کیاست – زهرا الماس - بازار یکی از مهمترین عناصر درون شهری در جوامع بشری است که بهسبب ارتباط مستقیم اقشار مختلف مردم از طبقات گوناگون توانستهاند عامل مهم و اساسی در انتقال فرهنگها، آداب و رسوم در میان جامعه باشند، تعاملات حاصله از ارتباطات طبقات یک جامعه بهقدری از اهمیت برخوردار است که بازار در بسیاری از تحولات و نهضتهای بزرگ تاریخی توانسته از دیر باز تاکنون نقش مهمی در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران ایفا کند.
بازارها با سابقه طولانی در فرهنگ ایران نقش بسزایی در نشر فرهنگ ایرانی اسلامی در جهان دارد و در گذشته تنها محل کسب درآمد و سود نبود، ایمان و تقوای بازاریان با کسب و کار آنها عجین بود. کسبه در تمام معاملات خود قواعد و قوانین شرع را مورد توجه قرار میدادند و تمام تلاش خود را برای کسب روزی حلال میکردند و مهمترین مزیت بازار قدیم اعتمادی بود که بین بازاریان وجود داشت.
این اعتماد در حال حاضر یا وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ شده است. به دلیل وجود همین اعتماد چک و سفته در آن زمان کاربرد محدودی داشت. یعنی اعتبار یک شخص نقش همان چک را بازی میکرد. اما متاسفانه در بازار امروز درصد بالایی از معاملات، مبتنی بر بیاعتمادی است بهنحوی که چک به بازیگر اصلی مبادلات تبدیل شده و این ناشی از عدم اعتمادی است که در بازارهای امروزی وجود دارد بهطوری که عمل حاجی بازاریهای دیروز به یک خاطره تبدیل گردیده است.
در بازار کسبوکار قدیم صاحب کسبوکار میتوانست با توجه به حجم کوچک ارتباطات در زمانی اندک به شناخت درستی از افراد دست یابد اما در دنیای جدید فاصلهها از هم بسیار است و افراد شناخت کمتری نسبت به یکدیگر دارند، از این رو برای اینکه دادوستد به جریان بیفتد نیازمند بسترسازی برای کسب اعتماد است.
عصر امروز عصر ارتباطات و اطلاعات است اما با ورود انواع و اقسام تبلیغات رنگارنگ و آمیخته شدن راست و دروغ در بازار تبلیغات و اطلاعرسانی، میزان اعتماد مردم به شرکتها و کالاهای تولیدی نسبت به دنیای کسبوکار قدیم بهشدت کاهش پیدا کرده است. در دنیای قدیم نوع روابط بسیار ساده و صمیمیتر بوده است و زمینه برای اعتمادسازی دو طرفه سریعتر شکل میگرفت، اما در عصر رقابتی جدید شرکتهای تولیدی به شکلهای مختلف سعی دارند نظر مخاطب را به کالای تولیدی شرکت خود جلب کنند.
نزول سرمایهای به نام اعتماد عمومی هزینههای اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی به جامعه ایران تحمیل کرده است بهگونهای که برای انجام فعالیت سادهای که پیشترها بر پایه قول و کلام صورت میپذیرفت باید ضمانتهای اجرایی، وثیقه و قراردادهای قانونی محکمی ارایه شود. از هم گیسختگی روابط اجتماعی، رشد فردیت، غلبه ابهام و تردید بر پیوندهای اجتماعی، فردی و بسیاری عادتهای ناپسند دیگر از پیامدهای کاهش اعتماد در جامعه بهشمار میرود.
اعتماد دارای ابعاد گوناگونی است؛ اعتماد مردم به یکدیگر، اعتماد مردم به حکومت و بالعکس، اعتماد نهادهای حکومتی به یکدیگر. خدشه در هر یک از آنها، بر سایر بخشها نیز اثرگذار خواهد بود. در جامعهای که اعتماد مردم به مسوولان و حکومت در آن کمرنگ شود، نهادهای حقوقی و رسمی اثرگذاری خود را از دست خواهند داد و این بیاعتمادی مردم به مسوولان در رفتارهایی مانند فرارهای مالیاتی، دوری از انجام وظایف شهروندی، پرهیز از سرمایهگذاریهای داخلی، مهاجرت، اختلاس، کاهش وحدت ملی، بیتوجهی به مصالح جمعی و سقوط قانونمداری بروز مییابد.
به گفته جامعه شناسان، کاهش اعتماد عمومی میان مردم باعث رواج رفتارهایی چون دروغگویی، بیحرمتی، عدم تحمل دیگران، زورگویی، خودشیفتگی، خودنمایی یا کلاهبرداریهای مختلف میشود. در برخی موارد معیارهایی چون ایمان، صداقت و دینداری جای خود را به پول، ماشین و حساب بانکی میدهد و روابط بر اساس پایگاه اقتصادی و شغلی افراد شکل میگیرد در چنین شرایطی افراد در تلاش برای رساندن خود به طبقههای بالای جامعه به هر قیمتی هستند و توسل به دروغ و فساد مالی در این شرایط مجال رشد مییابد.
در چنین شرایطی سطحینگری در ارزشهای اخلاقی و توجه به ظاهر مادی بهجای اهمیت دادن به معنویات و محتوای اخلاقی باعث میشود تا انسانها خود واقعیشان را نشان نداده و خودنمایی و پولی شدن در روابط جایگزین گردد. در این شرایط افراد تنها بهدنبال نمودی مثبت و مرفه از ظاهر بوده و دیگر به پیامدهای ظاهرسازی و دروغگوییهای خودشان توجه نمیکنند.
"اعتماد چیزی نیست که یک شبه به دست بیاید یا یک شبه از دست برود" در اوضاع فعلی جامعه ما که البته حال خوبی هم ندارد سیاهنمایی از اینکه سراسر بازار خیانتکار و محتکر است، دیگر حلال و حرام اهمیت چندانی ندارد و در نهایت کار از کار گذشته است، موج میزند. اما بهواقع اینگونه نیست و هنوز تعداد زیادی از بازاریان به سبک قدیمی خود یعنی درآوردن نان حلال ادامه میدهند و کم نیستند بازاریانی برانگیخته از همان نسل قدیم و عصر تکنولوژی نوین که هنوز هم به اصولها پایبندند و افتخارشان اخلاقمداری و معتمد بودن در بازار است. در همین راستا با کمیل طیبی استاد تمام اقتصاد بینالملل دانشگاه اصفهان، هادی زمانی جامعه شناس و شهریار سپاسی کارشناس بازار پول و سرمایه میزگردی داشتهایم؛
چرا نحوه اعتماد از نرمافزاری سالیان پیش به سوی سختافزار، (چک، سفته، ضمانتنامه، تمضای پشت چک) تغییر فاز داده است؟ در اینجا کلاهبرداری یا عدم انجام تعهدات علت است یا معلول شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور؟
طیبی: کارکرد مناسب نرمافزاریی در مفهوم فناوری آنطور که باید نتوانسته پاسخگو باشد، هنگامی که شرایط اقتصادی نابسامان باشد زمینههای سوء استفاده به روشهای مختلف اتفاق میافتد اما در شرایطی که اوضاع اقتصادی از سروسامان مناسب برخوردار است اعتماد نرمافزاری هم پاسخگو خواهد بود زیرا زمینه فساد، کلاهبرداری و مخاطرات اخلاقی را از بین میبرد.
در بازار مالی، این مخاطرات اخلاقی رشوه و فساد هر جایی در بازار کشوری حتی بازارهای کشورهای پیشرفته به چشم میخورد زیرا در اوضاع نابسامان اقتصادی به راحتی میتوان پولشویی و جابهجایی منابع مالی را انجام داد. در زمینههای نرمافزاری که امکان هککردن وجود داشته باشد، به راحتی میتواند رخ دهد اما ریشه اصلی را باید در نابسامانی اقتصاد و فراهم بودن زمینههای فساد جستجو کرد.
زمانی: وظیفه هر دولت و حکومتی حفظ امنیت اقتصادی آن جامعه است از روزگار قدیم گفتهاند که حرمت امامزاده را متولی نگه میدارد. هنگامی که دولتهای ما سوداگری کنند و هزینهها را از جیب مردم تامین میکنند بدونشک چنین اتفاقی رخ خواهد داد و اعتماد سرمایهگذاری اجتماعی بهطور کامل از بین میرود و مبادلات ریالی در سطح پایین با بیاعتمادی صورت میگیرد.
هنگامی که دولتهای ما هم سطح کاسبان بازار میایستند و هزینههای خودشان را از جیب مردم بیرون میکشند باید مردم جامعه به چه کسی اعتماد کنند؟ رانتخواری، دلالی و شعبدهبازیهای یک شبه در شرایط نامناسب اقتصادی بیاعتمادی را رونق میدهد. برای مثال وقتی قیمت دلار طی 24 ساعت با نوسانات شدید روبهرو میشود چه توقعی از بازاری و تولیدکننده دارید که برای رونق بازار و جلب اعتماد در بازار برنامهریزی کند. در جامعهای که افراد بتوانند رفتار بازار را پیشبینی کنند؛ میتوانیم شاهد رشد و توسعه در آن باشیم اما در جامعه امری قابل پیشبینی نیست و اعتمادی هم بین مردم و بازاریان، تولیدکنندگان وجود ندارد باید منتظر هر اتفاقی بود. هنگامی که دولتها چنین اعتمادی را در جامعه ایجاد نکنند و ارزش پولی هم پایین میآید دیگر انتظار دارید مردم به کدام مسایل و مباحث اعتماد کنند.
سپاسی: در حال حاضر یکی از بزرگترین مشکلات تولیدکنندگان نبود نقدینگی است، اگر چه یکی از چالشهای بزرگ کشور نقدینگی است اما این مبحث در بخش تولید وجود ندارد و بسیاری از واحدهای تولیدی را با مشکلات بسیاری روبهرو کرده است. از طرف دیگر فروشندگان مواد اولیه هم دیگر با چکهای مدتدار کمتر کار میکنند و میگویند که براساس نوسانات بسیار و افزایش قیمت ارز برای آنها دیگر صرفه اقتصادی ندارد که جنسی را به قیمت روز به فروش برسانند و چند ماه بعد پول آن را دریافت کنند. در شرایطی که اگر خودشان دوباره بخواهند آن مواداولیه و جنس را خریداری کنند شاید مجبور شوند پول بیشتری بپردازند. در این بین همچنین افزایش تعداد چکهای بیمحل و برگشت خوردن چندین میلیون چک در بازار در سالهای گذشته به فضای بیاعتمادی دامن زده است.
در سالهای گذشته بارها مسوولان اقتصادی کشور اعلام کردهاند که باید نقدینگی سرگردان کشور جذب تولید شود اما در عمل نه تنها این نقدینگی جذب تولید نشده است که هر از گاهی به بازاری خاص ورود کرده و باعث ایجاد تنشهای سنگین اقتصادی شده که نمونههای آن را در بازارهای ارز، سکه، مسکن، خودرو و... شاهد هستیم.
به اعتقاد شما نادیده گرفتن اصول اخلاقی در معاملات، کاهش اعتماد به بازاریان از سوی مردم با این حساب که همزمان با گسترش سطح اعتقادات مذهبی، عمق آن کمتر شده و وارد بسنده کردن به ظواهر کرده تا چه میزان بر کاهش اعتماد عمومی در بازار تاثیرگذار بوده است؟
طیبی: همین طور است هنگامی که کارکرد نرمافزاری را بهعنوان تکنولوژی نوین مدنظر قرار دهیم (نقش نرمافزاری به سمت سختافزاری) مراجعه به بانکها، سفته، چک، وثیقه و مستندات میخواهد، میتواند نرمافزاری جایگزین سختافزاری شود اما چنین مسالهای نیازمند فرهنگسازی است. برای مثال آموزشهای دینی با پیروی از اصول دین رواج و فرهنگسازی میشود.
زمانی: این مبحث ارتباط مستقیم با اعتماد عمومی در جامعه دارد زیرا ایران براساس مذهب شکل گرفته و جامعهای مذهبی است، هنگامی که اصول مذهبی خدشهدار شود بدونشک افراد جامعه هم آسیب میبینند زیرا بخش عمدهای از اعتقادات و فعالیتهای ما با مذهب گره خورده است.
از روزگارهای کهن بازار مظهر ایمان بوده و در فرهنگ ما بخش بزرگی از هزینههای مذهب را بازار تامین میکرد بنابراین در فرهنگ ایران نمیتوانیم بین بازار و مذهب تفاوت قایل باشیم. کاسب امین مردم است هنگامی که برخی کاسبان کارهای غیراخلاقی انجام میدهند ایمان شهروندان خدشهدار میشود و در چنین شرایطی از مردم چه انتظاری دارید!؟
سپاسی: در دنیاي امروز توجه به مسایل اخلاقی در تجارت و بهطور کلی در اقتصاد بینالمللی، اهمیت خارق العادهاي کسب کرده است. بررسیهاي انجام شده نشان داده که میانگین سود شرکتهایی که رهنمودهاي اخلاقی، معیارها و ضوابط شناخته شده اخلاق حرفهاي را رعایت میکنند بالاتر از میانگین سود شرکتهایی است که به این امر مهم کم توجه بوده و از این مزیت رقابتی بیبهره ماندهاند.
دین اسلام بهطور مستقیم به موضوع کسبوکار اشاره کرده و آنرا بهعنوان یکی از بالاترین ارزشها در زندگی قلمداد میکند از منظر اسلام انجام کار نه تنها به عنوان تامين زندگي و استقلال اقتصادي و رهايي از وابستگي به بيگانگان ضروري است بلکه بهعنوان بهترين عبادت و مقدسترين جهاد مورد تاکيد و سفارش قرار گرفته است، اما در کنار کار، اعتماد عمومی در بین مردم از قدیمالایام در بازارهای ایران توسط کسبه فعال خداشناس و بازاریان با ایمان و معتقد به کسب روزی حلال رواج داشته است اما امروزه این اعتماد تغییر میسر داده و برخی از افراد که دانش و آگاهی کسب و کار را ندارد التهاب در بازار را رونق دادهاند.
نقش ربا در بازار چگونه و چه کسی مقصر است؟ بازار، بانکها یا محدودیتهای انحصارگونه منافع مالی و رانت؟
طیبی: سود بانکی همواره در مبادلات اقتصادی، سرمایهگذاری و سیستم بانکی وجود دارد اما مساله اصلی این است که بهرههای بانکی در نرخ پایین معقولی باشند که ایجاد رانت نکند یعنی انباشتگی پولی غیرمولد ایجاد کند.
هنگامی که شرایط تورمی است بهدلیل تورم عدم تخصیص منابع ایجاد خواهد شد و منابع پولی، مالی و تولیدی را اتلاف میکند و زمینهسازی برای ربا میشود و در این وضعیت سواستفاده مالی رخ میدهد زیرا رباخواری در نرخهای بالا سواستفاده مالی و رانت ایجاد میکند.
زمانی: امروزه ربا در کشور ما بسیار افزایش یافته و شکل آن هم تغییر کرده، در دورهای افراد ثروتمند و خاص پولی را برای کار و کسب سود بیشتر تحول میدادند اما امروز ربا گسترش عمومی پیدا کرده است.
برای نمونه فردی در صدد فروش کالایی است اما بهدلیل عدم اعتماد به بازار و بانکها نرخ آن کالا را غیر معمول اعلام میکند، یا محصولی برای فروش قیمت چک و نقد آن کاملا با هم فرق میکند اینها نوعی از ربا در جامعه اسلامی است. در حال حاضر بانکها با بهرههای بانکی بالا رباخواری را در ایران رواج دادهاند. هم اکنون بزرگترین نرخ سود بانکی در تمام دنیا یک درصد است اما ما تنها کشوری هستیم که صراحتا با عنوان اسلامی بر خودمان رباخواری میکنیم. در چنین شرایطی سیدجمالالدین اسدالهی میگوید در غرب اسلام را دیدیم مسلمان ندیدیم و در شرق مسلمان دیدم اسلام ندیدم.
سپاسی: در ميان بحثهای اقتصاد اسلامی، ربا از اهميت ويژهای برخوردار است، زيرا از يك طرف يكی از عمدهترين تفاوتهای اقتصاد اسلامی و سرمايهداری است و از طرفی ديگر وجود و عدم آن میتواند نقش تعيينكنندهای در سياستهای اقتصادی داشته باشد. حرمت ربا در اسلام به حدی است كه برخی آيات قرآن ربا را به صراحت، جنگ با خدا میدانند.
امروز اگر شاهد فاصله طبقاتی و بیثباتی در نظام اقتصادی هستيم، اگر ثروت در دست عده و گروه خاصی انباشته شده و اقشار فقير و آسيبپذير، روز به روز اوضاع اقتصادی بدتری را تجربه میكنند، بدونشک بخش عمدهای از اين حوادث به واسطه سيستم ربوی بانكی و گسترش ربا در جامعه است.
وقتی توليدكننده در قرارداد خريد اعتباری مجبور به پرداخت ربا و سود غيرمتعارف به قرضدهنده شود، بايد اين افزايش هزينه را به نوعی جبران كند و بدونشک اين امر منجر به افزايش قيمت كالا و در نتيجه رشد نرخ تورم در جامعه خواهد شد.
چرا در کشور ما استقبال زیادی از برنامههای شرطبندی، بختآزمایی و مانند آن میشود در حالی که بسیاری آن را قمار و حرام میدانند؟
طیبی: امروزه در بازارهای جهانی این مباحث خودش دارای بازار است که سواستفاده در آن بسیار بالااست. هنگامی که میگویم بازار یعنی هم تقاضا برای این نوع مسایل وجود دارد و هم عرضه.
وقتی برای انواع شرطبندیها اعم از اسبسواری، فوتبال و در برخی موارد حتی گزینههای بانکی و غیره وضعیت عرضه فراهم و محیا باشد تقاضای آن ایجاد خواهد شد و امروزه با تبعیت از شرایط جهانی در ایران هم شاهد چنین مواردی در شبکهها و رسانههای اجتماعی هستیم.
زمانی: در این زمینه از غرب هم جلوتر رفتهایم. هنگامی که اقتصاد پویا نداریم افراد خلاق جامعه نمیتوانند از طریق کانالهای صحیح ثروت به دست بیاورند بنابراین چنین مسایلی باب میشود و افراد سادهترین راهها را برای ثروتاندوزی پیدا میکنند. هم اکنون در رسانه تصویری فردی با تبلیغ اپلیکیشن افرادی را برای دانلود جذب میکند و به راحتی 2 میلیارد تومان به جیب میزند این نوعی از قمار اسلامی و حتی بدتر از قمار در غرب بوده که در کشور ما رواج یافته است.
سپاسی: قمار یکی از انواع بازیهای مخرب و خانمانسوز است که متاسفانه با عنوان فریبنده ورزش فکری، بر مفاسد آن سرپوش گذاشته میشود. از نظر اسلام، این بازی ناسالم، جزء گناهان کبیره است. قمار باعث تشدید تضادهای داخلی، اختلافات خانوادگی، ازدیاد کینه و دشمنی میگردد. تجربه نشان میدهد که همه کشورها با گسترش بیکاری شاهد استقبال از محافل قمار هستند و با توجه به جمعیت جوان کشور ما و نبود کار، امروز شاهد حضور جوانان بسیاری در این سایتها هستیم. حجم زیادی از این سایتها از شیوههای مختلف کلاهبرداری برای خالی کردن جیب کاربران استفاده میکنند.
کلام آخر:
طیبی: اقتصاد ما از درد، رنج میبرد و مبحث تورم و رکود در کنار هم بر این دردها میافزاید برای مثال ارزش ریال هر لحظه کاهش مییابد و سبب سیر نزولی سرمایهگذاری شده زیرا سرمایهگذاری برای ارتقای ظرفیت اقتصادی و تولیدی شکل میگیرد و درآمدهای ارزی را ایجاد میکند و از سوی دیگر سرمایهگذاری مرتبط با ریسک، مخاطرات، خطرات اقتصادی و ... همخوانی ندارند زیرا تورم و فساد مالی نوعی ریسک است که هرچه در کشور درصد آن بالا باشد سرمایهگذاری کمتر خواهد بود. بنابراین باید نگاه کلان داشته باشیم تا سرمایهگذاری در سطح کلان اجرایی گردد؛ زیرا با اصلاح شاخصهای اقتصادی در سطح کلان خودبهخود در سطح خرد شرایط مناسب فراهم خواهد شد. همچنین اصلاح سیستم بانکی در چنین وضعیتی میتواند مشوق و مهمی برای تامین مالی سرمایهگذاری و اعتماد در بخش خصوصی را ایجاد کند.
زمانی: برای اعتماد در سطح کلان باید دولتهای ما اصلاح شوند و مردم با انتخابات صحیح و کسب آگاهی از شناخت آنها افراد اصلح را انتخاب کنند. بدونشک هنگامی که دولتها حافظ منافع اقتصادی و امنیت افراد جامعه باشند، با اعتقادات قوی مذهبی و عمیق فرهنگی که در وجود مردم از دوران کهن ریشه دوانده راههای توسعه و خوکفایی بسیار زودتر از موعد تحقق مییابد.
سپاسی: اعتماد در بازارها بین خریدار و فروشنده از جمله عوامل موثر بر کیفیت بازارها و مبادلات است و نمیتوان از آن غفلت کرد. جلب اعتماد مردم و ایجاد همدلی بین احاد جامعه از اولویتهای دولتها باید باشد و برای این مهم هر اندازه هزینه کنند ارزشمند است.