• يكشنبه 30 ارديبهشت 1403
  • الأحد 12 ذو القعدة 1445
  • Sunday 19 May 2024
اقتصاد مقاومتی

مدیریت بحران امروز، فاجعه آينده

   10 مرداد 1395  300

هادی زماني - "برای حل مشکلات کشور باید سیاست خارجی و مدیریت داخلی اصلاح شود، هاشمی رفسنجانی که در نشست فعالان اقتصادی استان کرمانشاه سخن می گفت افزود: مدیریت عمومی کشور این موضوع را در استان شما ایجاد کرده است. استان شما وضعیتی متفاوت با کشور ندارد و این مشکلات مربوط به مدیریت عمومی امورات کشور است"(خبرگزاری مهر)(23مهر1392)

در جمع اهالی رسانه و کارشناسان مطرح شد: انتقاد دکتر ولایتی از حرکات سینوسی و انتصاب مدیران غیر متخصص در ورزش، کار باید به کاردان سپرده شود(4/2/1392پایگاه اطلاع رسانی دکتر ولایتی)

«یک کارشناس رسانه گفت:"به نظر من وضعیت صدا و سیما از شرایط بحرانی بودن خارج شده و به وضعیت فروپاشی رسیده است و متاسفانه کسی هم به این موضوع توجه نمی کند. دکتر حمیدرضا ضيايي پرور افزود: البته آقایان عنوان می کنند به دلیل کمبود بودجه اقدام به چنین کاری می کنند اما به نظر من انجام آنتن فروشی در صدا و سیما به دلیل ضعف مدیریت است.» (سایت تحلیل عصر ایران1392)

«پگاه آهنگرانی بازیگر سینما که در جشنواره 31 فجر سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کرد، به عنوان یکی از سخنرانان همایش ستادهای انتخاباتی حسن روحانی مطالبی را خطاب به رییس جمهور منتخب مطرح کرد.

"جناب آقای روحانی عزیز، ضمن ابراز خوشحالی از این که به اینجا دعوت شدم و قدردانی بابت فرصتی که برای حرف زدن و چاق سلامتی با دوستان جدید و قدیم فراهم آمده... می دانم که اینجا بودنم بی فایده است و امیدوارم در پایان، همه به کم فایده بودنش رضایت بدهیم. چون شما به عنوان نماینده 75میلیون آدم یا می دانید چه کار باید بکنید یا دیگرانی هستند واجد شرایط تر از من که در نقش مشاور در کنار شما هستند. پس می توانید حرف های مرا بشنوید و جدی نگیرید یا جدی بگیرید ولی نشنوید. حرف هایی که من اینجا می زنم خطاب به آقای حسن روحانی است نه خطاب به رییس جمهور منتخب و نه رهبر اقلیت یا اکثریتی که ذوب در چیزی است و یا سرسپرده جایی، نه سوپرمن است و نه عاجز.

من کی ام؟ مطمئن نیستم ولی حرف هایم نه به عنوان یک بازیگر است نه سیاسی کاری، نه از طرف سینماگران حرف می زنم و نه نماینده نسل جوانم و نه حتی به عنوان یک زن. حداکثر به عنوان یکی از 75 میلیون ایرانی... یا یک شهروند عادی است.

از فهرست آمال و آرزوها و درخواست ها و تمام چیزهایی که فکر می کنم حقم است (حتی اگر نباشد)که بگذرم شاید فقط یک چیز می ماند که بشود به جد ازتان درخواست کرد... آن هم دقت صد چندان در انتخاب همراهانتان در طول چهار یا هشت سال آینده است.

میدانیم مدیریت هر کاری باید به دست متخصص اش باشد و می دانیم و می دانید که سوای مصلحت و تعامل و شرایط و محدودیت و بهانه ی"از این بهتر کسی نبود" کار را باید به دست کاردان سپرد. نه فقط در این هشت سال بلکه چندین هزار سال است که بزرگترین دشمن ما خودی بی کفایت بوده. بده بستان با آدمهای این کاره کم هزینه تر و عاقلانه تر از سر و کله زدن با موجودی است که بی کفایتی خود را به دست شبکه دوستان و قضا و قدر، تقدیر الهی و ایشالله و ماشالله می اندازد. چرا که حداقل میشود امیدوار بود که یک فرد متخصص، فرد مسوولی هم باشد. چرا که یک فرد مسوول از بار مسوولیت ترسی ندارد.چرا؟ چون یک فرد مسوول یک تنه به جنگ دشمن فرضی نمی رود و می داند چطور از امکانات موجود استفاده کند. چرا که یک فرد مسوول می داند که برای ساختن آمده نه برای تخریب. چرا که یک فرد مسوول می داند که چطور از موجودات بی کفایت کار بکشد بخصوص که تنها چیزی که کمبودش را نداریم، آدم باکفایت است.... باشد که در انتهای این چهار سال یا هشت سال مجبور نباشیم بگویید مخروبه تحویل گرفتیم و مخروبه تحویل می دهیم. باشد که درگیری مردم دغدغه های فردی باشد نه مشکلات اجتماعی، محدودیت هایمان، محدودیت های ذهنی باشد نه تحمیلی. باشد که باغبانمان باغبان باشد نه برج ساز. باشد که مدیرانمان، مدیر باشند نه فقط انقلابی. آزاده هایمان آزاد، مومنین مومن، سارقین محبوس و صالحین خوشحال. در نهایت همانطور که عرض کردم، بودنم فایده ای جز اتلاف وقت نداشت ولی اگر کمکی از من نوعی خواستید روی من حساب کنید.»"(31خرداد1392،ایسنا)

پروفسور گونار میردال، اقتصاددان و برنده جایزه نوبل چهار عامل را برای توسعه هر کشوری ضروری می داند، نیروی انسانی خلاق و سالم، ثروت و منابع مادی، تکنولوژی و مدیریت.

در خصو عامل اول بايد گفت كه خوشبختانه ما آنقدر در اين كشور نيروي جوان و خلاق كه از توان جسمي و علمي خوبي هم برخوردار هستند داريم كه صحبت از صدور آنها به كشورهاي ديگر مي كنيم. منابع هم الحمدااله رب العالمين آنقدر زياد داريم كه تن تن آن هم خام و فراوري نشده به همسايگان و كشورهاي دور و نزديك ارزان مي فروشيم؛ از سنگ آهن گرفته تا كبالت و مس و... .

مشكل تكنولوژي را هم خلاقانه با مكانسيم مهندسي معكوس حل كرديم تا اين دست آورد ميراثي باشد از جنگ براي دوران تحريم و شايد پسابرجام. هر چند دستيابي به تكنولوژي روز دنيا در گرو مديريت صحيح روابط بين المللي و كاربرد نظريات علمي توسعه همچون جايگزيني صادرات هريشمن و توسعه پايدار جهاني و ... است. پس مي توان گفت عوامل ذكر شده در توسعه در كشور مهيا بوده و قابل دسترسي است اما عامل چهارم سرنوشت ديگري دارد.

مديريت هنر به ثمر نشستن آرزوها و آمال ملت ها است. بدون وجود شناخت گذشته و احصا دست آوردها و پتانسيل ها و توانايي هاي كنوني و آگاهي از دانش و تجربيات موجود و اعتقاد عملي به سبك ها و استانداردهاي روز مديرتي جهاني نمي توان به برنامه ريزي دقيق و پايشي استوار و نتيجه ايي در خور از بازخورد عملكردها رسيد و اين يعني مديريت.

چرا مساله مدیریت اجرایی کشور و مدیران نهادهای خدمت رسانی و برنامه ریزی دولت در لایه های مختلف وزارتخانه ها و ادارات و دستگاههای دولتی و شبه دولتی تا بدین حد مورد انتقاد قرار می گیرد که از رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام تا بازیگر زن سینمای ایران همه بر آن صحه گذاشته و آن را مطرح می کنند.

آیا به راستی مدیریت اجرایی کشور دچار مشکل است؟یا بیشتر این امر فرافکنی افرادی است که دستی در دیزی دولت ندارند و سهمی از این آب گوشت لذیذ نصیبشان نشده است؟

کومار(kumar) و همکارانش در تعریف ERPهمانند سایر بسته های تخصصی مدیریتی همچون BPR،CRM،6SIGMA،TQMو... معتقدند که اجرای موفقیت آمیز یک پروژهERPمشکل و پیچیده است. دلیل این امر آن است که استقرارERPبه عنوان یک تفکر فناوری و سیستمی برای مدیریت موثرتر منابع مختلف در یک سازمان باعث ایجاد تغییرات وسیعی در سازمان می شود که این مساله نیازمند مدیریتی دقیق به منظور دستیابی به منافع مورد نظر می باشد.

بدون یک مدیر کارآمد عملا همه نظام های استاندارد مدیریتی ناکارآمدند. در حقیقت این نظام ها به عنوان بسترهايي از پیش تعیین شده جهت مدیران آماده شده اند و به همین دلیل نظام های مدیریتی لقب گرفته اند.

حضرت امیر مومنان علی علیه السلام می فرمایند: مردم به دولتمردان خود شبیه ترند تا به پدرانشان. (تحف العقول،ص208) ولذا این نقش و جایگاه مدیریت و رهبری سازمان ها به عنوان ابزارهای تسهیل کننده و هماهنگ کننده بین منابع محدود و نیازهای نامحدود مردم است که می تواند سازمان را به اهدافش و مردم را به پاسخ نیازهایشان برساند.

همانگونه که روانشناسان اجتماعی مطرح کرده اند، یک رفتار بدون وجود دو حلقه تفکر در مورد آن عمل و حس قلبی در مورد انجام آن در جامعه ظهور نمی کند. در حقیقت این چرخه نگرش است که اساس رشد و توسعه یک جامعه را شکل می دهد. اندیشه مدیران، نوع احساس آن ها به مسایل و عواملي ديگر شکل دهنده شیوه های مدیریتی و اتفاقاتی است که در سازمان های ما رخ می دهد. چرا که نظام مدیریتی هر جامعه ای متاثر از نوع تفکر و عمل مدیران آن است.

در حقیقت این مدیر است که با شیوه های عمل خود نوع تفکر خاصی را در سازمان و جامعه اش ترویج می دهد. مدیر توانا؛ خردمندی،کار گروهی و ایجاد فضای پرنشاط و با روحیه کاری مثبت را اساس کار خود قرار داده و با حمایت به جا و به موقع از کارکنانش و برخوردهای آموزشی با آنها فضایی آموزنده و سبک مدیریت سازمان یادگیرنده را ترویج می دهد. هدف اصلی چنین مدیری تربیت نیروی انسانی توانا، شجاع و خدمتگزار است. او می داند که تا ابد پشت این میز نخواهد نشست و لذا سعی می کند تا در زمان ممکن جانشینی در خور برای خود تربیت کند.

با ارتقا شغلی صحیح و بر اساس شایسته سالاری زمینه رشد سایر کارکنان نیز فراهم می شود و کارکنان خوب درک خواهند کرد که اگر خوب آموزش ببینند و بر نقاط ضعف خود غلبه کنند، موفق خواهند شد تا به جایگاههای بالاتر دست یابند. این امر در انتصاب سیاسی چرخه معکوس را می تواند طی کند.

اکنون بخش عمده ای از منابع و امکانات جامعه به دلیل فقدان مدیریت کارآمد و اثربخش تلف می شود، کشور برای رسیدن به اهداف کوتاه، منابع زیادی را از دست می دهد. این منابع بیش از آنکه مادی باشند، انسانی اند. اين امر باعث شده است تا بخش قابل توجهی از نیروی انسانی کارآمد، تحصیلکرده، باتجربه و توانا به دلیل عدم وجود چرخه نخبگی و ناامیدی از ارتقا شغلی شایسته بار سفر بربندد و پیشرفت را در آن سوی آبها جستجو کند و بعد ما خیلی راحت به جای واژه فرار مغزها از واژگان نشت نشاء و صدور مغزها و... استفاده مي کنیم. بدون آنکه در نظر داشته باشیم که نظام اداری و جامعه برای پیشرفت به نیروی انسانی توانا، متعهد و اندیشمند که ثمره آن خلاقیت و نوآوری است، نیاز دارد و نه به افرادی سیاسی، فرصت طلب و منفعت جو که شعار توسعه و دین را لغلغه زبان خود کرده اند و با آن به بهای نابودی منابع نظام و خون شهدا دکانی چند دهنه باز کرده اند.

 

اکنون بیش از هر زمان دیگری ایران به مدیرانی کارآمد نیازمند است تا با برنامه ریزی بر اساس نیازها و منابع و شناسایی صحیح راهبردها و تواناییها، بتواند اهداف عالیه و سیاستهای متعالی خود را جامه عمل بپوشاند و مانع از هرزگرد منابع به بهانه خصوصی سازی و آقازاده گرایی و...گردد. تا با این شایسته سالاری هر کس در جای مناسب خود قرار گیرد و عملکرد مدیران واقعی دولتی زمینه ساز امنیت روانی بخش خصوصی واقعی گردد تا تولید کننده با اطمینان به سرمایه گذاری روی آورد و هراسی از اثرات و اندیشه های سیاسیون خصوصا نمایندگان مجلس و پادویی های دستگاههای اجرایی و... نداشته باشد و با خیال آسوده تولید و اشتغال ایجاد کند تا سیاستهای متعالی کشور به ظهور نزدیک شود. همه و همه آنچه که گفته شد در گرو مدیریت اجرایی کارآمد و شایسته است که به دور از باند بازی سیاسی بیاید و کار کند و برود.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

آخرین مطالب

  • یادداشت
  • گفتگو

خبر خوان

پربازدیدترین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس