• يكشنبه 16 ارديبهشت 1403
  • الأحد 27 شوال 1445
  • Sunday 05 May 2024
سیاسی

درباره رابطه ایران و آمریکا مطلب ویژه

   02 آبان 1401  3414

احتساب - کیاست – وحید ریحانی - لزوم دقت در تدوین دستور کار سیاست خارجی ایران، مهم‌ترین موضوعی است که در سال ۱۴۰۰ اقتصاد ایران را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد. از این منظر سال ۱۴۰۰ سال سختی برای دستگاه سیاست خارجی ایران خواهد بود. بسته به اینکه امروز «رفع و خنثی‌سازی تحریم‌ها» در اولویت قرار گیرد یا «تعیین تکلیف برجام»، دستگاه سیاست خارجی کشور با رویکردهای متفاوت و جهت‌گیری خاصی روبه‌رو می‌شود. شواهد حاکی از این است که برجام در دوره بایدن حفظ خواهد شد. مسایل حوزه سیاست خارجی ایران در حوزه منطقه‌ای و بین‌المللی به هم گره خورده است. روابط با همسایگان یا سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و همین‌طور حضور منطقه‌ای ایران، مدیریت و تنظیم روابط با کشورهای منطقه و قدرت‌های بزرگ، در کنار مدیریت منازعه و تنش با آمریکا از مهم‌ترین مواردی است که پیش روی دستگاه سیاست خارجی کشور قرار دارد. این موارد به‌عنوان ویژگی‌های سیاست خارجی ایران هر یک به تنهایی مسایل مهمی هستند، اما چون ویژگی اول‌شان در‌هم تنیدگی و پیوستگی به همدیگر است در نتیجه اتخاذ تصمیم برای آنها از سوی دستگاه سیاست‌گذاری خارجی، کار را بسیار پیچیده خواهد کرد و عقلانیت و تدبیر ویژه‌ای را می‌طلبد تا با آن تحولاتی در عرصه داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی رخ دهد.

نکته دیگر این است که این مسایل در سال پیش‌رو که سال انتخابات هم هست به‌شدت سیاسی می‌شود. به این معنا که شدت رقابت بر سر این موضوعات به‌ویژه برجام که از پیش به‌شدت سیاسی شده بود، در سیاست ایران در سال ۱۴۰۰ سیاسی‌تر خواهد شد. به این خاطر اگر نگوییم مهم‌ترین مساله اما قطعا یکی از مهم‌ترین مسایل برای اخذ رای بیشتر در رسیدن به منصب ریاست‌جمهوری ایران همین مورد است. به‌طور کلی یکی از ویژگی‌های سیاست در ایران، سیاست داخلی است که به‌شدت بین‌المللی شده و این هم باز برای سیاست‌گذاری خارجی پیچیدگی‌های بسیاری را ایجاد می‌کند به این معنا که مدیریت و تدبیر آن، سیاست خارجی ایران را سخت‌تر می‌کند چون همین موضوع برجام همه قدرت‌های بزرگ را درگیر کرده، قدرت‌های منطقه‌ای و سیاست داخلی هم همین‌طور. در واقع ما یک دایره مداخله با مرکز داغی به نام برجام داریم. بنابراین برای مدیریت چنین مساله‌ای که تا این حد سیاسی و حائز اهمیت است، اولین الزام، تحلیل بسیار دقیق و مدبرانه مسایل و شرایط است.

یکی از مخاطرات مهم، فروکاستن این مساله است که چنین کاری بسیار خطرناک خواهد بود. دقت در تدوین دستور کار سیاست‌گذاری خارجی ایران یا تعریف اولویت‌های سیاست خارجی دیگر از این منظر حائزاهمیت است. اگر ما موضوع برجام را به‌عنوان یک اولویت‌ در نظر بگیریم، با توجه به ابعاد و وجوه متعدد و متکثری که دارد، اولویت‌بندی‌هایش بسیار مهم است. به‌عنوان نمونه مساله اصلی ما آیا رفع و خنثی‌سازی تحریم‌های بین‌المللی است، یا تعیین تکلیف برجام؟ به لحاظ اولویتی، آیا اولویت با رفع تحریم‌هاست یا حفظ برجام؟ بی‌تعارف بگویم در این باره اختلاف‌نظر وجود دارد. شکاف و دوگانگی در سیاست‌گذاری وجود دارد. اینکه سیاست خارجی تاکیدش روی رفع تحریم‌ها باشد یا روی نجات برجام و حفظ برجام، طبیعتا این اولویت‌بندی، دو نوع سیاست خارجی متفاوت را ایجاب می‌کند.

برجام باید منافع ملی را تامین کند

مدیریت منازعه با آمریکا، مدیریت روابط با اروپا و نیز مدیریت روابط با چین و روسیه از جمله موضوعات مهمی است که در حوزه برجام و حل منازعه هسته‌ای ایران حائز اهمیت است. فارغ از اینکه اولویت اول با رفع تحریم‌ها یا تعیین تکلیف برجام باشد، اولویت تامین منافع عمومی ایران است. اگر برجام منفعتی برای ایران نداشته باشد موضوعیتی نیز نخواهد داشت. در این باره نیز سوالاتی همچون آیا اولویت اول مذاکره با آمریکاست یا چانه‌زنی با اروپا؛ آیا باید تاکید روی توسعه روابط چین و روسیه باشد و سیاست نگاه به شرق در اولویت باشد، حائز اهمیت‌اند. اینها همه بازتاب‌های سیاست‌گذاری دارند. نباید فراموش کرد، سیاست خارجی ایران حداقل سه هدف بسیار مهم در سیاست خارجی را، در کوتاه‌مدت و طی سال‌جاری برجسته کرده است. یکی از اهداف رفع و خنثی‌سازی تحریم‌هاست که در سیاست ایران بسیار مهم است.

تحریم یکی از موانعی است که محدودیت‌ها و موانعی را برای سیاست خارجی ایران ایجاد کرده و فقط به حوزه اقتصاد محدود نیست، گرچه امروزه اقتصاد و سیاست را خیلی هم نمی‌شود از یکدیگر جدا کرد. هرکدام از این حوزه‌ها ویژگی‌های خاص خودش را دارد و بر روی حوزه‌های دیگر نیز تاثیر می‌گذارد. جهت‌گیری سیاست خارجی کشور را از این منظر باید دید. تحریم‌ها فراتر از یک امر سیاسی روز، یک امر امنیتی برای جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شود. یکی از مهم‌ترین اهداف سیاست خارجی ایران تلاش برای لغو و رفع تحریم‌هاست، هدف دیگر حفظ و تثبیت قدرت منطقه‌ای ایران است. در واقع تضعیف قدرت منطقه ایران تاثیر مستقیمی بر روی حل‌وفصل مساله برجام خواهد داشت. چراکه دیپلماسی بدون پشتوانه قدرت و اهرم‌های چانه‌زنی موفق نیست، به‌خصوص تجربه تاریخی نشان‌دهنده این است که در حوزه برجام، هدف بسیار مهم دیگری وجود دارد که مجددا مرتبط است با دو هدف قبلی و شامل جلوگیری از ایجاد اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران می‌شود.

ظاهرا این موارد پارادوکسیکال هستند. اینکه چگونه می‌شود که هم تحریم‌ها را رفع کرد و هم قدرت را حفظ کرد و هم از اجماع جهانی جلوگیری کرد، وضعیت سختی است. این جایی ‌است که سیاست‌گذاری خارجی موضوعیت پیدا می‌کند. اگر امر سیاست‌گذاری خارجی و مدیریت سیاست خارجی به این سادگی‌ها بود، دیگر نیازی به تخصص و علمی که بتوانیم این موضوع‌ها را تحلیل کنیم نداشتیم. بنابراین این مورد نیز از ظرافت‌های سیاست‌گذاری به حساب می‌آید، چراکه سیاست خارجی حوزه سعی و خطا نبوده و حوزه حیات و ممات کشور است. در طول تاریخ در جهان هیچ رهبری در هیچ شرایطی قصد نداشته که موجودیت، منابع و حیات کشورش را به خطر بیندازد، اما ناخواسته به علت عدم‌درک درست از شرایط و مسایل به‌خصوص معادلات قدرت به هرحال این کار صورت گرفته است. بنابراین باید در این زمینه دقت به خرج داد. سیاست خارجی جای اشتباه نیست و ما نمی‌توانیم یک‌بار اشتباه کرده و دوباره برگشته و اشتباهمان را تصحیح کنیم بنابراین این امر خیلی مهم است.

خطای محاسباتی در بازگشت بایدن به برجام

وجود دیدگاه‌های مختلف درباره برجام در دستگاه سیاست خارجی کشور به این علت است که هریک از دیدگاه‌ها براساس مبانی، منطق و اهداف متفاوت شکل گرفته است. اما منظور از برجام چیست؟ تحریم‌ها را رفع کند؟ وسیله عادی‌سازی روابط ایران با جهان است؟ با نگاه به این مقولات، می‌توان پیش‌بینی کرد که چه چیزی اتفاق افتاده یا قرار است که اتفاق بیفتد. تصور می‌کنم نهایت کاری که آمریکایی‌ها حاضر به انجامش باشند این است که تحریم‌های هسته‌ای را لغو کنند. درمورد چشم‌انداز برجام هم باید گفت که هم ایران، هم بایدن رییس‌جمهور آمریکا قصد دارند، برجام را حفظ کنند. یک بحث در این باره وجود دارد که چقدر طرف مقابل حاضر است برای بازگشت به برجام بها بپردازد و امتیاز دهد.

بایدن به راحتی از اهرم‌هایی که توسط ترامپ برای سیاست خارجی آمریکا ایجاد شده بود، نمی‌گذرد. درست است که او اعلام کرد، قصد دارد به برجام برگردد اما مهم‌ترین ‌نقد تیم بایدن به راهبرد فشار حداکثری ترامپ چه بود؟ اینکه ما از طریق یک دیپلماسی هوشمند می‌توانیم بر ایران سخت‌تر بگیریم، بنابراین بایدن هیچ‌وقت نگفته بود که ترامپ سخت گرفت و من نه. سال ۲۰۱۹، بایدن مقاله‌ای در سی‌ان‌ان نوشت، راه‌های هوشمندانه‌ خود برای سختگیری بر ایران را یادآور شد که شامل فشار به علاوه دیپلماسی است. ترامپ فشار را آماده کرد، حالا هم رییس‌جمهور کنونی آمریکا دُز دیپلماسی‌ را افزایش می‌دهد. بایدن در عین مشورت با شرکای خود هیچ‌وقت کتمان نکرده که برجام گام اول است. برجام برای بایدن یک تسهیلگر جهت خلع‌سلاح است. بایدن اعتقاد دارد که فرآیندهای خلع‌سلاحی، گام به گام است.

هرکدام از دو طرف می‌خواهند بیشترین امتیاز را نیز دریافت کنند. طبعا آمریکایی‌ها اگر می‌خواستند به برجام بازگردند، تاکنون آمده بودند و به تعهداتشان که در برجام وجود داشت عمل می‌کردند. پس باید گفت که چنین قصدی ندارند. پیش‌بینی هم می‌شد چنین شود اما شتاب‌زدگی در سیاست ما وجود دارد که به نظر می رسد درست نیست. چراکه اگر طرف مقابل بداند، شما به هر قیمتی که شده و در اسرع وقت به یک توافق نیاز دارید، او هم قیمت را افزایش می‌دهد.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس