• شنبه 15 ارديبهشت 1403
  • السبت 26 شوال 1445
  • Saturday 04 May 2024
فرهنگی

اندیشه پیش از سخن گفتن...

قم واتیکان نمی شود!

   10 ارديبهشت 1397  306

کیاست - مهدی محمدی - شهر قم در تاریخ ایران غریب نیست، آثار تاریخی فراوانی را خود جا داده و مدفن کریمه اهل بیت است، مدفنی که خاک آن را متبرک کرده است، طبیعتی خشن دارد که سرزمین خاندان رسول گرامی را به یادها می آورد، اما شاخه ای از شجره طیبه پیامبر رحمت، باعث شد تا در طول قرون متمادی دوام بیاورد و امروز به شهری تبدیل شود که تاریخ معاصر ایران، بسیار وامدار آن است. آغاز انقلاب اسلامی ملت ایران از شهر قم کلید خورد و همه می دانند قمی بودن آسان نیست. شهروند این شهر وارث مبارزات آزادیخواهانه مردمی است که همراه با مرجعیت شیعه، برای ساختن فردایی بهتر همراه با معنویت و انسانیت، در برابر دیکتاتوری پهلوی قیام کردند و معمار انقلاب، اولین خشت بنای آن فردا را از قم بنیان گذاشت.

در واقع این شهر که نامی دو حرفی دارد، در دل خود حرف های بسیاری به گستره آمال و آروزهای ملتی چندهزارساله را جا داده است، منبعی از علم و کلام در کنار تداوم سنت ستبر حوزه های علمیه است که شاید سرمایه ای بالاتر از آن را نمی توان برای ملتی تصور کرد.

قم از دو منظر سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین برای ایران حائز اهمیت است، اولی به دلیل انباشت تاریخی دانش دینی، اعتبار مرجعیت و تداوم آن و دومی، مرقد حضرت فاطمه معصومه است که سرمایه نمادین این ملت به شمار می رود. این سرمایه ها متعلق به شخص، گروه یا مکتب خاصی نیست، از یکسو به جز ملت ایران، بخش های زیادی از جهان تشیع از قم بهره می گیرند و به آن دل بسته اند و از سوی دیگر، فارغ از دین و قومیت یا جنسیت،بخشی از حافظه تاریخی، بلندمدت و کوتاه مدت ملت ایران به حساب می آید، شهری شیعه با تفکری همه گیر که هم محل تضارب آرا بوده و خاستگاه بزرگانی که دایره تفکرشان از این اینجا به نقاط دیگر جهان تسری پیدا کرده است.

اگر روزی علمای قم در اعتراض به استبداد صغیر، دست به مهاجرت می زنند، برای آب و نان یا اوضاع تنها خودشان نبوده بلکه در آن زمان و مکان، همه خواهان تقید سلطان به مشروطه به جهت سعادت همه ایران بوده اند. اگر در پانزده خرداد روزی، خاک سردش، با خون مردمان گرم می شود، درسرشان سودای قم یا نگرانی های صنفی، قومی یا گروهی گذر نمی کرده بلکه لگدمال شدن اعتبار ارتش، فاصله گرفتن هر چه بیشتر پهلوی ها از آرمان های مشروطه، بی اعتنایی به تعلق خاطرهای مذهبی ملت ایران بود که آنان را به زعامت خمینی کبیر وارد مبارزه دامنه دار با مستبدان کرد.

همین تحرک، پویایی، دین خواهی در کنار وفاداری به کشور و ملت بود که باعث شد، گروهی به فکر واتیکانیزه کردن قم و سخت کردن دسترسی متقابل ملت و کهن شهر قم شوند، این ایده بدون در نظر گرفتن شرایط تاریخی، هویتی و ساختار کشور- ملت ایران در حالی بیان شد که اصولا هیچ نسبتی میان آن بروکراسی پیچیده، عافیت طلب، پرخرج کلیسای کاتولیک در رم، با نظام مومنانه، مردم محور، بی آلایش رجعیت شیعه که مبتنی بر اعتماد عمومی و گریزان از تجملات دنیوی است، وجود نداشته و ندارد.

در ضمن اینکه مرجعیت شیعه در طول تاریخ، خود را نه با حکومت ها که بر حاکمان می دانستند و علاوه بر نگاهی که وضعیت دیگر مسلمانان و شیعیان در کل جهان داشتند، نسبت به سرنوشت ملت ایران، حساسیت فوق العاده ای داشتند و مشارکت آنان در سربزنگاه تاریخی همچون انقلاب مشروطه، یکی از ستون های اصلی ایران امروز شد یا وقتی نهضت ملی شدن صنعت نفت آغاز شد، روحانیت در کنار شخصیت های ملی و وطن دوست، دو پایه اصلی آن بودند، همه اینها را باید در کنار سردمداری انقلاب اسلامی مردم ایران نگریست که از آن روز تا حال، استقلال، آزادی و حکومت جمهور ملت ایران، جزیی جداشدنی از شالوده تفکر روحانیت شیعه بوده است که اصولا حیات، ممات و سعادت همه باشندگان این سرزمین را در برگرفته است.

حال چگونه است که در گوشه ای از این کشور، کسانی که برآمده از مجموع تلاش های بی وقفه نخبگان دینی و تفکرات مذهبی و حرکت های آزادیخواهانه آنان هستند، یا بر مناصبی تکیه زده اند که جز با همت یک ملت به دست نیامده است، از واتیکانیزه شدن بخشی از خاک، خاطره و پیکره وجودی- معنوی ایران، سخن می گویند، چرا کسانی که در زیر سایه درخت ایران اسلامی نشسته اند بی توجه به آبیاری آن با خون فرزندان یک ملت، می خواهنداین بخشی از این سایه را تنها برای خود داشته باشند و در عمل 80 میلیون ایرانی را در پشت دیوار نگه دارند؟

آیا این ناشی از همان فراموش کردن ارزش ها نیست که رهبر معظم انقلاب، بارها نسبت به آن هشدار داده اند! دیوار کشیدن بر گرد قم و اختصاص چندین پالایشگاه و پتروشیمی به معنای سر باز کردن تجمل طلبی و دنیاخواهی ای نیست که حضرت امام بارها و بارها پیش و بعد انقلاب آن را مذمت کرده بودند؟

حضرت آیه الله خامنه ای به کرات نخبگان دینی را به رعایت زِی طلبگی و دوری کردن از هوس های دنیوی سفارش کرده اند، زندگی ساده ایشان، در باطن و ظاهر نشانه تقید شخصشان به این توصیه هاست پس چرا کسانی پیدا می شوند که در کسوت عالم دینی و تکیه زده بر کرسی مدیریت یکی از مراکز علمی-دینی مهم عالم تشیع، این چنین با کلام خود تیشه به ریشه می زنند.

باز زنده کردن عقاید و توصیه های تاریخ گذشته، مغرضانه و غیرعملیِ بعضی نابخردان رژیم پیشین، چه معنا و پیامی دارد که گوینده اش، از نشر آن در شبکه های اجتماعی و محیط وحشی تلگرام، برافروخته می شود و خواهان بررسی آن در محیط های علمی می شود؟ کدام محیط علمی و چه گعده مومنانه ای تاب شنیدن چنین سخنانی و طرح ایده ای را دارد که مقدمات تجزیه دروی کهن اسطوره - کشور ایران را فراهم می کند؟ مگر آنانکه از اسلام ایرانی سخن گفتند، کم خسارتی به بار آوردند که هنوز کمرها از آن خم شدگی طاقت فرسا راست نشده، کسانی از سر ناآگاهی، غرض یا تضاد منفافع شخصی با منافع امت و ملت، کمر به تخریب ستون های ملی و مذهبی این مردم بسته اند؟

همه اینها گفته شد تا خطر بزرگی که چنین اشتباهاتی که ان شاءالله سهوی بوده است، گوشزد شود وگرنه جایگاه علمی و سوابق آن برادر عزیز نشان می دهد، ایشان و دیگرانی که شاید طرح جداسازی شهر قم از دیگر بلاد ایران را گزینه ای مناسب می پندارند، مسلما خیرخواه اسلام و ایران هستند، اما باید پیش از اینکه صدمات طرح این موضوع، دامنگیر کشور و ملت شود، و به جای قم، در جای دیگر سر از زخم ها و دردهایی باز کند که عامل آن بیگانگان و دشمنان ایران اسلامی هستند، در همان فضای مجازی به اشتباه خود اذعان و بعدها پیش از سخن گفتن، لَختی اندیشه کنند.

عذرخواهی و اعتراف به سهو یا اشتباه، نه کسی را کوچک می کند و نه از قدر او می کاهد، بلکه تجربه حجه الاسلام قرائتی و تواضع ایشان در برابر مومنان و خضوع مقابل وعده الهی، او را در چشم کسی خوار نکرد و آب سردی شد بر حرارت کلام درشت آن روزش! وگرنه اصرار بر اشتباه، آغاز راهی است که نهایت آن استبداد در رای است، استبدادی که به فرموده مولای متقیان، حضرت امیرالمومنین، سر انجامی جز هلاکت ندارد. و تبع من الهدی

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس