• پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
  • الخميس 24 شوال 1445
  • Thursday 02 May 2024
فرهنگی

چاقویی که دسته خود را نمی برد؛

نهادها، رسانه داران خوبی نیستند

   08 اسفند 1396  272

کیاست – ایمان محمدی- همشهری که راه افتاد، گل آقا کاریکاتوری کشید که مضمون آن، انتشار روزنامه رنگی با هزینه شهرداری تهران بود. تا آن روز کسی، روزنامه با صفحات فرهنگی منتشر نکرده بود، اما پس از آن تب رنگی شدن مطبوعات را فرا گرفت و هوس روزنامه داری به دیگر نهادها هم سرایت کرد، تبی که نتیجه آن تحدید جایگاه مطبوعات و تقلیل پیدا کردن رسانه به مثابه تاییدکننده اقدامات نهاد مربوطه بوده است.

همشهری در تهران و سراسر کشور خوش درخشید، ارگان ها و نهادهای مختلف نیز به تقلید یا از سر "تدبیر"، پشت سر هم وارد این عرصه شدند، امروز اما عرصه مطبوعات بعد از سال ها شاهد خیل عظیم نشریات روزانه، هفتگی یا ماهانه هستند که در تعداد عنوان قهرمانانه و در شمارگان انتشار حرفی برای گفتن ندارند، همانند وضعیت نشر کتاب و بسیاری محصولات فرهنگی و البته چند خبرگزاری که به یمن فضای مجازی مدام در حال تکثیر هستند.

حالا پس از گشوده شدن درب های مدیریت شهری بر روی جریانی متفاوت از اصولگرایان، چراغ های زیادی بر عملکرد آنها تابیده شده، از جمله کارنامه موسسات و مجموعه رسانه های  شهرداری که در تعداد و تنوع موضوعات تنه به تنه غول های رسانه ای دنیا می زند.

مجموعه هایی که با آشنا شدن بیشتر جیب مدیران به وضعیت دشوار اقتصادی و پی بردن به عمق و بازده کم در برابر هزینه های سرسام آور گذشته، بناست که پالایش شوند، مثل سریال های تلویزیونی در غرب که وقتی مشتری آن به حد نصاب نمی رسد، ادامه آن را تعطیل می کنند.

چه کسی باید پاسخگوی تعطیلی این مجموعه ها، بیکار شدن اعضای تحریریه و قطع چرخه مالی چاپ، انتشار و توزیع باشد؟ کسانی که با خزانه خالی و انباشت بدهی ها روبرو هستند و مجبورند برای بقای کل سیستم، حیات بعضی از اجزا را بگیرند و یا آنانکه بدون توجه به واقعیات اقتصادی در دوره توهمات نفتی، دست به اقداماتی پرهزینه زدند که اگرچه هر کدام به تنهایی نیکو و بایسته به نظر می رسیدند اما قدرت ماندگاری و پایداری نداشتند و اساسا توجیه اقتصادی نداشتند!؟

بالاتر از دوگانه های پاسخگویی، کنار آمدن با واقعیات اقتصادی و ضرورت هایی است که سیستم هایی چون شهرداری تهران یا اصفهان و دیگر نهادهای تخصصی و مدیریتی با آنها روبرو هستند، مسایلی که روی زمین و در میدان عمل آزموده می شوند، مثل فیش های حقوقی کارمندان، مانند بیمه و مزایای آنها، هزینه های انتشار و پخش و دهها قصه دیگر که برای یک بنگاه اقتصادی معمول در سطح جهان، عادی به نظر می رسند اما نهادهای عمومی یا دولتی به خاطر شرح وظایف، قدرت و دایره نفوذی که دارند یا بزرگی دستگاه اداری از صلاحیت، شأنیت و حتی کارآمدی مناسبی برای اداره چنین بنگاه هایی برخوردار نیستند.

رسانه داری نهادها بیشتر از آنکه به بیان حقایق، وااقعیت ها، تولید محتوا بر اساس دیدگاه کارشناسانه و حتی منعکس کردن مسوولانه خط مشی و موضع گیری های یک جریان خاص سیاسی یا اجتماعی بپردازد، بدون در نظر گرفتن بی طرفی به سمت نشر روایت سازمانی، علایق مسوولان آن نهاد و تلاش برای توجیه عملکرد آنها حرکت می کنند.

در بیشتر موارد پشتوانه مالی رسانه های نهادی و توانایی اش برای انتشار بدون دغدغه های مرسوم، آنها را از توجه به افکار عمومی بازداشته و قدرت استنتاج شرایط، تحلیل همه جانبه نگر و شناخت روندهای آینده نگارانه باز می دارد.

رسانه داری ارگان ها، شهرداری ها و حتی اتاق بازرگانی وقتی از حد نشریه داخلی فراتر می رود؛ آنها ضمن تحت الشعاع قرار دادن فعالیت بدنه اصلی مطبوعات، قیمت خدمات ارایه شده از شوی نشریات را کاهش می دهند یا با پرداخت های خارج از قاعده، نیروهایی را جذب می کنند که سرانجامی جز هدر رفتن استعدادهایشان در رسانه های بفرموده نویس ندارند، و این در کنار تولید محتوایی است که جای خالی رسالت های اصلی روزنامه نگاری در آن به وضوح احساس می شود.

برای مثال در نظر بگیرید خبرگزاری معروف اصفهان که زیر نظر شهرداری اداره می شود، با بیشترین امکانات سخت افزاری، دسترسی بالا به مسوولان شهری و پرسنل فراوان که از نظر پرداختی جزو بهترین رسانه ها محسوب می شوند و البته مجوزی که توانایی پوشش سراسری را دارد، اما آیا این خبرگزاری توانسته در مدت حیات خود تا کنون به رسالت واقعی خود عمل کند و یا صرفا تبدیل به توجیه گر، گزارشگر و نمایش دهنده خط مشی شهرداری و قصه پرداز فتوحات مدیریت شهری شده است؟ کدام گزارش و یادداشت انتقادی از زیرمجموعه های این نهاد را منتشر کرده و یا توانسته در مسایل مهم شهری محتوایی قابل قبول و متناسب با استانداردهای روزنامه نگاری و کار رسانه ای تولید کند؟

شکی در زحمات و تلاش مجموعه کارکنان این خبرگزاری و توفیقاتی که در ساخت و پرداخت گزارش های فرهنگی یا پوشش دادن رویدادها از سوی آنها وجود ندارد اما وقتی پای اصل موضوع  به میان می آید کمیت رسانه لنگ می زند، چون به اصطلاح چاقو دسته خود را نمی برد.

در تهران نیز وضع بهتر از اصفهان نیست، شایعات احتکار کاغذ، امپراطوری رسانه ای با محصولاتی ارزان قیمت که هزینه خود را نه از جیب مصرف کننده آن که از بودجه های عمومی دریافت می کند اما سودی که از آگهی ها می برد به دلیل انحصار امکانات و موقعیت به جیب کسانی غیر از صاحبان اصلی مطبوعات می رود چون آنها می توانند قیمت های پایینتری به مشتریان بدهند اما دیگران باید کاغذ را آزاد بخرند، چاپخانه را اجاره کنند و علاوه بر آن چون توانایی استخدام نیروی کمتری را دارند، فشار بیشتری به کارکنان محدود خود وارد کنند.

هر چند این روزها اخباری که از تهران به گوش می رسد حاکی از تعطیلی نشریات کم مخاطب یا خاص زیر نظر موسسات رسانه ای شهرداری است اما بیکار شدن نویسندگان، خبرنگاران وکارکنان آنها، باعث تشکیک در درستی توقف کار آنها می شود، تشکیکی که باعث می شود لزوم به کارگیری راه حل های جایگزین دیگری را ضروری می کند، راه حل هایی مانند واگذاری اداره این رسانه ها و نشریات به بخش خصوصی یا خودگردان شدن آنها که  می تواند راه حل مناسبی برای برون رفت از شک و تردید، اداره بهتر و بازگشت آنها به صحنه در راستای ایفای مسوولیت های ذاتی مطبوعات  باشد.

دست برداشتن نهادها از رسانه داری از یک سو و آماده کردن فضا برای تربیت تخصصی خبرنگار و روزنامه نگار در حوزه های مورد نظرشان از سوی خود مطبوعات حتی اگر با هزینه نهادها باشد می تواند بهره بالاتر و کیفیت بیشتری را نصیب نهادها کند، این مساله می تواند گله های گاه و بیگاه نهادها از کمبود تخصص و شناخت موضوعی برخی خبرنگاران را جبران کند و هم هزینه های رسانه ای آنها را کاهش دهد.

جای خوشحالی خواهد بود تا به جای فراوانی عنوان بر روی پیشخوان ها که قول سعدی خرمن صد گیاه هستند، دسته گلی دماغ پرور از مطبوعات پرتیراژ، حرفه ای در دکه های روزنامه فروشی حاضر باشند تا به جای فروش تنقلات، چیپس و پفک یا محموله های مرجوعی نشریات که سرنوشتی جز خمیر شدن ندارند، خوانندگانی حرفه ای، مخاطبانی ثابت و محتواهایی قابل اعتنا در عالم مطبوعات وجود داشته باشند.             

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس