• پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
  • الخميس 24 شوال 1445
  • Thursday 02 May 2024
فرهنگی

اعمال سلیقه بر سلیقه نسل جوان

   24 خرداد 1397  473

کیاست - مهدی محمدی- پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران، برخی رفتارهای سلیقه ای در حوزه فرهنگ و هنر باعث شد تا بسیاری آن رفتارها را با سلیقه رسمی نظام برآمده از اراده ملت، یکسان بدانند. اوج گرفتن کنش و واکنش های سلیقه ای در بستر سینما یا موسیقی، بازیگران این عرصه ها را به چند دسته تقسیم کرد، کسانی که ماندند و گوشه برگزیدند مثل مرحوم فردین یا برخی خوانندگان پا به سن گذاشته، دسته ای هم توانستند کارهای مطابق با سلیقه زمانه بسازند، ایرج قادری، کیمیایی، خاچکیان و تعداد زیادی بازیگران سینما که همه مانند بهروز وثوق، قدرت مالی و انگیزه لازم برای زندگی در غرب را نداشتند، همین جا در شرق ماندند تا شاید روزی چرخ گردون به مرادشان بچرخد یا بانگ جرس آنها را فرا بخواند. امثال بهروز وثوق یا خوانندگان و آهنگ سازانی که به خارج رفتند، به جز معدودی، در آنچه فرهنگ لس آنجلسی خوانده می شود، هضم شدند.

حالا اما روزگار دیگری است، سالهاست که دوره تب و تاب ها گذشته، تحمل سلایق مختلف بیشتر شده است، فیلم سازان ایرانی در خارج  فیلم می سازند و جایزه می برند، بعد هم به ایران می آیند و کارشان را ادامه می دهند. تعداد خوانندگان و نوازندگان افزایش یافته و بسیاریشان، سلبریتی های نسل جوان شده اند.

سینمای ایران در این سالها توانسته توفیقاتی بدست بیاورد که پیشتر برایش آرزو بود، کسب اسکار، خرس نقره ای یا نخل طلا در کنار بالا رفتن استانداردهای تکنیکی و عمیق شدن روایت ها باعث شده تا پختگی بیشتری در سینمای کشور دیده شود. علی رغم برخی ناملایمات، تعصب و پیشداوری هایی که موردی و گاه سازمان یافته باعث آزار جامعه فرهنگ و هنر شده اند، رفتارهای سلیقه ای از متن به حاشیه در حال رانده شدن هستند.

با این همه، بخشی از جامعه بر اساس سلیقه فرهنگی و هنری که داشت و دارد، بازیگران یا خوانندگان دهه چهل وپنجاه را برای خود زنده نگه داشته و تبدیل به سبک زندگی کرده است، کارهای جدید آنها را به مدد گیرنده های امواج ماهواره می بیند و هر جا که بتواند، در سفرهای خارجی اش، کنسرت را فراموش نمی کند.

این نسل که از قضا، درصد بالایی از جمعیت کشور را شامل می شود، علاوه بر جوان بودن، پیگیر و مصر در خواسته های خویش نیز هست و با فناوری های روز ارتباطی، پیوندی محکم دارد، آنچه می خواهد را می بیند و می شنود، در مراسم گرامی داشت پاشایی، تعاریف جدیدی از خود را به جامعه شناسان و کارشناسان علوم اجتماعی تحمیل می کند و حالا وقتی واکنش هایش به مرگ ناصرخان ملک مطیعی را مرور کنید از عمق آشنایی متولدین دهه هفتاد و هشتاد با وی و آثارش تعجب خواهید کرد.

اینجاست که باید در هر چه نظریات من درآوردی جامعه شناسی سال های اخیر بوده، شک کرد و در عملکردهای نظام فرهنگی کشور به دیده منتقدانه نگریست و از کسانی که سال ها سکان دار فرهنگ و هنر بوده اند پرسید، همه بودجه های چند صد میلیاردتومانی که هر سال برای موسسات مختلف از جیب بیت المال هزینه شد تا از دید یک سلیقه خاص با تهاجم فرهنگی مقابله شود، کجاست؟

از مجلسی که قانون منع استفاده از تجهیزات گیرنده امواج ماهواره ای را تصویب کرده، سوال کرد که چرا در برابر فناوری اینگونه منفعلانه و سلبی عمل کرد و از تجربه ویدئو درس نگرفت تا امروز جامعه با فیلترشکن، در عمل فیلترینگ را به سخره نگیرد و این چنین قبح قانون شکنی شکسته نشود.

رصد فضای مجازی، نگاهی به ابراز علاقه های افراد مختلف(لایک کردن) در مورد موضوعات گوناگون فرهنگی و اظهارنظرهایی که می کنند، بیش از پیش به نظریه هایی که مدعی جابجایی مراجع اجتماعی و کاهش و افزایش سرمایه های اجتماعی در پیرامون برخی سلیقه های فرهنگی دامن می زند و فربه شدن روایت های غیر رسمی در میان جوانان به صورتی که حتی پدران و مادرانشان را نیز به دنبال می کشد، نشان می دهد که برخی دوستان تنها در صحنه های بدون رقیب پیروز بوده اند و در تولید محتوا به دلایل مختلف از جمله در نظر نگرفتن سلایق مختلف و به رسمیت نشناختن تفاوت های شخصیتی و فکری مخاطبان، شکست های بزرگی خورده اند.

شکست های پی در پی نه تنها نتوانسته خللی در عزم بعضی متولیان فرهنگ و هنر، از جمله صدا و سیما به وجود بیاورد و بلکه آنان استوارتر از پیش سعی در ادامه پرقدرت همان جریان یک طرفه هستند، برنامه ای که قرار است از یک پیشکسوت عالم سینما پیش از مرگ سهراب تجلیل کند را روی آنتن متوقف می کند تا در تشییع جنازه اش مورد عنایت مشایعت کنندگان قرار بگیرد.

همین جریان که بدش نمی آید رد کردن دعوت رییس جمهور از سوی برخی هنرمندان را به پشیمانی آنها از گشایش های صورت گرفته در عرصه فرهنگ مرتبط کند، از پذیرش شکست در این موضوع نیز گریزان هستند و به دنبال بالا بردن آمار پیام رسان هایشان با کمک همان دولتی هستند که مدام برایش هشتگ های خسران و حرمان داغ می کنند (البته نزدیک داغ هم نمی رسند).

با همه تلاش ها در مقابله با دیگر روایت های هنری و فرهنگی جامعه (که مخاطبان خود را هم دارند) و البته به حساب آوردن بعضی نگرانی های بجا در آسیب های اجتماعی، امروز نسل های جدید، خواسته ها و نقطه نظرات خود را دارند و از نصیحت شنیدن خسته به نظر می رسند.

این نسل وقتی شما خواب هستید از اسمارت فون های خود دریچه ای به هر کجا بخواهد باز می کند، لایک و هشتگ می زند، با فیلترشکن یا بدون آن، در بستر بلاک چین یا در روز روشن وسط یک تشییع جنازه یا مهمانی افطار، آخر حرف خود را می زند، پس بهتر نیست پیش از آنکه پاسخ های خود را در جای دیگر جستجو کند، همین جا او را دریافت، به جای فیلتر کردن، مسولیت انتخاب کردن را به او آموخت و به جای اصرار متصلبانه بر برخی مواضع، راه را برای دیده شدن دیگر سلایق باز کرد؟

اگر بهروز وثوق و دیگر هنرمندان (برخی دوستان اطلاق نام هنرمند را برنمی تابند) خارج از کشور به کشور بازگردند چه کسی آزار می بیند، کدام شاخصه فرهنگی منفی تر خواهد شد و بالاتر از همه، آیا وضعیت فرهنگی از چیزی که هست، بدتر خواهد شد؟

آیا بازنگری در قانون تجهیزات ماهواره بیشتر از امروز جامعه را مقید به داشتن و استفاده از گیرنده های ماهواره خواهد کرد؟ یا باعث نخواهد شد تا قانون شکنی جای خود را به آزادی انتخاب در چهارچوب قانون بدهد!

بیرون کشیدن پای نظام از گرداب فیلترینگ و سپردن خرده سیاست های آن به دست نخبگان در کنار اداره صحیح کلان روندهای حاکم بر فضای سایبر، می تواند در کنار گشایش های بیشتر فرهنگی و هنری، جامعه را از جستجوی بی امان در پی یافتن مراجع فکری در خارج از مرزها باز دارد. آمدن هنرمندان و حضورشان در کشور باعث نشان دادن رفتار و گفتار متعادل تر آنها در کشور خواهد شد. بهتر است تا دیر نشده، کسانی برای همیشه، اعمال سلیقه بر سلیقه های فرهنگی و هنری نسل های جوان را کنار بگذارند و برای نشان دادن خود از ملکوک کردن چهره دیگران بپرهیزند.                                                                                                                                

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس