• شنبه 29 ارديبهشت 1403
  • السبت 11 ذو القعدة 1445
  • Saturday 18 May 2024
اجتماعی

دختران انتظار

   24 خرداد 1397  240

کیاست – وحید ریحانی - تبعیض جنسی عبارت است از برخورد یا عملی که بر اساس جنسیتِ انسان ها به تحقیر، طرد، خوار شمردن و کلیشه بندی آنان می پردازد. پذیرش برابری زن و مرد به عنوان یک حقِ انسانی و این اندیشه که برابری زن و مرد باید در عمل تامین شود، بی تردید، طی سالیان اخیر پیشرفت بسیار کرده است. امروزه درستی این تحول را هیچ کس نه تنها انکار نمی کند، بلکه نمی تواند انکار کند و بسیاری از مسوولان و سیاست گذارانِ کلانِ اجتماعی و فرهنگی در کشورهای جهان برای عملی کردنِ آن تلاش می ورزند. تبعیضِ جنسیتی، یعنی اَعمال و رفتار، پیشداوری ها و ایدئولوژی هایی که زنان را فرودست تر و کم ارزش تر از مردان و مردان را مسلط بر زنان می دانند، هنوز نیز در ردیف بدترین مصیبت هایی هستند که مایه ی درد و رنج و محرومیتِ انسان می شوند، زیرا که از یک سو، زنان از این وضعیت عذاب می کشند و از سوی دیگر تمام جوامع، ذخیره ای عظیم از توانایی های فکری و انسانی را که نادیده گرفته شده یا تحقیر گشته اند، از دست می دهند. تبعیضِ جنسی در حقیقت نشان دهنده ی آن است که تفاوت های تحقیر کننده ی جنسِ زن نه ناشی از اراده ی خداوند است، نه حاصلِ یک نظمِ طبیعی، نه مبتنی بر زیست شناسی، بلکه نتیجه ی رفتارِ اجتماعیِ نادرست و ناعادلانه نه تنها با زنان بلکه با انسان ها است و چنین رفتاری بی تردید "باید" کنار گذاشته شود و موقعیتِ عادلانه و شایسته ی زنان جایگزین آن گردد، موقعیتی که در آن جایگاهِ زن، همتای مردان جامعه در تمام عرصه های جامعه (خانواده، کار، زندگی اجتماعی، سیاسی، هنری، دستیابی به علم و فنون و ورزش و مانندِ آن ها) باشد. انجمن حمایت از حقوقِ کودک به تازگی در یک گزارش و با اشاره به وجود و افزایشِ تعدادِ کودکانِ ازدواج کرده و طلاق گرفته از رقم 36 هزار کودکِ مطلقه در جامعه ی ایران خبر داد. ازدواج در سنین پایین در جامعه ی ایران به معضلی جدی تبدیل شده است. چنانکه به گفته ی یکی از اعضای فراکسیونِ زنان مجلس، فقط 24 هزار کودکِ بیوه ی زیرِ 18 سال در استان آذربایجان شرقی وجود دارد. معصومه آقاپور علیشاهی، استان آذربایجان شرقی را پس از استان خراسان رضوی در رتبه ی دومِ کودک همسری و ازدواج کودکانِ 10 تا 15 ساله می داند. نماینده ی مردم شبستر در مجلس، نبودِ مدارسِ راهنمایی و دبیرستان در دو استانِ مذکور را یکی از مهم ترین علت های ازدواج های تحمیل شده به این کودکانِ معصوم می داند. اما واقعیت این است که مساله جدتی تر و عمیق تر از تنها، نبودِ مدارس در مقاطع راهنمایی و دبیرستان است. سنت، فقر، کم سوادی و نابرابری های جنسیتی در مناطق محروم و روستایی حاکم است.

ازدواج در کودکی سلامتِ دختران را به خطر می اندازد و آن ها را در معرضِ خطراتی همچون بارداریِ زودهنگام و وضعِ حملِ بی موقع قرار می دهد. فرزندانِ این مادرانِ نوجوان، نوزدانِ آسیب پذیرتری در مقایسه با دیگر نوزادان هستند. وزن کمتری دارند و بیشتر در معرضِ ابتلا به بیماری هستند، و میزان مرگ و میرشان متاسفانه بیشتر است. دخترانی که هنوز، باید، برای عروسک هایشان لالایی بخوانند، عروس می شوند، شوهر داری می کنند و بچه دار می شوند. آن ها ناخواسته و نادانسته؛ باردار می شوند و بدبختانه ازدواجِ کودکان در برخی از استان های جامعه ی ایران به صورتِ یک سنت/فرهنگ، وجود و رواج دارد. ازدواجِ اجباری دخترانِ نوجوان نشان می دهد که در خانواده، مادر و پدر هیچ حقی برای فرزند تعریف نکرده اند و قطعا این "حق" در زندگی با همسرِ آینده نیز به او داده نخواهد شد. فاجعه است. فاجعه ای تلخ و تکان دهنده. بسیاری از این دختران برای نخستین بار در خانه ی همسرِ خود فرایندِ عادت ماهیانه و تداومِ جریانِ بلوغ را تجربه می کنند. درست در این مقطعِ زمانی که باید در خانواده ی خود در نقشِ دخترِ خانه باشند، نقشِ همسر و مادرِ یک خانواده را بازی می کنند. تجربه ی گونه ای دوگانگیِ ذهنی که بی تردید سرآغازِ مشکلات جدیِ روحی و روانی برای این قربانیانِ خاموش است. بر پایه ی ماده 1041 قانون مدنی، سنِ ازدواج برای دختران بالای 13 سال و برای پسران بالای 15 سال تعیین شده و گاهی عقد نکاح زیر سنِ قانونی با اجازه ی والدین، مجاز است. این در حالی است که بر اساس کنوانسیون حقوق کودک، هر انسان تا زمانی که سنِ 18 سالگی را پشت سر نگذاشته باشد، کودک به حساب می آید. این عروسان کوچک چون فرایندِ کودکیِ خود را کامل و درست به پایان نرسانده اند و مجبور به ازدواج در سنینِ پایین شده اند، ناخواسته خشونت های جنسی را تجربه می کنند و چون مهارت زندگیِ مشترک را ندارند، با رفتارهای کودکانه درگیرِ خشونتِ فیزیکی و کلامی می شوند.

طبق آمارهای وزارت بهداشت زنانی که در سنِ 10 تا 14 سال زایمان می کنند در مقایسه با زنانِ 20 سال یا بالاتر، پنج تا هفت برابر بیشتر در معرضِ مرگ و میر ناشی از زایمان هستند و آن هایی که بینِ سن 15 تا 19 سال زایمان می کنند دو تا سه برابر بیشتر در معرضِ مرگ در هنگام زایمان هستند. آمارهای 20 هزار نفریِ ازدواجِ دختران در این سن (10 تا 14 سال) در سال 1393 به بیش از 40 هزار نفر در سال 1396 رسیده است. در همین حال نسبتِ طلاقِ کودکان به ازدواج آن ها در یک دهه اخیر دو برابر شده است. به طوری که هر سال 1100 کودکِ دختر بین 10 تا 14 سال مطلقه می شوند. 35 درصد کودکان دخترِ زیرِ 19 سال در سال 1393 ازدواج کرده اند و حدود 6 درصد آنان دختران زیر 15 سال بوده اند. بر اساس آمارهای مرکز آمار، استان خراسان رضوی با ثبت 7600 ازدواج زیر 14 سال در سال 1393 بیشترین آمار را به خود اختصاص داده و استان آذربایجان شرقی و استان فارس در رتبه های بعدی هستند. در خلالِ سال های 1386 تا 1390 حدودِ 350 کودکِ زیر 10 سال بر اساس "تشخیص مصلحت ! ؟" والدین ! ؟ ازدواج کرده اند. همچنین در برخی ازدواج های از این دست، مردان 70 سال ای هستند که با دختران زیر 10 سال ازدواج کرده اند. ازدواج در سن کودکی خود مصداقِ نوعی خشونت است، خشونتی که از متنِ سنت، شرع و قانون می آید. به تعبیرِ والتر بنیامین؛ خشونتِ تاسیس گرِ قانون. دختر (کودک) در این ازدواج به گونه ای به کار اجباری در خانه محکوم می شود و افسردگی یکی از پیامدهای این خشونتِ قانونی است.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

آخرین مطالب

  • یادداشت
  • گفتگو

خبر خوان

پربازدیدترین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس