• پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
  • الخميس 24 شوال 1445
  • Thursday 02 May 2024
اجتماعی

چهره کشور عوض می شود

   17 مرداد 1397  711

کیاست – شهباز شریف - تهران همین امروز هم مملو از جمعیت مهاجر است که البته تعجبی هم ندارد، پایتخت اقتصادی و سیاسی وقتی یکی باشد می‌شود نقطه جذب همه‌چیز و همه‌کس، اما چند سالی است که وقتی به شهرهایی مثل اصفهان، مشهد یا رشت می‌روید، با لهجه‌های گوناگون و مردمانی از اقوامی غیر از غالب ساکنین آن شهر و دیار مواجه می‌شوید. نه که مسافر و گردشگر باشند، آن‌ها را در قالب راننده تاکسی، فروشنده ثابت و دوره‌گرد، کارمند یا کارگر و نیروی خدماتی شهری خواهید دید، البته بسیاری از آن‌ها هم در کارخانه‌ها و کارگاه‌ها مثل بقیه زندگی می‌کنند، این موج را حتی می‌توان در شهرکرد هم دید، شهری که پیش‌تر ترکیبی یکدست داشته اما حالا لهجه اهوازی یا آبادانی هم در آن کمتر از بختیاری و شهرکردی به گوش نمی‌رسد.

اصفهان هم که قصه خود را دارد، اگرچه این شهر همیشه میزبان اقوام دیگر بوده اما بعد چند سده، دیگر ترکیبش مثل قبل نیست، شهرهای اقماری اصفهان و همچنین مشهد و تا حدودی تبریز، مملو از شهروندانی شده که دیگر در شهرهای خود جایی برای ماندن ندارند.

از بوشهر گرفته تا بسیاری شهرهای خوزستان یا اهالی سیستان و بلوچستان در کنار کرمان و خراسان جنوبی، بسیاری که پایی برای رفتن دارند و جایی برای ماندن، فرار را برقرار ترجیح داده‌اند و خسته از ریز گردها، بیکاری‌های گسترده و تغییر اقلیم، راهی شهرهای بیشتر توسعه‌یافته کشور شده‌اند. آن‌ها اگر بتوانند تهران هم می‌روند اما آن شهر همین حالا نیز دیگر تحمل جمعیت را ازدست‌داده است.

اصفهان در بهترین حالت خود، ظرفیت دو میلیون نفر را دارد اما دیری نیست که همان مرز را هم‌پشت سر گذاشته و علاوه بر آن متاثر از تغییرات اقلیمی، تاب‌آوری کمتری را از پیش نشان می‌دهد یا مشهد که با دو میلیون نفر حاشیه‌نشین، بخش زیادی از مهاجران نوار شرقی کشور را در خود جا داده است.

سخن بر سر عقده‌ها و تعصبات قومی نیست که مهاجران چرا می‌آیند، همه شهروندان ایرانی به هرکجای آن که بخواهند و اراده کنند می‌توانند بروند اما تمرکز آن‌ها بر روی چند نقطه، تبعات جبران‌ناپذیری برای کشور، آینده آن و حیات نسل‌های بعدی خواهد داشت.

تصور کنید چند شهر جنوبی مثل ماهشهر و گناوه یا دیلمان و بندر گچین را؛ وقتی به خاطر بالا رفتن رطوبت هوا، غیرقابل‌سکونت می‌شوند! این بخشی از تصویری است که عیسی کلانتری رییس سازمان محیط‌زیست از آینده ترسیم می‌کند، آینده‌ای نه‌چندان دور که نیمه جنوبی کشور از جمعیت انسانی خالی می‌شود و 50 میلیون نفر مجبور به ترک زمین‌های خود می‌شوند.

شاید چند سال پیش که کلانتری این حرف را می‌زد، بسیاری او را غلوگر خوانده باشند، اما تابستان امسال دست در دست سال خشک قبلی، به همه نشان داد که شوخی، غلو یا بزرگنمایی در کار نیست. تغییرات اقلیمی نزدیکتر از چیزی است که بشود فکرش را کرد. ابتدا از روستاها شروع‌شده و جمعیت روستایی را به شهرهای کوچک و بزرگ یا حاشیه‌نشینی سوق داده و حالا این تغییرات همراه با سو مدیریت مصرف آب و تخریب منابع زیست‌محیطی، در حال کوچاندن مردمان از شهرهای کوچک به سمت همتایان بزرگ‌ترشان هستند.

وزیر کشور پس از مدت‌ها که سعی می‌کرد درباره این بحران موضع‌گیری نکند یا آن را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کرده و به مشکلات محلی مرتبط کند، پرده از نتایج بحرانی برداشت که جمعیت کشور را به‌سوی معدود نقاط باران‌خیز کشور سوق می‌دهد، برای دوره‌ای اصفهان و تهران را با افزایش شدید ساکنان مواجه خواهد کرد و بازهم این سیل را به شمال کشور خواهد برد.

امروز با چند لوله آب شیرین، خرمشهر و اهواز آرام گرفتند ولی سالهای دیگر هم اوضاع بهتر نخواهد بود. منابع آبی در حال فرسایش است و کارون دیگر توانی برای مقابله با آب دریا ندارد. استان‌های بوشهر و هرمزگان به همراه نیمه جنوبی سیستان و بلوچستان، در شرایط تنش آبی به سر می‌برند، این به معنای دشواری تامین آب به‌ویژه بخش شرب آن در این استان‌هاست. حتی در صورت تامین آب شرب به‌اندازه کافی، صنعت و کشاورزی این مناطق راهی برای ادامه حیات ندارند. آیا می‌توان مردمان را در یکجا گردآورد بدون آنکه کار، شغل یا امنیت آینده، برایشان تضمین نشده و از این اتفاق درخطر باشد؟

به هر حال نتیجه این تغیرات مهاجرت است، تا هرکجا که بشود رفت می‌روند، اگر کسی فیلم خوشه‌های خشم که از روی رمان جان استاینبک با همین نام را دیده باشد، می تواند تا حدی چشم‌انداز فردای این مهاجرت‌ها را در برابر دیدگانش مجسم کند. محصولی برای برداشت نمی‌ماند، هوایی برای تنفس یا جایی برای ماندن! آنگاه شهرهای مهاجرپذیر که هرکدام در حال حاضر با معضلات جدی از قبیل بیکاری، تاب‌آوری اندک و کمبودهای آبی و اکولوژیک روبرو هستند، چگونه خواهند توانست بدون از دست دادن موقعیت فعلی و کاهش سطح کنونی زندگی، به حیات خود ادامه دهند؟

ولی آیا می‌توان برای مشکلات راه چاره‌ای پیدا کرد؟ بله می‌توان! بله ازآن‌جهت که امروز فناوری‌های برتر می‌تواند راهگشای بسیاری از بن‌بست‌ها باشد، نیروگاه‌های بزرگ خورشیدی برای تامین انرژی آب‌شیرین‌کن‌ها و انتقال آب حاصله برای مصرف شرب، یکی از گزینه‌های اصلی برای افزایش تاب‌آوری در برابر شرایط فعلی اقلیم و محیط‌زیست است.

از سوی دیگر تغییر اساسی در شیوه کشاورزی در کنار مدرن سازی و به‌روزرسانی تجهیزات آن، می‌تواند از فشار بیشتر به خاک و منابع آبی جلوگیری کرده و مردمان را برای ماندن در شهرهای آسیب‌دیده ترغیب کند.

می‌توان با صرف هزینه‌های اولیه بالا و کمک گرفتن از مشاوران متخصص، نقشه راهی برای نجات‌بخش‌های جنوبی کشور پیدا کرد. درحالی‌که طرح نیشکر عملا شکست‌خورده باید حق آبه کارون را به آن پس داد و از دخالت بیشتر در محیط‌زیست دست بر برداشت و تا سرحد ممکن باید از شکل‌گیری مرحله بعدی مهاجرت به مرکز کشور جلوگیری کرد.

بااین‌حال باید پرسش قبلی را به شکل دیگری مطرح کرد، آیا اگر راه‌حل پیدا شود می‌توان به اجرای آن‌ها امیدوار بود؟ نخیر اگر همچنان سوء مدیریت فعلی ادامه پیدا کند و فرصت‌های سرمایه‌گذاری نادیده گرفته شود، نمی‌توان به اجرای این راه‌حل‌ها امیدوار بود.

سامان دادن حداقلی به وضعیت پیش رو یا به حداقل رساندن خسارات ناشی از آن، ابتدا نیاز به پذیرفتن تاثیرات تغییر اقلیم و پس‌ازآن آمادگی برای هزینه کردن منابع عظیم مالی و انسانی برای کاستن از مشکلات پیش رو دارد. کسی نباید انتظار داشته باشد که آنچه در پیش است با چشم فروبستن بر آن و به تعویق افکندن رسیدگی به نتایج حاصله، خودبه‌خود از بین برود و اگر کسی فکر می‌کند کابوس می‌بیند بهتر است گزارش وزیر کشور را ببینند:

گزارشی که می‌گوید تا 5 سال دیگر، مهاجرت‌ها چهره کشور را تغییر می‌دهد و برای مثال استان مازندران احتمال افزایش جمعیت تا 12میلیون نفر را در برابر خود می‌بیند و حال با این گزارش هیچ اثری در برنامه‌ریزی‌ها و پروژه‌های مربوط به مقابله با تاثیرات تغییرات اقلیمی دیده نمی‌شود.

همه به انتظار دیگری نشسته‌اند و کسی را یارای تحرک یا مطالبه نیست، تنها درصورتی‌که همگان به این نتیجه برسند که وضعیت پیش رو جدی است آنگاه ممکن است تحرکی در این زمینه صورت بگیرد و در غیر از این همه محکوم‌به شرایط بسیار سختی خواهیم بود.

نظر دادن

تمام اطلاعات علامت گذاری شده با * را وارد نمایید. کدهای HTML مجاز نمی باشد.

پربازدیدترین اخبار

آخرین اخبار

  • کل اخبار
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • فرهنگی

به ما اطمینان کنید

چون بر این رواق پنداری در خور عرضه شود و گونه ای سخن به میان آید که همه را نیک آید، پس بایستی آن عرضه را ثواب گرفت و چون محتسب بر احوال خود باشی، چراغ هدایت برگرفته ای و بدان راه ها که نا امن است، توانی گذر کردن. پس ابتدایی را محتسب و انتهایی را محتسب و همه و همه چون حساب کار خود گیرند، فعل نیک به انجام رسد، که حق نیز نیک بر احوال واقف است.

ما را دنبال کنید

اوقات شرعی

اذان صبح
طلوع خورشید
اذان ظهر
غروب خورشید
اذان مغرب

اطلاعات تماس