شهین اصلانی (یادداشت): حتی تا 20 سال پیش هم اصفهان شهری کاملا بومی با حفظ اندوختههای فرهنگی و اصالت خود با رودخانهای جاری و کوچههایی با مادیهای پرآب، صنایعی پرکار، هوایی پاک، کشاورزی پررونق به حیات خود ادامه میداد. اما امروز دیگر اصفهان آن اصفهان سابق نیست. اصفهان امروز درگیر مشکلات و چالشهای بسیاری است که تنها درصدی از آنها مربوط به تغییرات جوی و اقلیمی است اما سهم عظیمی از این مشکلات محصول عدم مدیریتها، عدم تفکر به سالهای آینده و برنامهریزی بلند مدت برای تمام مسایل و شاید علاقه به افزایش برچسبهای حامل برخورداری به آن است! آنقدر در سالهای گذشته طالب برخوردار و روبراه نشان دادن اوضاع اصفهان بودهاند که امروز شاید هیچکس تصور این همه مشکل در اصفهان را نداشته باشد. اگر امروز بخواهی واقعیت آنچه در اصفهان میگذرد را برای کسی تعریف کنی باید بگویی: مشکل آب در آن به وضع بحرانی رسیده، رودخانهای جوشان و تالابی به نام گاوخونی با قدمتی بسیار زیاد خشک و تشنه در انتظار آب و حقابهاند! و مردمی که سالها در کنار آن روزگار میگذرانده و آن را جزیی از زندگی خود میدانند این روزها از نبودش افسردهاند، ریزگردهای ناشی از خشکی به سمت اصفهان روان شده، کشاورزی آن به پایان خط نزدیک است و کشاورزان آن با وضع اسفناکی روزگار میگذرانند! نرخ بیکاری آن از متوسط کشوری بالاتر است، آلودگی هوای آن از پایتخت بیشتر شده تا حدی که آن را در مقام سومین شهر آلوده کشور قرار داده است. سرطان و ام اس بیماریهای رایجی در آن شده که سومین عامل مرگ و میر مردم را به خود اختصاص داده است. آثار باستانی و خانههای قدیمی آن در حال تخریب و بدون اختصاص بودجه برای احیا در حال از دست رفتناند، هنرمندان صنایع دستی آن روزگاری سخت را تجربه میکنند، گردشگری آن بدلیل خشکی زایندهرود و البته عدم سرمایهگذاری در بخش هتلسازی و عدم رسیدگی به این صنعت حال خوشی ندارد، پیشروی بیابان بزودی بخشی از آن را میبلعد، در حوادث جادهای رکورددار حوادث با رتبه اول است! در دومین شهر صنعتی کشور صنعتگران با چیزی پایین تر از 30 درصد ظرفیت بکار مشغولند، حال صنعتگرانش به خاطر معوقه و بدهی و نبود سرمایه خراب است، کارگرانش به نان شب محتاج شدهاند و ماههاست حقوقهای عقب ماندهشان را دریافت نکردهاند، آسیبهای اجتماعی همچون مهاجرپذیری، حاشیهنشینی، کودکان کار و زنان سرپرست خانوار، فقر و اعتیاد در آن درحال افزایشی همردیف پایتخت است، اصفهان شهری خیریه زده است، اگرچه همه این موضوع را با عنوان خیر بودن و دست خیر داشتن مردم آن تعبیر میکنند اما شاید به روی دیگر سکه نیز باید فکر کرد و دلیل آن را مشکلات عدیده خانوادهها، درآمد پایین مشاغل و درکل تعداد بالای نیازمندان و اوضاع بد اقتصادی در این شهر دانست وگرنه مردمی که روی پای خود باشند و گذران زندگی و درآمد کافی داشته باشند چه نیازی به کمک گرفتن از این همه خیریه دارند؟! اصفهان اولین شهر جذاب کشور رتبه دوم پرداخت مالیات درکل استانها را داشته در حالیکه رتبه 28 دریافت بودجه را دارد! متاسفانه آنچه امروز در میان صحبتهای برخی از ساکنان این شهر میشنویم انتخاب گزینه رفتن است! رفتن و جا گذاشتن این همه مشکل و سختی در اصفهان! دیگر اصفهان را شهری برای زندگی نمیدانند، گویا عدهای بسیار در آن درحال مردناند! دیگر این روزها اصفهان شهری برای زندگی نیست چرا که اصفهان با تمام مولفههای برخورداریش همچون آب، آبادانی، سلامتی، اشتغال، تفریح، صنعت و کشاورزی پررونق، آثار باستانی پابرجا، صنایع دستی روبه رشد، معیشت برقرار و درشان مردم آن، اصفهان نیست و برای بازگشت به زندگی فاخر خود به تمام این مولفههای از دست رفته نیاز دارد. اصفهان نیازمند تمام صفات شاخص گذشته خود است؛ آنها را به او بازگردانید!