ترامپ تنها رییس جمهور آمریکا است که نه نظامی بوده است و نه سیاستمدار، صرفا کهنه تاجری است ثروتمند که اکنون پا به عرصه سیاست نهاده است، وی در همان ابتدای موفقیت در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد تجارت را تعطیل خواهد کرد و به روی وظایف ریاست جمهوری تمرکز خواهد داشت، موضوعی که بد نیست دولت مردان بیزینس من کشور ما هم به آن توجه داشته باشند. جناب نعمتزاده وزیر محترم صنعت و معدن که از اتفاق همسن دونالد ترامپ است اخیرا گفته است تا کنون همواره پستهای مختلف دولتی داشته است و همواره در خدمت دولتها بوده است، حال این سوال پیش میآید که یک نفر که تا کنون در دولتها مشغول به خدمت بوده است و طبق قانون دولتیها حق دخالت در امور اقتصادی ندارند و نباید تجارت کنند چطور این وزیر محترم و کهن سال ثروتی بالغ بر یک هزار میلیارد تومان کسب کرده است؟ آیا جز با تجارت میتوان چنین ثروتی دست و پا کرد؟
نکته دیگری که پیرامون دونالد ترامپ مطرح است و دولتمردان و سیاستمداران ایران اسلامی باید به جای اینکه ترامپ را دیوانه فرض کنند از وی در این زمینه الگو برداری کنند این است که گویا ترامپ و مشاورین وی سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغی توسط رهبر معظم انقلاب را بهتر از دولت مردان ما دریافت کرده است، گویا اساسا این سیاستها علیرغم به کار گیری در داخل کشور مصرف خارجی داشته است و امروز متاسفانه به جای اینکه ما از اقتصاد مقاومتی برای رشد اقتصادی استفاده کنیم دشمن طبق معمول داشتههای ما را مصادره به مطلوب کرده و تلاش میکند نهایت استفاده را از اقتصاد مقاومتی ببرد.
ترامپ که بیشترین شعارهایش در ایام انتخابات رفع مشکلات عدیده اقتصادی آمریکا و مردم این کشور بود در اولین سخنرانی خود ضمن اعتراض به تبعیضهای گوناگون و ثروت اندوزی دولت مردان، خطاب به مردم آمریکا گفت: آمریکایی بخرید و آمریکایی استخدام کنید. ما به دنبال تعامل مثبت با تمام جهان هستیم. ولی باید اولویت را برای کشور خود بگذاریم. ما برای همه خواهیم درخشید تا بتوانند ما را دنبال کنند.
اینکه ترامپ با شعارهای اقتصادی علیرغم همه حواشی که با خود دارد رییس جمهور آمریکا میشود و آن یک معنا بیشتر ندارد که؛ کدخدایی که برخی ها به آن دل بستهاند و امیدوارند با حمایت او مشکلات اقتصاد کشور را حل کنند، خود در کار خویش مانده است و کلاه این کدخدا، پشمی در حوزه اقتصادی ندارد که بخواهد چیزی از آن به ما برسد.
ترامپ تلاش میکند با حمایت از نیروی انسانی و تولید داخلی کشورش که بدهکارترین کشور دنیا است را از منجلاب اقتصادی خارج کند، این در حالی است که امروزه متاسفانه علیرغم تذکرات بیشمار رهبر معظم انقلاب و صاحب نظران و دلسوزان انقلاب اسلامی و کشور مبنی بر لزوم سرعت بخشیدن به اجرایی شدن سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی، باور برخی وزیران و متفکران دولت بر این است که ما در سطح آبگوشت بز باش توانایی تولید داریم! وقتی ایرباس مرجوعی خریداری میشود مسوولان بلند مرتبه دولتی جشن گرفته و با آن عکس دسته جمعی و سلفی میگیرند و حسام الدین آشنا مشاور ارشد رییس جمهور، ایران را یک خریدار حرفهای معرفی کرده و به اینکه کشور خریدار حرفهای تجملات و ایرباسهای مورد نیاز اغنیا و دولت مردان شده است افتخار میکند!
ترامپ برای حمایت از تولید داخلی آمریکا قصد دارد تعرفههای وارداتی از جمله در زمینه خودرو سازی را بالا ببرد، وی از همین ابتدای کار تلاش میکند تا فعالیتهای صنعتی و تولیدی آمریکا با حضور کارگران و نیروهای آمریکایی باشد و شرایطی ایجاد کند که کارگران غیر آمریکایی نتوانند جایگزین نیروی کار بومی آمریکا شوند، وی قول داده است تا بالغ بر 500 میلیارد دلار در راستای بهبود زیرساختهای آمریکا هزینه کند، وی همچنین مالیاتهای آمریکا را به منظور حمایت از صنایع و تولیدات و اقشار مختلف مردم کاهش داده است.
اینها در حالی است که وقتی به کشور خودمان نگاه میکنیم شاهد وارونه تصمیمات ترامپ هستیم، کارخانه دوب نورد زرفام یزد که در زمینه تولید و ساخت شمشهای فولادی فعالیت دارد به دلیل واگذاری به یک کارفرمای هندی تعطیل شده است و 160 کارگر این کارخانه بیکار شدهاند تا به جای آنها کارفرمای هندی از کشور خود نیرو برای فعالیت در این کارخانه وارد کشور کند، موضوعی که از هر زاویه به آن نگاه کنیم ضررهای فراوان برای کشور به دنبال خواهد داشت، آخوندی وزیر راه و شهرسازی هم علیرغم وجود شرکتهای بزرگ و موفق در داخل کشور، طبخ و تولید غذای راه آهن جمهوری اسلامی را به یک کترینگ اتریشی واگذار نمود، در حوزه مالیاتی نیز علیرغم رکود اقتصادی شاهد افزایش مالیاتها بودهایم، در حالی که مالیات بر ارزش افزوده دولت احمدینژاد خود عامل نارضایتیهای بسیار بود اما دولت جدید علیرغم ادامه دادن راه احمدینژاد در اخذ مالیات بر ارزش افزوده، اقدام به افزایش مالیات تولیدیها، صنایع و بنگاههای خرد و کلان اقتصادی نمود.
همه این وقایعی که در کشور همواره و در هر دولت کم و بیش شاهد آن هستیم ریشه در این دارد که ابتدای امر تکلیف ما با فعالیت اقتصادی کشورمان و توانمندیهای بالقوه کشور در زمینه تولید که باید به فعلیت برسد مشخص نیست، معلوم نیست ما قرار است خودرو ساز باشیم، در حوزه تکنولوژی ورود پیدا کنیم یا به عنوان یک کشور نفتی وارد حوزه فرآوری محصولات نفتی شویم، میخواهیم دگرگونی صنعتی و رشد در حوزه صنعت داشته باشیم یا کشاورزی خود را تقویت نماییم، اگرچه همه این فعالیتها را میتوان باهم پیش برد اما متاسفانه در کشور همواره شاهد سردرگمی دولتها در پرداختن به این حوزهها هستیم و در نهایت هم معمولا اتفاق خاصی که ماندگار و دارای استمرار باشد رخ نمیدهد، اما اگر از ابتدا، تمرکز هر دولت بر یک حوزه بود و صد البته دولت بعدی هم زحمت نابود سازی دستاوردهای دولت قبلی را نمیکشید امروزه کشور در زمینه صنعت با تمام زیر مجموعههایش، کشاورزی و تولید فرآوردههای نفتی در راستای جلوگیری از خام فروشی قطعا دستاوردهای خوب و چشمگیری داشت.
کاش بیشتر از اینکه نگاهمان به ترامپ به عنوان یک دیوانهای باشد که آمده است تا آمریکا و دنیا را بهم بریزد و هیچ کاری بلد نیست و منطق و تفکری در اعمال و رفتارش ندارد بدون هیچ قضاوتی به این نکته توجه داشته باشیم که ترامپ با شعار بهبود شرایط اقتصادی از طریق آنچه در کشور ما به عنوان اقتصاد مقاومتی 3 سال پیش از ترامپ به مسوولان و مدیران ابلاغ شده است رای آورده و این اقبال مردم آمریکا نسبت به مدل اقتصادی ترامپ تنها یک مفهوم دارد:
اقتصاد مقاومتی تکیه بر توان و ظرفیتهای داخلی کشور دارد و این تنها راه نجات اقتصاد یک کشور است.