شود، خشک و بی خاصیت مانند خارهای پشته شده در بیابان با هر بادی به سویی و با هر تکانه ای در مسیری به راهشان اندازند مثل قایق های بی سکان و بادبان، اسیر امواج تلاطم بی چشم اندازی از ساحل آرامش، تنها به انتظار گشایشی هستند از قفل بودجه های فرهنگی تا امسال را به سال دیگر برسانند.

بلی! این نقل کار امروز تعدادی از اهالی مطبوعات است، همان ها که شاید در تجربه روزنامه نگاری یا خبرنگاری و آگاهی به اصول کلاسیک آن ید طولایی دارند، همان هایی که ممکن است مویی سفید کرده باشند و نگران از بیکار شدن خودشان یا چند نفر کارمندشان به رغم آگاهی از آنچه بر سر مطبوعات و اعتماد عمومی یا سرمایه اجتماعی روزنامه نگاران می آورند، باز هم در حفظ مجموعه ای می کوشند که از نظر مالی ورشکسته شده و نه توانایی کنش دارد و نه طاقت واکنش.

مشکلات مربوط به گرانی کاغذ، بالا رفتن هزینه های چاپ و توزیع یا حقوق پرسنل و خرج و مخارجی که هر روز سر به فلک می زند، آنقدر سردرهای متعدد و رنگارنگ مطبوعات را دچار چالش های درونی کرده که فرصتی برای ظهور آنها باقی نمانده است و پایین بودن سطح انتقادپذیری صاحبان مسوولیت یا قدرت در کنار نقاط ضعف جدی قانون برای حمایت از مطبوعات در برابر سلیقه های غیردوستانه، مسیر توسعه کیفی مطبوعات را به سنگلاخ بدل کرده است.

علاوه بر مشکلاتی که وضعیت اقتصادی یا رفتارهای مخاطبان پرقدرت برای رشد مطبوعات در حوزه کیفیت به وجود آورده، بخش نرم افزاری در عالم رسانه دچار نارسایی و ضعف های شدید است، بی توجهی به تغییر پارادایم های حاکم بر عالم رسانه و اقبال شهروندان به پایگاه های چندرسانه ای و رسانه های تعاملی در کنار خسته شدن مخاطب از حرف تکراری، شعارهای توخالی و برداشت های نادرست از اوضاع و احوال منطقه و جهان، شرایطی را پدید آورده است که بسیاری از مطبوعات مرجعیت خود در افکار عمومی را از دست بدهند یا دچار روزمرگی شوند.

اینان دیگر سودای تغییر را از سر گذرانده اند، برای آینده نگران هستند اما راه خاصی را نمی جویند و سراغ ندارند، زمان و جان خود را می گذارند و کیمیای پرمقدار قلم را بر باد می دهند. برگزاری نشست های خبری بفرموده یا به خواسته، تنها با هدف بیان خوبی ها و زحمات فلان مسوول یا تبدیل آن به صحنه جنگ سرد جناح های سیاسی به بخشی از وظایف عادی و روزانه اینان تبدیل شده است.

وقتی ابتکار و خلاقیت در اطلاع رسانی وجود نداشته باشد، سوژه ها به بلوغ نرسیده باشند و مدیران و هدایت کنندگان مجموعه های مطبوعاتی، وظیفه و رسالت خود را فراموش کرده باشند و تنها به فکر بالا رفتن میزان آگهی و رپرتاژ باشند، چرا باید انتظار داشت کسی پیدا شود و مجله یا روزنامه ای را بخواند که به آگهی نامه تبدیل شده یا بخواهد برای آگاهی از خبرهای سوخته و تحلیل های آبکی دست در جیب خود بکند؟

چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه مطبوعات، تنها وقتی کسی تخلفی با صدا و بازخورد انجام می دهد یا صدایی بر علیه جایی بلند می کند، وارد عمل شود؟ اینقدر که دوستان برای بستن برخی نشریات و رسیدگی به تخلفات آنان آماده اند، در مقابل آن هفته نامه که تبدیل به سالنامه شده، زبانی نرم و دلی پرغصه دارند.

درحالی باید به فکر حلقه های قوی تر که از نظر غنای تئوریک و تحلیل صحیح در سطح بالاتری هستند باشند، زلف مطبوعات را به زلف تاریخ مصرف گذشتگانی گره زده اند که مدت هاست مرده اند و هنوز فکر می کنند که در خواب هستند، مطبوعات بهتر است به جای تلاش های بیهوده برای برگرداندن آبی که مدت هاست از جوی رفته، به فکر پوست اندازی و حضور قوی تر در صحنه اطلاع رسانی، تحلیل و آگاهی دادن باشند و نواله ناگزیر را گردن کج نکنند، اگر نه زمین را ببوسند و عزت زیاد.                                                                                                  

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

آخرین مطالب

  • یادداشت
  • گفتگو

پربازدیدترین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس