مساله اصلی این است که چه تحریمهایی باید برداشته شوند. رابرت مالی، نماینده آمریکا در امور ایران، یک شنبه گذشته به PBS گفت: "آمریکا تحریمهای مغایر با برجام را برخواهد داشت." نوع توافق طرفین در این مورد بسیار مهم خواهد بود؛ چرا که اگر چه مطابق برجام آمریکا تنها ملزم به رفع تحریمهای هستهای است، اما همزمان مطابق بند 26 برجام متعهد است که تحریمهای رفع شده را ذیل عناوین دیگری مجددا اعمال نکند. با توجه به حداقل 1500 تحریمی که دولت ترامپ ذیل عناوین مختلف (مثل تروریسم، حقوق بشر، حمله سایبری و ...) تحمیل کرده، تهیه لیست قابل قبولی از تحریمها که باید برداشته شوند و اقدامات فنی که ایران باید متقابلا و همزمان انجام دهد و نیز راستی آزماییهای مربوطه توسط دو کشور کارهایی است که انجام آنها در عمل بسیار پیچیده، پرمناقشه و زمانبر خواهد بود. مساله اصلی این است که آیا آمریکا حاضر به برداشتن تمام تحریمهای اعمال شده توسط ترامپ، از جمله تحریمهای موثری تحت عناوین دیگر، خواهد شد یا خیر. البته کلیت ساختار تحریم، از جمله تحریمهای ذیل دیگر عناوین و تحریمهای اولیه، طبق برجام نیز قرار نبود، لغو شود. مشکل مهم دیگر راستی آزمایی رفع تحریمها از سوی ایران است و اینکه آیا اساسا راستی آزمایی رفع تحریم در عمل ورای اقدام اداری و حقوقی آمریکا امکان پذیر است یا خیر. بعلاوه، بعید است چنین امور پیچیدهای و نیز راستی آزماییهای مربوطه ظرف دو ماه قابل انجام باشد. توافق سه ماهه با آژانس در مورد پروتکل الحاقی که اوایل خرداد منقضی میشود و انتخابات ریاست جمهوری اموری فرعی هستند، هر چند دورنما را پیچیدهتر کرده اند. اما علاوه بر موانع فنی و حقوقی، موانع سیاسی دردسرسازی نیز در هر دو کشور وجود دارد.
در جانب آمریکایی واقعیت این است که دولت بایدن تا کنون مساله برجام را با هدف تمرکز بر مسایل داخلی و حفظ انسجام سیاسی یا مسکوت گذاشته بود یا مواضعی مطرح میکرد که برای ایران قابل قبول نبود. اکنون ممکن است دولت بایدن اولا به خاطر گرفتن رای اعتماد برای اکثر اعضایش از سنا و انجام بخشی از دستور کار داخلی و ثانیا به خاطر نگرانی از به اصطلاح کاهش زمان گریز هستهای و نزدیکتر شدن ایران به قابلیت بیشتر هستهای در صدد آزمودن مسیر متفاوتی برآمده باشد. اما هنوز روشن نیست که مخالفت جمهوریخواهان و جمعی از دمکراتها با احیای برجام در عمل چه تاثیری بر روند وین خواهد داشت. "معمای بایدن" این است که او اگر حاضر به دادن امتیاز کافی برای احیای برجام بشود، ممکن است با مشکل سیاسی در داخل مواجه شود و اگر بنبست در روند احیای برجام ادامه یابد، ممکن است راهی جز جنگ باقی نماند.
در جانب ایرانی نیز سیاست دردسرساز است. جناح مخالف دولت از در مخالفت با مذاکرات وین در آمده است. آنها نه تنها با مذاکرات غیر مستقیم با آمریکا و احیای گام به گام برجام مخالف اند، بلکه اساسا حضور آمریکا در وین را به عنوان مشروع سازی حضور آمریکا در کنار اعضای برجام رد میکنند. البته هشدار آنها علیه کاهش جزیی تحریمها در ازای مهار برنامه هستهای ایران قابل توجه است، اما در این مورد نیز مثل همیشه مشکل این است که این دوستان نه راهحلی پیشنهاد میکنند و نه توجه میکنند که وزارت خارجه سر خود وارد چنین روند پرمخاطرهای نمیشود. آنها همچنین به عواقب خودداری ایران از شرکت در روند وین بیتوجه اند؛ روندی که چین و روسیه نیز با آن همراه اند و اینکه خودداری ایران از شرکت در آن میتواند یکبار دیگر همچون اواخر دهه 1380موجب همراه شدن این دو کشور نیز با غرب شود. چین و روسیه نیز منافع خود را در حفظ برجام و رفع تحریمها و رفع خطر جنگ میدانند. آنها توجه دارند که در غیر این صورت روابط اقتصادی آنها با ایران تنها در سطح بسیار محدودی ممکن خواهد بود.