کیاست – اصفهان – زهرا الماس - حکایت پروژههای نیمهتمام در استان اصفهان موضوع جدیدی نیست، پروژههایی که بخشی از آنها ملی و تعدادی هم استانی است، اما حجم انبوهی از پروژههای عمرانی نیمهتمام سالهاست که در اصفهان جاخوش کرده و لقب سرزمین پروژههای نیمهکاره برپیشانی نصفجهان حک کرده، شاید مردمانش عادت دارند سالها چشم انتظار پروژههایی باشند که فقط در پس وعده و وعیدها باقی میماند.
سالیان سال شاهد مسابقه کلنگزنی قارچگونه پروژهها و ابرپروژههای ملی و استانی اقتصادی و عمرانی که طول عمر عملیاتی برخی آنها بیش از 20 سال میگذرد در نصفجهان بودهایم. اما کمکم با فروکش کردن منابع مالی، رکود، تورم، نبود نقدینگی و سوءمدیریتها فیتیله ساخت و سازها پایین کشیده شد به نحوی که اکنون ۵۱۸ پروژه نیمهتمام در استان اصفهان در پیچ و خم و بنبست اعتبارات سرگردان مانده است.
بحث پروژههای نیمهتمام استان اصفهان و نبود اعتبار کافی برای اتمام آنها به داستان غمانگیز این روزهای شهر اصفهان بدل شده و از میان پروژههایی که سالها در استان بر زمین مانده و تکمیل آنها نقش فراوانی در بهبود وضعیت اشتغال و معیشت مردم نصفجهان دارد ۳۰۰ پروژه که فقط با ۵۰۰ میلیون تومان اعتبار امکان بهرهداری دارند عدم تامین این میزان اعتبارات برای اتمام آنها از سوی دولتمردان بسیار تاملبرانگیز است.
طی سالهای متوالی هریک از دولتها و نمایندگان وعدههایی درخصوص تکمیل پروژههای نیمهتمام شهر اصفهان دادهاند، اما این وعدهها گاهی مبتنی بر واقعیت جامعه نبوده و جنبه تبلیغاتی داشته است، پروژههایی که هرازگاهی وعده افتتاح آن ورد زبان مسوولان میشود، اما زمانی نمیگذرد که این وعدهها از تب و تاب میافتد.
البته هر کدام از پروژهها مشکلات و مسایل مربوط به خود را دارد که قدم نخست، شناسایی و آسیبشناسی دلیل رکود و توقف، قدم دوم یافتن راه حل برای رفع آسیبها و گام آخر اجرایی کردن آنها است، اما باید بگوییم که شأن مدیریت در استان اصفهان و شأن اصفهانیها این نیست پروژههایی که میتوان به آنها ابرپروژه هم گفت، رهاسازی شوند تا جایی که با زخمهای کهنه پیکره نصف جهان را بخراشند.
هرچه که هست تعداد این پروژهها آنقدر زیاد شده که تکمیل آنها از مطالبه اقتصادی تبدیل به چالش اجتماعی شدهاند زیرا اعتماد مردم به وعدههای مسوولان را تحتتاثیر قرار داده است. اتمام پروژه مترو، سالن اجلاس سران، قطار سریعالسیر اصفهان به تهران، راهاندازی تراموا در شهر، سد سوم کوهرنگ، تونل بهشتآباد و تونل گلاب، مصلی، حلقه چهارم ترافیکی شهر، شهرک طلا و شهرک سلامت، پروژه نمایشگاه بزرگ بینالمللی اصفهان، موزه دفاع مقدس، بندر خشک، میدان امام علی، مجتمع کمرزرین و چندین ابرپروژه دیگر که این روزها تعدادشان کم نیست با کمبود اعتبار، تغییر مدیریت و یا حتی واگذاری اجرای آن از بخش دولتی به بخش خصوصی و... اتمام آن را به تاخیر انداخته است.
در این میان معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری اصفهان در یک آسیب شناسی در خصوص دلایل اصلی تاخیر در بهرهداری پروژههای نیمهتمام، میگوید: عدم مدیریت و راهبری صحیح توسط کارفرما، نبود توان اجرایی یا بیمسوولیتی توسط پیمان کار، عدم تامین منابع مالی کافی و یا نبود هماهنگی در بخشهای حاکمیتی پروژه از جمله دلایل نیمه کاره ماندن برخی طرحهاست.
علی مقدسزاده پیرامون اینکه به طول انجامیدن پروژههای نیمهتمام باعث تحمیل هزینههای بسیاری میشود و با برآورد اولیه برای اتمام پروژهها همخوانی نداشته باشد و مازاد این هزینهها از جیب مردم دریافت شود، معتقد است: تاخیر در بهرهبرداری از پروژهها ارایه خدمات به مردم را تا ماهها و سالها راکد و بیسرانجام میگذارد.
وی بیانمیکند: معتقدیم بدون شک یکی از راهکارهایی که برای به نتیجه رسیدن ۵۱۸ پروژه نیمه تمام اصفهان است اینکه؛ ۳۸۸ پروژه برونسپاری و به بخش خصوصی واگذار شود تا شاهد بهرهداری آنها تا پایان سال باشیم.
به گفته معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار اصفهان عدم پیگیری به موقع پروژهها از سوی مدیران و کوتاهی وزارتخانهها در زمان تصویب بودجه در دولت و عدم ارایه پیشنهادات لازم در مجلس در زمان بودجهبندی در وزارتخانهها بسیار نقش مهمی در روند پروژهها و اتمام آنها دارد.
وی در خصوص اینکه اتمام هرچه زودتر پروژههای نیمهتمام در دستور کار استانداری اصفهان قرار گرفته و همت همه مسوولان را میطلبد، بیان میکند: سال گذشته حدود یکهزار و ۳۰۰ میلیارد تومان بودجه برای پروژههای عمرانی استان اصفهان مشخص شد که از این میزان ۶۵۰ میلیارد تومان یعنی ۵۰ درصد بودجه جذب و تماما برای پروژههای عمرانی در سال گذشته مصرف شده و امسال حدود ۶۱۸ میلیارد تومان اختصاص یافته است.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه عدم پیگیری به موقع پروژهها از سوی مدیران و کوتاهی وزارتخانهها در زمان تصویب بودجه در دولت و عدم ارایه پیشنهادات لازم در مجلس در زمان بودجهبندی در وزارتخانهها بسیار نقش دارد، میگوید: بحث دولت فعلی نیست متاسفانه دولتها و مجلسها نوعی تفکر در ذهنشان ایجاد شده که استان اصفهان تمام بودجهها را برده و تمامی امکانات در اصفهان وجود دارد اما این ظلم بزرگی به این استان محسوب میشود که هم در دولت و هم مجلس اصفهان ستیزی است.
سید ناصر موسوی لارگانی با گلایهمندی از اینکه نگاه برخورداری مسوولان، دولت و مجلس به استان اصفهان در تعیین بودجه و اعتبارات برای اصفهان در دورهای هشتم و نهم و حتی دولت دهم وجود داشته است، میافزاید: متاسفانه هنگامی که در مجلس یا هیات دولت مبحث بودجه برای استان اصفهان پیش میآید فریاد بسیاری از نمایندگان و اعضای دولت بلند میشود که برای چی به اصفهان.
به گفته وی علیرغم اینکه استان اصفهان دومین پرداختی مالیات را به خزانه کشور دارد و طی سال 95 در حدود 6 هزار و 500 میلیارد تومان مالیات پرداخت کرده چنانچه فقط 3 هزار میلیارد آن به خود استان برگشت داده میشد بسیاری از پروژههای نیمهکاره استانی به اتمام میرسید. اما اصفهان در تعیین اعتبارات در ردیف بیست و هشتم قرار گرفته حتی در مقابل استانی یکهزار و 800 نفری هم بودجه به آن تعلق نمیگیرد.
نماینده مردم فلاورجان با ابزار تاسف از اینکه بسیاری از پروژهها که باید با تعیین بودجههای مشخص طی سه سال به اتمام میرسید اکنون 20 سال از وعده وعیدهای آنها گذشته است، میگوید: شاید برخی این گفته را به مزاح بگیرند اما باید بگویم استان اصفهان آثار باستانی بسیاری دارد و افراد دستاندرکار هم درصدد هستند پروژهها استانی و ملی اصفهان تبدیل به آثار باستانی شود و تحویل میراث فرهنگی بدهند.
وی ادامه میدهد: به عنوان مثال پروژه ساخت مترو اصفهان بسیار زودتر از استانهای دیگر در نصفجهان آغاز شد اما اکنون آن استانها 40 تا 50 درصد از اصفهان پیشرفت داشتهاند.
موسوی لارگانی علت اصلی طولانی شدن پروژههای نیمهتمام استان اصفهان را در وهله نخست سوء مدیریت و عدم پیگیری به موقع مدیران و کمکاری وزارتخانهها و پس از آن کمبود بودجه بیان میکند: که تنها و تنها راه نجات آن مدیریتی کارآمد و هماهنگی بین دستگاهی است تا در مدت زمانی مشخص تمام پروژهها به اتمام برسد.
وی پیرامون اینکه آیا راکد ماندن و عدم اتمام پروژهها باعث پایین آوردن سطح اعتماد عمومی نسبت به تصمیمات عمرانی مدیریت شهری است، میگوید: بدون شک همینطور است که با برخی برنامهها و تصمیمات سبب شدیم مردم از ما و نظام فاصله بگیرند و بیاعتماد به مسوولان شوند بنابراین هنگامی که افراد در جایگاههایی توسط شهروندان جامعه منصوب میشوند باید ارایه خدمات به هموطنان را در اولویت نخست اقدامات خود قرار دهند.
نماینده مردم فلاورجان در مجلس بزرگترین معضل استان اصفهان را آب میداند و تاکید میکند: از 2 ابرپروژه آبرسانی به استان هنوز هیچکدام به اتمام نرسیده است و حتی با سوءمدیریت افتتاح آنها به تاخیر افتاده به عنوان مثال افراد دستاندرکار برای طرح سوم کوهرنگ طی 25 سال تونل حفر کردند و پس از اتمام تونل متوجه شدند که احتیاج به سد است.
وی با ابزار تاسف از اینکه امروز بیشتر شهرها و روستاهای استان اصفهان به دلیل کم آبی، حتی با مشکل آب آشامیدنی مواجه هستند، میافزاید: به دلیل خشکی زایندهرود و کم آبی، باغات و درختان بسیاری از شهرستانهای استان خشک شده و به کشاورزان خسارات بسیار وارد شده است.
براساس این گزارش استاد تمام دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان یکی از دلایل زمانبر بودن اتمام پروژهها را تورم و رکود بیان میکند و میگوید: پروژههای بزرگ و زیربنایی که جنبه توسعهای دارد و در ردیف بودجه عمرانی دولت و دستگاههای دولتی قرار میگیرد برای سالیان متمادی به واسطه تورم و رکود با کمبود بودجه مواجه میشوند.
کمیل طیبی درباره اینکه انباشتگی حجمی بودجه به تدریج سبب توقف و عدم اتمام پروژهها میشود، میافزاید: در این شرایط نه تنها منابع دوره گذشته بلکه هزینههای جاری هم باید برای بهرهبرداری پروژهها مدنظر قرار بگیرد زیرا با کسر بودجه انباشت کمبود اعتبار ایجاد میشود و این اجرای طرحها را به تعویق میاندازد.
به گفته وی در شرایط تورمی و کسری بودجه سهم اعتبارات عمرانی برای اتمام پروژهها به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد و سهم آنها هم متقابلا ناچیز میشود.
استاد تمام دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان پیرامون اینکه با عدم اتمام پروژهها و راکد شدن سرمایهها ضررهای جبرانناپذیری عاید استانها میشود، تاکید میکند: نکته برتر همین است، هنگامی که پروژهها نیمهکاره میمانند یک نوع خواب سرمایه اتفاق میافتد زیرا ساخت و سازهای به موقع و عدم رهاسازی سبب ایجاد کسب و کار و درآمدزایی میگردد. زیرا هر پروژهای هم حین اجرا و هم پس از افتتاح شغلهای جدیدی را ایجاد میکند.
وی در خصوص اینکه سوءمدیریت افراد دستاندرکار سبب پایین آوردن سطح اعتماد عمومی نسبت به تصمیمات عمرانی مدیریت شهری میشود، میافزاید: به نظرم سوءمدیریت در اجرای پروژهها هم در حین راکد ماندن و هم قبل از عدم توقف کامل پروژهای ایجاد میشود. سیستم دولتی به جای اینکه خودش طرحها را اجرا کند باید آنها را واگذار نماید و چنانچه مدیریت نظارتی دقیق به وجود بیاید پروژهها علیرغم کسری منابع به طور کامل متوقف نخواهند شد.