• جمعه 14 ارديبهشت 1403
  • الجمعة 25 شوال 1445
  • Friday 03 May 2024
فرهنگی

باید و نباید های شعر و آثار سیاوش کسرایی؛

که تیغ کشیده ا‌ست بر ستم؟

   20 اسفند 1401  3007

غزل برای درخت و گریز رنگ از گل های سپید

چه‌کسی کُشت مرا؟... همه با آینه گفتم، آری… همه با آینه گفتم، که خموشانه مرا می‌پائید… گفتم ای آینه با من تو بگو:... چه‌کسی بالِ خیالم را چید؟

به گزارش مهدی بیرانوند روژمان، خبرنگار و روزنامه نگار از استان لرستان و عضو ثابت تیم گروه تحریریه کیاست و احتساب؛

سیاوش شعر ایران نیازی به معرفی ندارد. چهره مردانه اش، سبیل های قرن بیستمی، روح مبارز اش و نزدیکی قلم اش به نیما یوشیج معرف اوست. ما فقط می خواهیم از او یاد کنیم، بیاموزیم و راهش را ادامه دهیم. سروده هایش بس دل انگیز و ارجمندی از این شاعر مبارز و گرامی به یادگار مانده، از جمله مشهور ترین آنها، منظومه" آرش کمانگیر"، است. شعری حماسی و بسیار آشنا برای بسیاری از اهالی کتاب و قلم فرهیخته معاصر.

سیاوش کسرایی در پنجمین روز از اسفند سال ۱۳۰۵ در اصفهان بدنیا آمد. اما بدلیل کوچ شغلی پدر در پایتخت "تهران" قد کشید. دوره ابتدایی را در مدرسه ادب، و بعد در مدرسه نظام و دارالفنون مشغول به تحصیل شد. در ۱۳۲۹ از دانشکده حقوق دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شده و برای خدمت سربازی به دانشکده افسری می‌رود.

در ۱۳۳۱ کسرائی در سازمان همکاری بهداشت، وابسته به برنامه اصل چهار ترومن، شروع به کار می‌کند، و در نشریه‌های بهداشت همگانی در ناحیه دریای خزر و زندگی و بهداشت نقش داشت. از اواسط دهه ۱۳۳۰ تا اواخر دهه ۱۳۵۰ کسرائی در سازمانهای مربوط به مسکن عمومی (بانک ساختمانی، وزارت آبادانی و مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی) تقریباً بی‌وقفه مشغول بوده و در اوائل تا اواسط دهه ۱۳۵۰ در حالت تعلیق خدمت اداری، کسرائی در بخش تبلیغات گروه صنعتی بهشهر کار می‌کند. در کنار مشاغل دائمی، در مقاطع مختلف، کسرائی به تدریس ادبیات در دانشگاه‌های تهران و زاهدان می‌پردازد.

سیاوش شعر ایران روابط اجتماعی اصیل و عمیقی را در میان اقشار هنری و فرهیخته ایران داشت و از نزدیکان بزرگانی چون "نیما یوشیج، هوشنگ ابتهاج، ایرج افشار، محمود اعتماد زاده، نادر نادپور، ابراهیم یونسی، فروغ فرخزاد، فریدون مشیری، احمد رضا احمدی، شاهرخ مسکوب و مرتضی کیوان "، بود. شخصیت و ذات هنری او بود که این ارتباط و روابط اجتماعی را میان بزرگان ادبیات ایران در آن زمان خلق کرده بود‌. در این یاداشت کوتاه قصد موشکافی زندگی وی را نداریم بلکه می خواهیم به شعر او بپردازیم؛

سیاوش هم حماسه گو است و هم شاعری سراینده به سبک نو. او شاعریست اجتماعی با تصویر سازی قوی که هرمخاطبی با آن می تواند به راحتی ارتباط برقرار کند‌. این ارتباط و تصویر سازی قوی را می توانیم در مجموعه " آوا " مشاهده کنیم. سیاوش پس از سرودن منظومه معروف " آرش " روح حماسی را با شعر نو در آمیخت و با وام داری از تاریخ غنی ایران اثری ناب خلق کرد. اثری که گویی در آن پهلوان باستانی تاریخ ما باری دیگر زنده می شود و به اوج خود می رسد. بهره برداری سیاوش از تاریخ باستانی ایران آنچنان ماهرانه است که پس از سالها که از سرایش آن گذشته است بازهم برای مخاطب تازه و بکر است.

یکی دیگر از ویژگیِ شعر کسرایی؛ تازگی و ابداع آمیز در وصف ها و تغزلات است. اشعاری چون "گل های سپید، غزل برای درخت و گریز رنگ"، نمونه های خوبی هستند از تغزّل و غنا در شعر امروز‌.

ویژگی قلم سیاوش در خالص و واقعی بودن آن است. چرا که هیچ گاه تلاشی برای وام گرفتن از هم قطارهایش از خود نشان نداد. او خودش بود و خودش ماند. شعر او تاریک نیست بلکه روشنایی از جنس آموزش برای اهالی شعر مخصوصا جوانان دارد. شعر کسرایی از لحاظ صورت های خیال، شعر کم باری نیست. او لحظه ها و عناصر زندگی را می شناسد و حضور جدّی و مملوس آنها در سروده هایش به دید می آیند.

سیاوش ادبیات ایران از شروع فعالیت حرفه ای هنری خود تا به هنگام مرگ آثاری به سال و عنوان زیر منتشر کرد:

۱۳۳۶. آوا. تهران: نیل.

۱۳۳۸. آرش کمانگیر. تهران: اندیشه.

۱۳۴۱. خون سیاوش. تهران: امیرکبیر.

۱۳۴۵الف. با دماوند خاموش. تهران: صائب.

۱۳۴۵ب. سنگ و شبنم. تهران:صائب.

۱۳۴۶الف. بعد از زمستان در آبادی ما. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.

۱۳۴۶ب. خانگی. تهران: بینا.

۱۳۵۴. چهره مردمی شعر نیما. دانشگاه زاهدان. پلیکپی.

۱۳۵۵. به سرخی آتش، به طعم دود. سوئد (شهر نامعلوم): حزب توده ایران. (به اسم مستعار شبان بزرگ امید)

۱۳۵۷. از قرق تا خروسخوان. تهران: مازیار.

۱۳۵۸. آمریکا، آمریکا. تهران: علم و هنر.

۱۳۶۰. چهل کلید. تهران: حزب توده ایران.

۱۳۶۲. تراشه‌های تبر. کابل: انجمن فرهنگی پوهانتون.

۱۳۶۳الف. هدیه برای خاک. لندن: بینا.

۱۳۶۳ب. پیوند. کابل: حزب توده ایران.

۱۳۶۸. ستارگان سپیده دم. لندن: بینا.

۱۳۷۴. مهره سرخ. وین: کارا.

۱۳۸۲الف. در هوای مرغ آمین: نقدها، گفتگوها، و داستانها. تهران: کتاب نادر.

۱۳۸۲ب. هوای آفتاب: واپسین سروده‌ها. تهران: کتاب نادر.

تمامی این آثار شعر هستند، به استثنای ۱۳۶۴ (داستان برای کودکان)، ۱۳۵۴ (نقد ادبی)، و ۱۳۸۲ الف (نقد ادبی، گفتگو، و داستان). مجموعه کامل اشعار کسرائی در ۱۳۸۴، مجموعه شعر با عنوان از آوا تا هوای آفتاب، در ۷۷۳ صفحه به قطع رقعی، توسط کتاب نادر منتشر شده‌است.

در پایان این یاداشت نگاهی خواهیم داشت به یکی دیگر از آثار معروف سیاوش کسرایی که به هنگام انقلاب ۵۷ به شهرت خود رسید. شعری که با صدای " فرهاد مهراد " جاودان شد.

والا پیام‌دار، محمد!

گفتی که یک دیار

هرگز به ظلم و جور

نمی‌ماند برپا و استوار

آن‌گاه، تمثیل‌وار

کشیدی عبای وحدت

بر سر پاکان روزگار

در تنگ پرتبرّک آن نازنین عبا،

دیرینه، ای محمد!

جا هست بیش و کم،

آزاده را

که تیغ کشیده ا‌ست بر ستم؟

سیاوش کسرائی از «نسل چهارم» و از آخرین نسل مهاجران ایرانی به اتحاد جماهیر شوروی بود. او از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ در شوروی زندگی کرد. سیاوش کسرایی از زندگی در شوروی رنج می‌کشید و تجربه درونی و رنج روحی خود را در سروده «دلم هوای آفتاب می‌کند» وصف کرده‌است. وی در سن ۶۹ سالگی پس از عمل جراحی قلب و ابتلاء به ذات‌الریه در وین، پایتخت اتریش درگذشت و در «بخش هنرمندان» گورستان مرکزی شهر وین، پایتخت اتریش، به خاک سپرده شد.

در ۲۰مین سالمرگ سیاوش کسرایی، آرامگاه او در نزدیکی بخش هنرمندان گورستان مرکزی وین در زمره آرامگاه مشاهیر و نام‌آوران قرار گرفت.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس