• پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
  • الخميس 24 شوال 1445
  • Thursday 02 May 2024
سبک زندگی

فقر مردم تقصیر فرمانروایان است

   23 اسفند 1400  6627

علاج فقر از راه استقرار عدالت اجتماعی و نظام عادلانه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾

وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾

احتساب - کیاست - علیرضا منصوری – کارشناس علوم قرآن و رسانه - در سوره مبارکه نصر بنا به نظر تعدادی از مفسرین از جمله آیت الله جوادی آملی، «فتح» و «نصر» مطلق هستند و گرچه سبب نزول سوره بشارت به فتح مکه می باشد ولی تاویل آیات این سوره در حصر زمان و مکان نیست و نصرت الهی مورد اشاره در این آیه نا متناهی و ابدیست و همچنین فتح! زیرا که در این آیه نتیجه نصرت الهی و فتح، «یدخلون فی دین الله افواجا» می باشد که فعل مضارع «یدخلون» دلالت بر دایمی بودنش دارد.

بدین معنا که از عبارت «یدخلون فی دین الله افواجا» می توان استنباط کرد که هر جا که نصرت الهی فتحی را برای اسلام و جامعه رقم بزند، نتیجه آن ورود گروه گروه مردم به اسلام است که این امر به فراخور شرایط مکانی و زمانی و ویژگی های خاص جامعه، ظهور خاص خود را خواهد داشت!

پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 57، با توجه به شرایط خاص آن روز جامعه، یکی از نمودهای نصرت الهی بود که منجر به برچیده شدن نظام شاهنشاهی و استقرار حکومت دینی شد. یکی از خصیصه های فتحی که خاصا نتیجه نصرت الهی است؛ بر هم زدن محاسبات قدرت نظام بود. رژیمی که شاهنشاه آن در مهرماه 1350 خورشیدی در جریان جشن های 2500 ساله به کورش اطمینان خاطر می دهد که با آرامش بخوابد؛ زیرا که او بیدار است. و همان پادشاه در پاییز 1357 مجبور به شنیدن پیام انقلاب مردم ایران می شود و سر انجام در 26 دیماه همان سال برای بار دوم کشور را به حالت فرار، ترک می کند. چنین پادشاهی که از طرف قدرتمند ترین کشور آن زمان یعنی ایالات متحده حمایت می شد و در حال مهیا شدن برای بازی در نقش ژاندارمی منطقه بود.

حال چه چیز او را از اریکه قدرت به نفع مردم پایین کشید؟ جدای از علت هایی که مبتنی بر جامعه شناسی انقلاب است، آنچه که در پیروزی انقلاب اسلامی فوق همه علت ها بود؛ نصرت الهی بود! یعنی؛ یدالله فوق ایدیهم!

و اما «یدخلون فی دین الله افواجا» هر چند که این وعده الهی به همان صورت اولیه صدر اسلام جلوه ننمود، ولی اتحاد، یکپارچگی و فداکاری مردم در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب در حوادث و وقایع مختلف، علی الخصوص جنگ تحمیلی، نمودی از «یدخلون فی دین الله افواجا» بود.

مراجعه فوج فوج اقشار مختلف مردم برای دفاع از کشور و همچنین سینه های گشوده مردم بر روی باورهای انقلاب همان تجلی «یدخلون فی دین الله افواجا» بود. مقاومت مردم در برابر تهاجم جنگی عراق که به نمایندگی ابر قدرتهای نظامی و اقتصادی جهان و اکثر کشور های عربی منطقه علتی جز نصرت الهی نداشت؛ که چیزی شبیه به ماجرای جنگ احزاب را در ذهن تدایی میکند. اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، حقیقتی تلخ است که شاید به جرات بتوان گفت؛ «یخرجون من دین افواجا است». واقعیتی ناگوار که در وجوه مختلف شاهد آن هستیم. اثبات این امر نیازی به استدلال ندارد و تنها بدون اندک توجهی ترس و تعصب به اطرافمان می تواند همه آنچه که باید را بیان کند.

اکنون که در اواسط دهه چهارم پیروزی انقلاب اسلامی هستیم، با مشکل جدی دین گریزی و دین ستیزی بین افراد در سنین و اقشار مختلف جامعه می باشیم، البته فاصله گرفتن جامعه از دین و معنویت با توجه به شرایط خاص سنی و فرهنگی افراد، مفهوم و علل خاص خود را دارد.

* فاصله گرفتن جامعه از دین در دوحالت کلی قابل بررسی است؛ یکی این که مفهوم و معنای انحراف از دین چیست و علت دین گریزی و انحراف از دین به صورت کنونی چه می باشد؟

در مورد دین گریزی باید گفت یکی از انواع انحراف از دین، بی اعتقادی به اعتقادات و باور های دینی و فرهنگ مبتنی بر دین است و در این شکل افراد بنا بر دلایل مختلف التزام اعتقادی و عملی به دین و احکام دینی ندارند و در شکل دیگر، دین گریزی جایگزین کردن باور ها، شبه معنویت ها و عرفان واره ها به جای دین و معنویت ناب و اصیل وحیانی است.

در نوع اول معمولا افراد با فرهنگ و تیپ های شخصیتی مختلف در کل خدا ناباورشده و پایه شخصیتی- فکری خود را دانسته یا نادانسته بر اعتقادات آتییستی و دهری گرایی استوار ساخته اند و از اساس منکر هر گونه بعد معنوی برای انسان شده اند ویا این که با اسلام به مشکل برخورده اند.

باید توجه داشت که مسایل اجتماعی که بر مبنای علوم اجتماعی و جامعه شناختی تعریف می شوند می توانند معلول علت های مختلفی باشند و این که امروز شاهد هستیم افراد یا به طور کلی معنویت و خدا را منکر هستند و یا این که از اسلام روی گردان شده اند، چند عامل مشترک و چند عامل مجزا دارند.

از مهمترین عوامل مشترک که در هرجایی که انحراف از دین به هر مفهوم و معنا وجود داشته باشد، نمایان است«فقر سواد رسانه» می باشد که در بین اقشار گوناگون جامعه با سطح اندیشه های مختلف خودنمایی می کند. سواد رسانه در واقع توانایی فرد در رویارویی با پیام های رسانه ای است، تا رفتاری هوشمندانه، فعالانه و متفکرانه با هرگونه پیام از خود بروز دهد و گزینش گر، نفعگرا و مقاوم در برابر پیام رسانه باشد.

نبود سواد رسانه در افراد باعث می شود که در برابر بارش پیام های رسانه ای به صورت اسفنجی به جذب و خوانش هر گونه پیام بپردازد و بدون غربال گری و تشخیص سره از ناسره، درست یا کذب بودن پیام، آن را یکجا بلعیده و خوراکی نامناسب برای ذهن و اندیشه خود فراهم نمایند.

عنوان سواد رسانه برای اولین بار توسط«مارشال مک لوهان» در سال 1965میلادی به کار برده شد، وی به نوعی پایه گذار سواد رسانه ای در جهان بود.

سواد رسانه ای باهدف توانمند سازی ذهنی و فکری افراد جامعه از نیمه دوم قرن بیستم میلادی با عنوان اولویتی مهم توسعه فرهنگی میان ملت ها مطرح شد. در بین اروپایی ها در سال 1970 در کشور فنلاند و دانمارک به اجرا درآمد. همچنین در کشور کاناداازسال 1978 با تاسیس «انجمن سواد رسانه ای» آغازشده و پس از آن وارد کتا بهای درسی شد.

درکشور ایران از اواسط دهه 80 شمسی، سواد رسانه ای جای خود را در بین کتب دانشگاهی و دبیرستانی باز کرد، البته چند دهه پس از اکثر کشور های جهان! در نهایت در سال 1395 با برنامه درسی اختصاصی « تفکر و سواد رسانه پایه دهم» وارد نظام آموزشی شد. با این وجود، در حال حاضر جامعه ایرانی درصنوف و سطوح مختلف فرهنگی- اجتماعی، نسبت به سواد رسانه در حالت فقرمطلق به سر می برد.

پایین بودن و یا نبود سواد رسانه ای در جامعه ایرانی به خصوص در یکی دو دهه اخیر آسیب های جبران ناپذیری به فرهنگ اسلامی کشور زده است.

آسیب های اعتقادی- فرهنگی، اجتماعی - خانوادگی و ... حاصل هجمه انواع رسانه های خودی یا بیگانه با فرهنگ جامعه اسلامی و عدم توانایی مخاطبان در برخورد با این هجمه رسانه ای بوده، به طوری که هویت فرهنگی جامعه با خطر جدی مواجه شده است و «تحول فرهنگی منفی» جامعه را تهدید می کند. بحران هویتی افراد و بحران فرهنگی جامعه به خوبی در سبک زندگی جدید ایرانی نمایانگر شده است؛ سبک اندیشیدن، پوشش، تفریحات، معاشرت ها و ... .

در دهکده جهانی که تلاش برای یگانه سازی اندیشه ها، باورها، سبک زندگی و غیره است؛ جامعه ایرانی بی دفاع رهاشده است. بی تفاوتی نسل جوان امروزی به فرهنگ ایرانی – اسلامی از یکسو و پمپاژ اندیشه قرن در خلاء ایجاد شده می تواند جامعه را به سمت تحول فرهنگی منفی و استحاله فرهنگی سوق بدهد.

امروزه در جهان 300ماهواره تلویزیونی فعال وجود دارد که از این تعداد حدود 116 ماهواره فضای ایران را پوشش می دهد و امکان دریافت 18000 شبکه تلویزیونی ماهواره ای وجود دارد و هم اکنون 1200 شبکه تلویزیونی به زبان فارسی فعالیت می کند. البته امکان دریافت 2000 شبکه با تجهیزات معمولی با کیفیت بالا فراهم است. بررسی ها نشان داده 300 کانال تلویزیونی به صورت شبانه روز در حال پخش انواع موسیقی، کلیپ، فیلم و غیره هستند و حدود 80 شبکه در زمینه مد و لباس فعالیت اختصاصی دارند.

یک تحیل محتوای ساده به وضوح بیانگر این است که عمده آن چه این شبکه ها پخش می کنند با آداب و سنت و فرهنگ ایرانی- اسلامی در تضاد بوده و آثار بسیارمخرب روحی و روانی بر مخاطب دارد. این شبکه ها در ابتدا موضوعات سیاسی را به صورت تخریبی و نظام مند پیگیری می کردند و هم اکنون با ورود به حوزه فرهنگ و اعتقادات، آثار مخربی بر فرهنگ، باورها و سبک زندگی جامعه ایرانی گذاشته اند؛ برای مثال هنوز آثار مخربی که شبکه هایی همچون «فارسی وان» و «گروه تلویزیونی جم» که با حدود 33 شبکه تلویزیونی فعال است بر باورها و سبک زندگی جامعه و خانواده های ایرانی سایه افکنده و خودنمایی می کند.

تعدادی از این شبکه های معروف با بودجه کشورهای بیگانه اداره می شوند و به صورت رایگان برای ایرانی ها برنامه های شبانه روزی پخش می کنند در حالی که برنامه های آنها برای مردم کشور خودشان در ازای دریافت هزینه پخش می شود. به راستی چه گربه هایی که برای رضای خدا موش می گیرند! حال آیا با این حجم انبوه برنامه های ماهواره ای و سایت ها و فضای مجازی به خصوص شبکه های اجتماعی و مخاطب بی دفاع که توانایی برخورد مقتدرانه در برابر بمب باران رسانه ای ندارد و آموزش های لازم را ندیده، چیزی جز از بین رفتن هویت فرهنگی افراد و جامعه را در برخواهد داشت؟

البته باید به این هجمه ماهواره ای، سایت های اینترنتی و شبکه های اجتماعی در فضای مجای را اضافه کرد، همچنین کتب و مجلاتی که کانالی هستند برای انتقال تفاله ها و زباله های فرهنگ غرب.

عدم تمایل جوانان به دین و دور شدن آنها از معارف ناب و حقیقی اسلام به دلایل مختلف باعث ایجاد خلاء معنوی شده و جای مناسبی برای افکار پوچ و باطلی شده که از غرب وارد باور های بسیاری از ایرانیان گردیده. البته فرهنگ غرب دارای المان ها و بخش های مثبت و عقل پسند در زمینه های مختلف فلسفه، ادبیات، تاریخ و غیره نیز می باشد ولی آنچه که توسط سایت ها، کتب ترجمه شده و مجلات زرد وارد اندیشه و فرهنگ ایرانیان به خصوص جوانان شده است در حقیقت بخش خرافی و بی پایه و اساس فرهنگ غرب است که عملا هیچ نتیجه ای برای پیروان خود ندارد جز گمراهی!

کتاب ها و سایت هایی که با بیان مطالب انگیزشی و آموزش جنبه های مختلف ایده های غلط و بدون پشتوانه عقل و وحی، تحرک و پویایی رااز جوانان ما گرفته و آن هارا سرگرم دروغ های شاخداری به نام تاثیر کائنات کرده اند.

غفلت خواسته یا ناخواسته مسوولین و دست اندر کاران فرهنگی و اجتماعی در جایگاه های مختلف حقوقی و حقیقی به علت عدم آشنایی و آگاهی از تاثیرات مخرب این کتب و سایت ها باعث شده تعداد زیادی از کتاب ها که وارد بازار چاپ و نشر می شوند عملا در زمینه ترویج خرافات های بزک شده غرب در جامعه باشند.

نکته قابل تامل در مورد این جریانات انحرافی این است که صاحبان و مروجان این نوع اندیشه ها سعی دارند که بر بستر دین و معنویت اسلامی به ترویج باور های خود با رنگ و طعم دین بپردازند. این حربه باعث افزایش و گسترش دامنه پذیرش این اندیشه ها حتی در بین افرادمعتقد به دین شده است.

نقش سواد رسانه ای که جای آن در المان های تشکیل دهنده فرهنگی خالی احساس می شود این است که به مخاطب یادآورشود قول خداوند در قرآن کریم را که می فرماید: «و بشارت دهید بندگان مرا که گفتار هارا به دقت می شنوند واز بهترین آنها پیروی می کنند، آنان کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده و آنان صاحبان خرد هستند» تا بیاموزند که باید بهترینها را انتخاب کرد و همچنین یادآور شود قول دیگر خداوند را که می فرماید: «از آنچه که علم نداری پیروی مکن» و بدانند فسق اکثر قریب به اتفاق شبکه های تلویزیونی ماهواره ای ایجاب می کند که بر مبنای آیه شریفه؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك وارسى كنيد مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد] از آنچه كرده‏ ايد پشيمان شويد» باید بین اقوال گوناگون، درستی و نادرستی آنهارا بررسی کنند.

نوع دوم انحرافی که در افراد جامعه کنونی دیده می شود و مصداقی از خروج کامل از دین است، خداناباوری و دین ستیزی است و یا حداقل اسلام گریزی که به خصوص در بین جوانان روبه افزایش است. برای این پدیده که در حال رشد می باشد علت های مختلف و متعددی می توان بیان کرد ازجمله؛

1- غفلت، جهل و عدم تفکر جوانان در باره دین. 2- تهاجم سازمان یافته فرهنگی دشمن در قالب تضعیف باورهای دینی و ارایه معیار های فرهنگی، اشاعه فساد، ابتذال و بی بند وباری. مقام معظم رهبری در این باره می فرماید:«دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط و فساد و فحشا سعی می کند جوانان مارا از دست ما بگیرد، کاری که از لحاظ فرهنگی دشمن می کند تنها یک تهاجم فرهنگی نیست بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی و یک قتل عام فرهنگی است».

همسفر؛ جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی در خاطرات خود راه های نابودی نیروها و عوامل قدرتمند مسلمانان را در ترویج شرابخواری، قمار، فساد و شهوت رانی و به زیر پا نهادن دستورات اسلام می داند. 3-عدم شناخت صحیح فرهنگ غرب 4-پیشرفت نسبی فاکتور ها و معیار های رفاه عمومی در غرب؛ با القائاتی که در شبکه های ماهواره ای، سایت ها و شبکه های فضای مجازی صورت می گیرد، به جوانان ما این باور را قبولانده اند که پیشرفت های علمی، صنعتی و اجتماعی در غرب ریشه در سکولاریسم و بی دینی و لامذهبی دارد و کنار گذاردن دین در غرب عامل رشد و ترقی جامعه غرب است. البته در مورد غرب می توان گفت که با پایان یافتن قرون وسطا و کنار گذاشتن کلیسا و سیطره آن که عقل و علم ستیز بود و بیش از چهارده قرن با تفکر، اندیشه و علم و دانش مخالفت می نمود، آری جهش هایی که در اندیشه، علم، صنعت، هنر و ... در غرب پدید آمد که حاصل کنار گذاشتن مسیحیت و کلیسا بوده است. اما در مورد اسلام که بیشترین تاکید و تشویق به تعقل، تعلیم و تعلم را دارد و یک ساعت اندیشه سازنده و تفکر را برتر از هفتاد سال عبادت می داند، این گونه نیست. 5- رواج خرافه پرستی در بین برخی دین داران 6- پیدایش شبهات و عدم پاسخگویی صحیح و به موقع که باعث تبدیل شبهات به اعتقاد و باور شده 7- رفتار های متناقض با شرایط خاص در برخی از مسوولین که توام با مشکلات اقتصادی جامعه می باشد؛ در حالی که کشور به دلایل متعدد درگیرمشکلات شدید اقتصادی شده است، فقر و بیکاری مشکلات معیشتی طاقت فرسا را برای خانواده ها به وجود آورده و بسیاری از آنها در آستانه «کاد الفقر ان یکون کفرا» قرار دارند زندگی مرفهانه برخی مسوولین در رده های مختلف نظام، یاس و ناامیدی را برای مردمی که درگیر انواع مشکلات هستند، به وجود آورده است و موجب سرخوردگی بسیاری شده و به تعبیر امیر المومنین (ع) انسانی که از لحاظ مالی فقیر باشد در شهر خود نیز غریبه است. این به معنای از دست رفتن هویت اجتمعای فرد است و در نهایت احساس تهی بودن. حال این فرد آماده است که با کوچک ترین اشاره دین خدارا کافر شود.

این که در زمان نبی اکرم(ص)، فتح مکه نتیجه نصرت الهی بود و «یدخلون فی دین الله افواجا» را سبب شده بود ریشه در رفتار ایشان داشت. پیامبری که برای همراهی و همدردی با فقرا در برخی از شب ها از شدت گرسنگی سنگ به شکم می بست.

بحران مالی و اقتصادی، فاصله طبقاتی شدید، فساد مالی و اختلاس هایی که هر چند وقت یکبار جامعه را در بهت و غضب فرو می برد، به همراه فرافکنی های دشمنان و بد نمایی ها و بزرگنمایی های مشکلات باعث شده که در بین بسیاری از افراد جامعه ریشه مشکلات در اسلامی بودن نظام و حکومت قوانین اسلام پنداشته شود.

اما طبق سخنان مقام معظم رهبری، حقیقتا «فقر مردم تقصیر فرمانروایان است. آنها هستند که موجب فقرمردم میشوند. چون آنچه از ثروت و منافع به دست می آورند برای خودشان می خواهند (گوشه ای از بیانات ایشان در دیدار با رییس جمهور و هیات دولت در تاریخ 20/08/1383). ایشان در جای دیگر در خطبه های نماز عید فطر می فرمایند: «البته علاج فقر به شکل اصولی در هر جامعه ای از راه استقرار عدالت اجتماعی و نظام عادلانه است در محیط جامعه تا کسانی که اهل دست اندازی به حقوق دیگران هستند، نتوانند ثروتی را که حق همگان است به سود خود مصادره کنند. این یک وظیفه دولتی و حکومتی است. امروزه در جامعه ما فقر وجود دارد. وظیفه ما به عنوان نظام اسلامی ریشه کن کردن فقر در جامعه است.

8- یکی دیگر از علت های دین گریزی به خصوص در بین جوانان، ناسازگاری میان قول و عمل در برخی مدعیان دین می باشد. این آسیب به طور جدی در جایی دیده میشود که برخی از مسوولین در لباس مقدس روحانیت ضمن اشغال مناسب دولتی و حکومتی زندگی ای متناقض با شأن روحانیت در دوران بحران های اقتصادی جامعه از خود به نمایش می گذارند و برای مردم نسخه های اخلاقی و رفتاری در شرایط بحران اقتصادی و فقر می پیچند و مصداقی از آیه شریفه؛ «لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ» شده اند.

از دیگر عوامل دین گریزی می توان به منفعت طلبی، هوا پرستی و درگیری در برخی از گروه ها و جناح های سیاسی بر سر قدرت اشاره نمود. همچنین تضعیف باور ها و اعتقادات دینی که توسط رسانه ها صورت می پذیرد.

محدودیت های اعمال شده خارج از ضرورت از سوی جامعه و خانواده موجب لجاجت در جوانان می شود. طبق فرمایش امیر المومین(ع): «الإفراطُ في المَلامَةِ يَشُبُّ نارَ اللَّجاجَةِ . زياده روى در سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور مى كند».

نکته قابل تامل این است که ضعف بینش افراد یکی از مهمترین علت های دین گریزی در جامعه است. اهمیت این موضوع به این صورت است که مسایل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و ... در جامعه که دارای علت های مدیریتی است، به اسلام نسبت داده می شود و فرد قادر به تمییز و تشخیص این نکته نیست که اشکالات موجود در کشور، عقب ماندگی ها و ناهنجاری های رفتاری، اختلاس ها و فاصله طبقاتی ریشه در بد مسلمانی ما دارد نه در اسلام. فرد به دلیل عدم آشنایی کافی با آموزه های واقعه اسلام در زمینه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و ... و قرارگرفتن در معرض بمباران رسانه ای دشمنان اسلام، قدرت تشخیص و تحلیل را از دست می دهد و به او القا می شود که همه مشکلات ریشه در حاکمیت اسلام در کشور دارد و همه رشد و ترقی غرب ریشه در سکولاریسم و لیبرالیسم دارد.

به قول شیخ بهائی:

آبادی میخانه ز ویرانی ماست            جمعیت کفر از پریشانی ماست

اسلام به ذات خود ندارد عیبی         هر عیب که است از مسلمانی ماست

«والسلام علی من اتبع الهدی»

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس