کیاست – زهرا الماس - در جهان پیشرفته کنونی، کار و کارآفرینی یکی از عوامل کلیدی توسعه محسوب میشود و کشورهایی که دچار عارضه کمکاری یا تنبلی هستند از کاروان توسعه عقب خواهند ماند. امروزه کار اعم از کار فکری یا جسمی دارای جایگاه ویژه اقتصادی بوده و به نیروی انسانی بهعنوان سرمایه بیبدیل نگریسته میشود.
كارآفريني از ابزارهاي مهم توسعه بهشمار میآيد كه مهمترين اثر خود را از راه افزايش اشتغال در جامعه برجا میگذارد. کارآفرینان با نگاه متمایز خود به پدیدههای اطراف و شکار فرصتها همیشه به دنبال ارایه محصولات یا خدمات جدیدی به جامعه هستند. در بین عوامل تقویتکننده یا تضعیف کننده کارآفرینی، «فرهنگ» عامل بسیار مهم و حیاتی قلمداد میشود به طوری که ارزشها و هنجارهای جامعه تا حد زیادی توسعه کارآفرینی را تحت تاثیر قرار میدهد، بنابراين نوع نگرشها، ارزشها و هنجارهاي موجود كه فرهنگ را تعيين ميكند، بهتبع آن چگونگي رشد، پيشرفت و نوآوري را فرهنگ موجود رقم ميزند.
در فرهنگ اسلام و سيره عملي ائمه معصومين( ع) بسيار به كار و تلاش تاكید شده است و اين فرهنگ همواره مسلمانان را به کسب و کار حلال تشويق ميكند، و بیکاری، تنبلی، سستي را دشمنی با خدا دانسته تا از اين طريق و با استقرار فرهنگ كارآفريني و تلاش، تعهد و مسووليتپذيري در جامعه مسلمانان فعاليتهاي صحيح اقتصادي را در قالب عمل صالح ترقي دهند تا بدين وسيله در اصول اقتصادي و سياستهاي مالي مستقل شده و از وابستگي به كشورهاي ديگر رهايي يابند.
همچنین اندیشمندان جهان در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدهاند که کار برخاسته از جوهره درونی افراد است و جوامع برای تبلور هر چه بیشتر این جوهره نیازمند ایجاد فرهنگ کار هستند.
طبق بررسیهای تطبیقی متاسفانه فرهنگ کار در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته در سطح پایینتری قرار دارد. این امر مستلزم آسیب شناسی جدی فرهنگ کار در ایران و ارایه راهکارهای مناسب جهت ارتقای این فرهنگ است. عدم وجود فرهنگ قوی کار در کشور ما موجب شده تا کمکاری در میان مردم به نوعی عادت تبدیل شود و افراد در بسیاری از موارد به شغلی که پیشه کردهاند بها ندهند و اصول مسلم آن کار را رعایت نکنند.
یکی از مسایل در فرهنگ عمومی نوع نگاه ایرانیان به کار است؛ نگاهی به فرهنگ کار که نه سازنده است و نه مشکلی از مشکلات کشور را حل میکند. در چنین جامعهای، کمکاری، نگاه بهکار با سرگرمی، غیرسازنده و قرار دادن کار بهعنوان تکراریترین مشغله، بدون اینکه تولید و یا پیشرفتی در آن دیده شود، رواج پیدا کرده است و همچنان با عوض شدن دولتها، تغییری در احوالات جامعه ایجاد نخواهد شد و همین دور باطل ادامه خواهد یافت.
بدون شک برای تجزیه و تحلیل در هر سطحی؛ شناخت عوامل موثر بر ارتقاء فرهنگ کار امری حیاتی است. روابط متقابل میان کار، سرمایه و محیط اجتماعی سازمان به شکلی که آنها در مجموعه کاملی متوازن و هماهنگ کردن، حایز اهمیت است، بهبود فرهنگ کار به این امر بستگی دارد که ما چگونه عوامل اصلی سیستم اجتماعی ـ تولیدی را مشخص میکنیم و بهکار میبریم. اصولا ارتقاء فرهنگ کار تحت تاثیر عوامل متعددی است که در یک طرف آن فرهنگ، ساختار اجتماعی، سیاسی، فنی، مدیریتی جامعه و در طرف دیگر آن ساختار طبیعی و اقلیمی وجود دارد.
در همین راستا با مسعود گلشیرازی رییس کمیسیون تجارت اتاق بازرگانی اصفهان، علیرضا نادری کارشناس فرهنگ کار و مسوول کمیته ارتقا فرهنگ کار اتاق اصفهان و جواد شمس کارشناس جامعه شناسی گفتگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
نقش فرهنگ کار و کارآفرینی در کشور ما از چه جایگاهی برخوردار است؟
گلشیرازی: فرهنگ شالودهای از عادات، رفتارها، آموختهها و روابطیست که متداول بر جامعهای شده است. فرهنگ کار مسالهای نیست که یک شبه درست شود و نیاز به استمرار و مداومت دارد که عادتهای غلط اصلاح و با تبدیل به نهادی صحیح و تکرار آنها سبب ثبات آن شود که در رفتار و لایههای مختلف اجتماع خودش را نشان دهد.
وقتی میگوییم فرهنگ کار؛ باید ببینیم ما در طول ادوار گذشته به مقوله کار چگونه نگاه کردهایم و چگونه با آن برخورد داشتهایم که این مهم را کودکان ما از کودکی دیده و آمختهاند و آن را در اجتماع به کار میگیرند. اما سوال این است که چرا فرهنگ کارآفرینی در ما کمتر است؟ پاسخ مشخصه که کشور ما بیشتر، کشوری واردکننده و تاجر بوده و عمده امتیازهایی که ما به دول استعماری دادهایم امتیازهای استعماری بوده که اکنون اثرات آن را در لایههای فرهنگی ما گذاشته است.
با این شرایط اکنون فرهنک کارآفرینی جای خودش را به فرهنگ واسطهگری، فرهنگ استراحت، فرهنگ زود رسیدن به هدف داده و مداومت، پشتکار و بهرهمندی از هوش و بازوی خود به فراموشی سپرده شده و این موضوع نیازمند تغییر نگرش دارد.
نادری: جامعه امروز ایران نیاز دارد که بر روی موضوعاتی از قبیل فرهنگ کار، کارآفرینی و کارتیمی دقت بیشتری داشته باشد. هر گونه تلاش فکری و مطالعاتی به منظور شناسایی چالشها و محدودیتهای مرتبط با فضای کار و کسب به منظور اطلاع رسانی و ارایه پیشنهاد برای پیشبرد فرهنگ کار مهم تلقی میشود. متاسفانه رانت و کار کمتر با سود بیشتر در جامعه به نوعی ارزش تبدیل شده است که با عزم ملی این نگاه خطرناک باید اصلاح شود. برای مثال فردی که در بازار سکه با خرید و فروش و دلالبازی یک شبه سودهای زیادی را به دست میآورد مورد ارزش بین دیگر افراد شده و گرایش به کارآفرینی با تمام مشکلات آن کمررنگتر میگردد و اینها به تدریج در فرهنگ ما نهادینه میشود.
شمس: فرهنگ کار بهعنوان شیوه زندگی نقش بنیادی و زیربنایی در ارتقای سطح پویایی جوامع دارد. در مقایسه با مفاهیمی همچون فرهنگ سازمانی، فرهنگ عمومی و نظایر آن، مفهوم فرهنگ کار کمتر تعریف شده است. فراهم آوردن امکان تصمیمگیری براساس عقل و درایت در تمام مراحل زندگی به ویژه از دوران کودکی از جمله بنیانهای اصلی و تاثیرگذار در ایجاد و تقویت فرهنگ کار محسوب میشود.
بررسیهای کارشناسان مسایل اجتماعی ایران نشان می دهد که فرهنگ کار در ایران در مقایسه با جوامع پیشرفته در سطح پایینتری قرار دارد. این در حالی است که در جهان پیشرفته با وقوف بیشتر به نقش استراتژیک نیروی انسانی و نگرشهای آن به کار و تولید مفهوم فرهنگ کار از اهمیت فزایندهای برخوردار شده است. زمانی که فرهنگ کار نهادینه گردد کار به عنوان یک ارزش تلقی شده و همه افراد جامعه در سطوح مختلف کار کردن را مسیر توسعه موزون جامعه دانسته و از طریق درست کار کردن به توسعه اقتصادی کمک می نمایند.
برای افزایش فرهنگ کارآفرینی در کشور کدام معیارها باید مورد توجه قرار بگیرد؟
گلشیرازی: حوزه کارآفرینی حوزهای بسیار گسترده است و برای فرهنگسازی در این بخش باید اهداف بزرگ به اهداف کوچکتر تبدیل کرد. برای رونق کارآفرینی و کار در جامعهای ابتدا باید شرایط کار برای فعال اقتصادی یا سرمایهگذار تسهیل شود. اما در این مسیر هفت گام اساسی را باید مدنظر قرار دهیم. اجرای محتوای آموزشی از دوران طفولیت تا دانشگاه، محتوای رسانههای ما، سینما و هنر هفتم در اقداماتی که به جامعه تلقین میکند و ارزشهای را تبین مینماید.
نادری: کار کردن و فرهنگ کار باید نهادینه شود تا از این طریق بتوان بنیادهای فرهنگ کار را بنا نهاد و در جهت تقویت آن گام برداشت. کار نقش کلیدی در توازن بخشیدن به ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد. میتوان گفت تمام پیامدهای دیگر زندگی بشر به کار بستگی دارند. و دوام سیستم اجتماعی و تمدن براساس قدرت آن در حفظ و هدایت تمایل به کار در جهت هدفهای مطلوب است.
کار یکی از عوامل تولید است که تمام فعالیتهای اقتصادی انسان، اعم از فکری و یدی، تخصصی و غیرتخصصی برای تولید ثروت را در بر میگیرد. کار میتواند به عنوان انجام وظایفی تعریف شود که متضمن صرف کوششهای فکری و جسمی بوده و هدفشان تولید کالاها و خدماتی است که نیازهای انسانی را برآورده میسازد. شغل یا پیشه کاری است که در مقابل مزد یا حقوق منظمی انجام میشود. کار در همه فرهنگها اساس نظام اقتصادی و شامل نهادهایی است که با تولید و توزیع کالاها و خدمات سر و کار دارند.
شمس: برای حرکت به سوی شکوفایی اقتصادی، حمایت از فرهنگ کار مطلوب و مثبت مورد نیاز است؛ بنابراین وضعیت فرهنگ کار باید از طریق دخالت در عوامل شناخته شده فرهنگ کار متحول شود و گرایشها، بینشها و دانش لازم نسبت به کار در جامعه و سازمانها ایجاد شود. فرهنگ کار و نظمپذیری در سازمانها زمینههای استفاده مفید و موثر از منابع انسانی و مادی را فراهم میسازد و آثار مطلوبی در بعد بهرهوری و کسب مزیت رقابتی دارد. برای ارزشی کردن تولید و سودآوری، گریزی نیست جز اینکه در سازمان و جامعه فرهنگ کار رواج پیدا کند.
مقایسه کار در کشورهای پیشرفته و کشورهای جهان سوم نشان میدهد که نه تنها تکنولوژی کاملا متفاوت است بلکه روشهای انگیزهدهی و ارتباطات اجتماعی هم تغییر میکند.
لزوم بازنگری در دروس مدارس تا قبل از دانشگاه تا چه میزان بر توسعه فرهنگ کار و کارآفرینی تاثیرگذار است؟
گلشیرازی: باید در مقوله فرهنگ بهصورت ریشهای و از بدو تولد کار شود، آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد آموزشی نیاز است در مدارس آداب، رسوم و فرهنگهای مختلف را آموزش دهد. یکی از این مباحث که باید مورد توجه قرار بگیرد بحث فرهنگ کار است، با افزایش مراکز تفریحی و فرهنگی مشکل حل نمیشود، بلکه باید فرهنگ و ارزش کار در جامعه آموزش داده شود ولی متاسفانه در کشور ما فرهنگ کار جا نیفتاده است.
البته آنچه که در رسانهها میبینیم بیشتر شاید در عمل تبلیغ فرهنگ کارآفرینی میکنیم اما در عمل محاکماتی که در رسانهها در صدد رسانهای کردند آنها هستیم به نوعی فرهگ کارآفرینی را مخدوش مینمایم. این ایجاد پادوکسهای رفتاری ما در لایههای مختلف از آموزش، اقتصاد، قضاوت، حکومت، بنگاه و خانه سبب میشود سرعتها کمتر و رسیدن به مقصود و هدف دیرتر اجرایی گردد و احترام به کارآفرینی و جایگزینی کار به جای دلالی با اندکی تاخیر حاصل شود.
از آنجا که رسانه میتواند به عنوان نهاد فراگیر و همگانی اثرگذار، نقش سازماندهنده را ایفا کند، باید به وسیله مطبوعات و کلیه رسانههای ارتباط جمعی، فرهنگ کار مثبت در میان اقشار مختلف جامعه یادآوری شده و با زبانی ساده و همگانی آموزش داده شود و دلایل آن نیز تشریح شود.
نادری: متاسفانه فرهنگ کارآفرینی در جامعه توسعه نیافته و آموزش و پرورش و خانوادهها به عنوان دو رکن اصلی تاثیرگذار بر کودکان باید این رویکرد را تقویت کنند. اشاعه فرهنگ کارآفرینی باید از خانوادهها و مهدهای کودک بسط پیدا کند و کارآفرینان فعلی ابتدا باید خودشان را تکریم کنند تا خانواده آنان در مرحله نخست جذب کارآفرینی شوند.
براساس تحقیقات کودکان در سنین 3 تا 7 سال شخصیت اجتماعی، فردی و ابتکاری آنها شکل میگیرد و باید در خانواده و مدارس به این موضوع توجه جدی شود اما متاسفانه در مهدهای کودک و به خصوص دبیرستان و دانشگاهها فقط دروس غیرعملی به جوانان و نوجوانان ما تزریق میشود که این رویه به هیچوجه قابل قیاس با دیگر کشورهای مسلمان نیست.
موانع موجود، در حوزه آموزش و پرورش بیشتر خود را نشان میدهد زیرا کار بر روی فرهنگ کار امروز بعد از زمان فارغالتحصیلی انجام میشود در حالی که این فرهنگ باید از دوران قبل از دانشگاه و در زمان مدرسه نهادینهسازی شود. رشتههای تحصیلی دانشگاهی باید متناسب با محور توسعه استان یا منطقه در قالب آمایش سرزمین توسعه پیدا کند.
خانواده یکی از عواملی است که در تقویت فرهنگ کار و دوام و استمرار آن نقش دارد. فرد دایما تحت تاثیر خانواده قرار میگیرد. بنابراین با برقراری ارتباط و کنش متقابل بین خانوادهها و فرد میتوان به صورت ضمنی و غیرمستقیم بسترسازی لازم برای ایجاد و پرورش فرهنگ کار را فراهم ساخت.
اگر بخواهیم افزایش رشد اقتصادی را در جامعه رقم بزنیم، یک مانع ساختاری نیز علاوه بر مشکلات اقتصادی داریم و آن نهادینهسازی فرهنگ کار است. باید به فرهنگ کارآفرینی با نگاه تنویر افکار عمومی و نگاه موثر به جامعه کارفرمایان و فارغالتحصیلان دانشگاهی نگریسته شود و موانع موجود در این مسیر برطرف شود.
متاسفانه جذب جوانان ما در رشتههای دانشگاهی براساس نیاز صنایع و بازار کار کشورمان تعیین نمیشود و بسیاری از فارغالتحصیلان ما پس از کسب مدرک دانشگاه بیکار هستند و با فشار به خانوادهها در مقاطع بالاتر بدون هیچگونه هدفی مجدد در دانشگاههای پولی آزاد مشغول به تحصیل میشوند که براساس آمار تعداد دانشجویان ما در مقایسه با دیگر کشورها بیشتر اما محتوا اندک است.
ارایه آموزشهای فنی و حرفهای نقش بسزایی در توسعه کسب و کار و ایجاد مشاغل پایدار دارد و سرمایهگذاری مناسب و رفع موانع آن چشمانداز بهتری را برای این بخش ترسیم میکند، اما به دلیل نبود برنامه، مدیریت و نهادینه نشدن فرهنگ کار گرایش جوانان به این آموزشها کاهش یافته است. برای مثال سازمان فنیحرفهای استان اصفهان در خاورمیانه نمونه و ممتاز بوده اما طی یک ماهه گذشته که در سازمان حضور داشتم بسیاری از مراکز آن نیمه تعطیل شدهاند. وقتی با این دست فرمان آمدهایم و با همین شرایط حرکت کنیم به ناکجاآباد خواهیم رسید.
شمس: در ایران امروز ما، متاسفانه فرهنگ کار چندان جالب نیست! جوانترها مدام دنبال کارهایی هستند که زحمت کمتر، پول سریعتر و موقعیت بهتر برای آنها به همراه داشته باشد. فرهنگ کار و کارآفرینی باید از مهدکودکها تا دانشگاهها و حضور افراد در جامعه ترویج شود و فقط مختص یک مقطع خاص نباشد.
علل نداشتن روحیه کاری و عشق ورزانه به کار در ایران چیست؟ نقش دولت در تحقق فرهنگ کار و کار آفرینی را چگونه قلمداد میکنید؟
گلشیرازی: فرهنگ کار و کارآفرینی باید به ارزش آفرینی به جای یک ضد ارزش تبدیل شود و تمام اجزای جامعه درگیر چنین مساله مهمی شوند که این موضوع جایگاه خودش را پیدا کند. در حال حاضر رفتار سران قوا و راس نظام مبتنی بر تاکید به اقتصاد، تکریم کارآفرینی را نشان میدهد اما سوالم این است که آیا تاکنون رییس جمهور کشورمان برای تبادل و توسعه فعالیتهای بخش خصوصی در اتاق بازرگانی برای گفتگو با اعضای اتاق حضور داشته، البته صحبت ما با دولت فعلی نیست بلکه این مساله در دولتهای قبلی هم مورد توجه نبوده است.
اینگونه رفتارها حکایت از این دارد که هنوز فرهنگ کار در کشور ما نهادینه نشده و در حد شعار، تابلو، سخنرانی، محتوا، کلاسها باقی مانده اما در حد تحقق عملی توسط تمام لایههای اجتماع از حاکم تا رعیت نیاز به ممارست بیشتری دارد. با رخداد چنین مسالهای میتوانیم امیدوار باشیم که فرهنگ کار و کارآفرینی جای فرهنگ واسطهگریها و ضد کارآفرینی را بگیرد.
متاسفانه مدیریت و برنامهریزی درست و متداوم در نظام نداریم و جامعه هم با نبود این مسایل دچار سرگردانی است باید بگویم که ارتباط خوبی و اعتماد بین مردم و دولت نیست دانشگاهها وظایف خود را نمیدانند.
نادری: وقتی که کارگر یا کارمند در طول هشت ساعت وظیفه فقط دو ساعت کار مفید انجام میدهد نشان از به خطر افتادن فرھنگ کار در جامعه است که پیامدھای آن برای اقتصاد کشور خطرناک است.
یکی از جلوههای فرهنگ کار این است که ساعات کار مفید کارکنان افزایش یابد. برای بالا بردن ساعات کار مفید کارکنان لازم است عملکرد کارکنان به شکل منطقی مدیریت شود. با اندازهپذیر کردن عملکرد، زمینههای عملکرد نامطلوب و خلاهای کاری از بین خواهد رفت. یکی از جنبههای ضعیف بودن فرهنگ کار؛ بیکاری پنهان کارکنان است که خود منشاء بروز بسیاری از نارساییها و مشکلات سازمانی است.
البته از سوی دیگر وضعیت اقتصادی بر فرهنگ کارآفرینی هم بسیار تاثیرگذار است با وجود شرایط فعلی، اختلاسها در جامعه، تورم، تبعیضها فرهنک کار در کشور ما مداومت نخواهد داشت. تا زمانی که شرایط اقتصادی کشورمان شکل استاندارد به خود نگیرد و مردم نگرانی از آینده و فردای خود داشته باشند فرهنگ کارآفرینی در بین جامعه نهادینه نمیشود.
فرهنگ کار بدون کار مفهومی ندارد. کار کردن و فرهنگ کار باید نهادینه شود تا از این طریق بتوان بنیادهای فرهنگ کار را بنا نهاد و در جهت تقویت آن گام برداشت. فرهنگ کار به معنای پذیرش اصول، الگوها، رفتارها و قواعد صنعت تولید است که می توان با اعمال ساز و کارهایی آن را ایجاد، مراقبت و کاربردی کرد. بدون تردید ساختار اقتصادی جامعه بر فرهنگ کار موثر است.
شمس: مهمترین عاملی که میتواند کارکنان یک سازمان را نسبت به کارکردن علاقهمند یا بیزار کند سبک مدیریت حاکم بر سازمان و دولتها است. چنانچه نظامات مدیریتی از این شرایط و علایق حمایت کنند، فرهنگ کار تقویت و در غیر این صورت تضعیف خواهد شد. در صورت تضعیف نگرش به فرهنگ کار افراد؛ میزان گریز از کار، سیاهکاری، استعفا، اخراج و مانند آن افزایش خواهد یافت. انگیزه کار شامل مجموعهای از مزایا، شرایط و کمکهایی است که باعث تشویق افراد برای یافتن کار و ماندن در آن و نیز ترغیب کارفرمایان به استخدام افراد و نگهداشتن آنان در شغل خود، دستمزد بالاتر، افزایش پرداختهای رفاهی و بهبود شرایط محیط کار را میتوان از جمله عواملی دانست که در کارکنان برای فعالیت و ماندن در کار ایجاد انگیزه میکند.
مصادیق کمکاری یا تنبلی در ایران را میتوان به دلیل پایین بودن ضریب بهرهوری در سیکل نیروی انسانی، پایین بودن ساعت متوسط کاری، فرار از کار و مسوولیت و بیانگیزگی، عدم کار مفید و اتلاف وقت (بیکاری پنهان)، تعطیلیهای فراوان رسمی و غیررسمی، سرگردانی و معطلی ارباب رجوع در ادارات، پاک کردن صورت مساله به جای حل آن، وقت گذرانیهای بیهوده (مثلا تماشای تلویزیون به جای مطالعه)، مدرکگرایی و عدم تمایل جدی به درس در مدارس و دانشگاهها، بیبرنامگی و بینظمی در کار بیان کرد البته موارد فوق نسبت به همه افراد جامعه عمومیت ندارد و در مقاطع مختلف دارای نوسان است، با این حال مصادیق بالا در فرهنگ عمومی کار ایرانیان مشاهده میشود.
اما در آسیبهای داخلی فرهنگ کار در ایران عوامل متعدد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نیز سیاسی دخیل است. تلقی غلط از فرهنگ کار نگاه شخصی و منفعت طلبانه به کار به جای رویکرد ملی و راهبردی، اهتمام به مشاغل کاذب همچون دلالی و کارچاق کنی به جای کارهای مفید و تولیدی. مصرف گرایی و رفاه طلبی، ضعف کار جمعی و سازمانی، ناهمخوانی تخصص (مدرک تحصیلی) و کار، تبعیض و شکاف طبقاتی، ضعف کار آموزشی و رسانهای و تبلیغی و دور شدن از فرهنگ ملی و معارف دینی از جمله عاملهای است.
کلام آخر:
گلشیرازی: برای حرکت به سوی شکوفایی اقتصادی، حمایت از فرهنگ کار مطلوب و مثبت مورد نیاز است؛ بنابراین وضعیت فرهنگ کار باید از طریق دخالت در عوامل شناخته شده فرهنگ کار متحول گردد و گرایشها، بینشها و دانش لازم نسبت به کار در جامعه و سازمانها ایجاد شود. برای تحول و ارتقاء فرهنگ کار؛ استفاده و توجه به شاخص ارزشهای درونی و بیرونی کار توصیه میگردد. تعلیم و تربیت، اخلاق و فرهنگ ایرانی نیز همواره بر این نکته تاکید داشته که کار سرمایه جاودانی انسان است و جا دارد تا از این نگرش به عنوان یک فرصت برای تحول استفاده شود.
نادری: برای جا انداختن فرهنگ کار مطلوب در کشور باید در میان اقشار مختلف مردم، به صورت ریشهای فرهنگسازی صورت گیرد و به خصوص در سنین آغازین ورود کودکان به مدرسه که اولین حضور اجتماعی آنان محسوب میشود، عشق به وطن، فرهنگ، کار و تولید، فلسفه زندگی، وجدان کاری، دلیل وجودی کار، تلاش برای تولید و مزایای که تولید میتواند برای زندگی شخصی و اجتماعی آنان به ارمغان آورد با زبان زیبای کودکانه در کتابهای درسی وارد شود تا به بهترین نحو ممکن در فکر آنان ضرورتهای غیرقابل انکار مساله فرهنگ و کار و تولید شکل بگیرد و رفتارشان نهادینه شود و در طول سالهای آموزش تکمیلی هر یک از این موضوعات به صورت تخصصی شکافته شده و به بحث گذارده شود تا در سنین جوانی همان کودکان، به شکل نیروی کاری متعهد به توسعه ملی روانه اداره کشور شوند.
شمس: فرهنگ کار را باید مقولهای پویا دانست که در جریان صنعتی شدن روند تکاملی خود را طی میکند. عصاره فرهنگ کار چگونگی تولیدات ملی و میزان آن است که خود بر رفاه اجتماعی اثر میگذارد و تولید به نوبه خود بر فرهنگ کار و روابط اجتماعی اثر شایانی دارد.
برای حركت شتابنده به سمت شكوفایی اقتصادی، حمایت از فرهنگ كار مطلوب و مثبت مورد نیاز است. بنابراین وضعیت فرهنگ كار باید از طریق دخالت در عوامل شناخته شده فرهنگ كار متحول گردد و گرایشها، بینشها و دانش لازم نسبت به كار در جامعه و سازمانها ایجاد شود. برای تحول و ارتقای فرهنگ كار استفاده و توجه به شاخص ارزشهای درونی و بیرونی كار توصیه میگردد.
کار نقش کلیدی در توازن بخشیدن به ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد. میتوان گفت تمام پیامدهای دیگر زندگی بشر به کار بستگی دارد. و دوام یک سیستم اجتماعی و تمدن براساس قدرت آن در حفظ و هدایت تمایل به کار در جهت هدفهای مطلوب قرار دارد.